«بدون ریاضیات فقط میتوانیم داستان بگوییم»
❇️ بخش دوم گفتوگوی روزنامه با دکتر
#مدنیزاده و دکتر
#وصال بیشتر حول خود اقتصاد و فلسفه پشت آن و پیشفرضها و ابزارهای بهکاررفته در آن چرخید. اول از همه درباره نقش پررنگ ریاضی و تحلیلها و مدلسازیهای ریاضی بحث شد، جایی که
مدنی
زاده و وصال پیچیدگی ذاتی مسائل اقتصادی و اجتماعی را عاملی برای پناه بردن به ریاضی دانستند، چرا که با تحلیلهای روایی و کلامی به گفته آنها امکان تحلیل و مقایسه وجود ندارد.
🔸 البته آنها قبول دارند که هر مدلسازی ریاضی محدودیتها و پیشفرضهای خودش را دارد و ممکن است جنبهها و جزئیاتی از مسئله را ندیده باشد و بعدا مشخص شود نتایج منطبق با واقعیتی ارائه نداده است، اما هر مدل و نظریه اقتصادی هم در زمینه پیشفرضها و هم در زمینه نتایج قابل آزمایش و صحتسنجیست و از طرف دیگر، نتیجه هر مدلسازی و تحلیل ریاضی در اقتصاد منجر به روایت و شهودی میشود که اقتصاددان باید برای غیراقتصادیها بیان کند. اواخر این بخش از گفتوگو هم بیشتر به نقش هنجارها و ارزشها در تحلیلهای اقتصادی اختصاص داشت؛ جایی که
مدنی
زاده و وصال تحلیلهای اقتصادی را نسبتا عاری از ارزشها و هنجارها دانستند و آن را به حوزه سیاستگذاری مرتبط کردند.
🔸 این بخش از
#گفتوگو را در
سایت روزنامه میتوانید بخوانید. برخی بخشهای مهمتر آن نیز در زیر آمده است:
🔸 اقتصاد ادعا ندارد که میتواند همهچیز را مدلسازی ریاضی کند، اما روش علم اقتصاد غالبا کمّیست و تلاش دارد هر آنچه از مسائل اجتماعی را که در زمینه اقتصاد مهم است، کمّی و مدلسازی کند و از منظر اقتصاد به بررسیشان بپردازد. البته اقتصاد خودش اقرار میکند که در بررسی هر مسئله چه پیشفرضهایی داشته و کدام ابعاد مسئله را نتوانسته در بررسی و تحلیلش لحاظ کند.
🔸 تحلیلهای روایی نمیتواند نتایج پیچیده حاصل از مدلسازی ریاضی را تولید کند. ما شهودمان از واقعیت را مدل میکنیم تا بر پیچیدگیها غلبه کنیم، اگر شهودهای دیگر هم وجود دارد، یا باید وارد مدل شوند و یا برایشان مدلهای دیگری توسعه یابد. کنار هم قرار گرفتن شهودهای مختلف، درک ما از واقعیت را کاملتر میکند. یک مدل به تنهایی فاصله زیادی با واقعیت دارد، چرا که خیلی از موضوعات و ابعاد در آن دیده نشده و نباید صرفا به یک مدل متکی بود. ریاضیات ابزار فکر کردن ما در اقتصاد است و بهخاطر پیچیدگیهای ذاتی مسائل علوم اجتماعی، گریزی از این ابزار نداریم.
🔸 از طرف دیگر سیاستهای اقتصادی با حوزه تأثیرگذاری زیاد را نباید بهطور مستقیم روی جامعه آزمایش کرد، چرا که هزینههای زیادی به جامعه تحمیل میکند. لازم است که ابتدا در آزمایشگاههای مصنوعی دنیای مدلها آزمایششان کرد و نتایجشان را با عدد و رقم سنجید و بعد به جامعه تحمیل نمود. بعد از اجرا در جامعه هم، بدون استفاده از ابزار ریاضی، امکان قضاوت درباره آنها وجود ندارد.
🔸 اقتصاد در مرحله اول کارش توصیف است، هرچند ممکن است پیشداوریهایی داشته باشد. واقعیت این است که هیچ پدیدهای را بدون برخورداری از یک چهارچوب نظری نمیتوان مشاهده کرد. ما در مشاهده هر پدیدهای محکوم به این محدودیتایم که به جنبههایی که به نظرمان اهمیت بیشتری دارد، توجه بیشتری کنیم، اما به صورت کلی اقتصاد در وهله اول پدیدهها را توصیف میکند و وقتی هنجارها و ارزشها در کنار این توصیف قرار میگیرد، توصیههای اقتصادی به دست میآید.
🔸 هر قدر قدرت محاسبات و حجم دادهها بیشتر شده، اختلاف نظر بین اقتصاددانها نیز کاهش پیدا کرده و از نظر فکری به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. قبلا پیشفرضهای اقتصاددانها متفاوت بود و نتیجهگیریهایشان هم با یکدیگر تفاوت داشت، اما الآن حجم عظیم دادهها و قدرت محاسباتی در دسترس کمک میکند که بفهمیم کدام پیشفرضها و نتیجهگیریها درست بوده و در نتیجه پیشفرضهای اقتصاددانها به هم نزدیک شده و اختلاف نظرها رنگ باخته است.
@sharifdaily