شهدا شرمنده ایم

#شهدای_مدافع_حرم
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
#راهی_برای_شهادت


اگر میخواید شـــ🌹ــهید بشید
اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید
آرزوی شـــ🌷ــهادت دارید

دعا نکنید جنگ بشه!

برید مثل شهدا #گناه کنید ...!!!

🔻گناه کنید تا زمینه ی شهادت براتون فراهم بشه....!

ولی مثل شــ🌹ـــهدا گناه کنیم !....

نه مثل من! نه مثل رفیقا مون تو خیابون!

شهید حسین ...... فرمانده گردان سلمان یه دفتر داشت گناهاشو توش می نوشت ..

💠یه مدت دفترش دست من بود...      

🔻نگاه کردم یه روز یکی دو خط زیادتر  نوشته بود .گفتم چه گناه بزرگی کرده که این جا نوشته ...

🔸دیدم نوشته .. می خوام برم دو رکعت نماز بخونم استغفار کنم ...

از ساعت ۱۰ تا ۱۰.۱۰دقیقه با بچه ها الکی خندیدیم ....
۱۰دقیقه وقت خدا رو ضایع کردم ...وقت خدا رو تلف کردم.

💠حالا ما در روز چقدر جوک می گیم؟
پی ام می زنیم همین جوری چت می کنیم ...همه چی...

چه قدر از این ۱۰ دقیقه های وقت خدا رو ما داریم تلف می کنیم؟ بیایم مثل شهید حسین ...... گناه کنیم دیگه
نه؟!

مثل اون بچه ۱۵ ساله که تازه نماز بهش واجب شده بود تو اردوگاه کارون ...

🍁شب نمی تونستی راه بری از بس قبر کنده بودن بچه ها تو اردوگاه ...شب می رفتن می نشستن تو این قبر ها زیارت عاشورا می خوندن نماز شب ...گریه زاری ...که چی؟

که خدایا گناهان من رو ببخش آخه یه بچه ۱۵ساله مگه چه گناهی داره؟

🔻گیر می دادی بهشون که مگه گناه تو چیه که این قدر گریه می کنی؟ .... زار می زنی خدایا من رو ببخش.

 گفت : دیشب می خواستم نماز شب بخونم خواب موندم  ... نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم .

این گناه یه بچه بسیجی خط مقدمه دیگه، نه؟

💠بیایم مثل اونا گناه کنیم اگر می خوایم گناه بکنیم مثل اونا گناه کنیم 
مث جوون پونزده ساله...


اگه تا الان نخواستیم مثل شـهدا باشیم
لابد بهونه میاریم که اون موقع اینقدر شرایط گمراهی فراهم نبود؛
اره درسته
اون موقع جنگ بود و ویرانی
اصلا جوون فکر گناه سمتش نمیومد.
🌷اما ما داریم جوونایی که از نسل خودمونن هم سن خودمون
شهدایی مثل
#شهید_علی_خلیلی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_دهه_هفتادی
#شهید_محسن_حججی
...

که نشون دادن میشه با خدا #آشتی کرد
اونقدری عاشق خدا شد تا شهید بشیم...

💠راه شــ🌷ـــهادت راه شهیده
گمش نکنیم...

مولامون امام خامنه ای فرمود : در باغ
شهادت هنوز بازه
هنوزم کوره راهی هست
هنوزم معبری هست
#دل را باید صاف کرد...

بیا یه بارم که شده دلــ❤️ــتو صافـــ کن تا نتیجه رو ببینی

بیا به قول #شهید_حججی🌹جوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه وقتی خدا عاشقت بشه خوب میخرتت.

اللهم ارزقنا توفیق الشهادة بحق الزهـــــرا سلام الله علیها

♥️ @shahidsharmandeim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عصر جمعه است
یادی کنیم از مدافعان حرم
و خانواده هاشون که این ساعتها بیشتر جای خالی عزیزشون رو حس میکنن

#نماهنگ یادی از #شهدای_مدافع_حرم
روزایے که پیشم نبود و میرفت مأموریت،
واقعاً دوریش واسم سخت بود😔
وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم📚
با دوستام میرفتم بیرون...
قرآن میخوندم...
خبر شهادتشو که شنیدم
خیییلی ناراحت شدم💔
تو قسمتے از وصیت نامه ش نوشته بود:

"زیبای من❤️
خدانگهدار..."

اوج احساسات و محبتش بود😌
بیقرار بودم
حالم خیلے بد بود😰
هر شب با خدا حرف میزدم
التماس میکردم که خوابشو ببینم...
که ازش بپرسم...
چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟💔

با حضرت زینب (سلام الله عليها)
حرف ميزدم
رو به خدا كردم و گفتم:
"خدایا...
راضی ام به رضای تو…
اون واسه حضرت زینب
(سلام الله عليها) رفت"

بعدش قرآن خوندم و خوابیدم
اومد به خوابم
تو خواب بهش گفتم:
تو قووول دادی که برگردی
چرا تنهااام گذاشتی...؟😭
چرا رفتے؟😭

گفت:
من اسمم جزو لیست شهدا بود💚
من مذهبی زندگی کردم!

گفتم:
پس من چے…؟
چطوری این مصیبتو تحمل کنم؟💔
تو که جات خوبه...
بگو من چیکار کنم..؟😰😢

گفت:
برو یه خودکار بیار!
اسممو رو کاغذ نوشت✍🏻
تو پرانتز…
"همسر مهربونم"💞

گفت:
"ما تو این دنیا آبرو داریم!
شفاعتتو میکنم😌
با صدای اذون صبح بود که از خواب پریدم
دیگه آرامش گرفتم💚
دیگه الان از مردن نمیترسم...
میدونم شوهرم اون دنیا شفاعتمو میکنه💞

عقدمون💍
۲۹ اسفند سال ۹۱ بود...
روز ولادت
حضرت زینب (سلام الله علیها)
شروع و پایان زندگیمونم با خانوم حضرت زینب (سلام الله علیها )
گره خورده بود...💚
🥀💔 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
#همسران_شهدا #شهدای_مدافع_حرم
#عاشقانه_شهدا
🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖

اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری
وآخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.
محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚


با عباس نسبت فامیلے داشتیم👫
پسرعموم بودن که 29 دی ماه سال 94 پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم.


اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم
ولے وقتی به خواستگاریم اومدن،
متعجب شدم😳
اما خصوصیاتے که توذهن من بود،
عباس همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود.



تو روز خواستگاری عباس به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت👌🏻


ما 28 بهمن ماه سال 94 صیغه محرمیت رو خوندیم
و قرار بود تابستون عقد کنیم😌💍



 من خیلے مخالف رفتن عباس به سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو راضی کرد...


روزی که مےخواست به سوریه بره
من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود💌


وقتی اونو خوندم
خیلے مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی عارفانه نوشته بود💞😭


نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم😓
چون مےترسید عشق دنیویش زیاد و وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه😓
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته!



در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم📱
وقتے یک هفته گذشته بود
تو تلگرام بهم گفت:
"یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت"💔😭


🍃💟 @shahidsharmandeim 💟🍃

#شهید_عباس_دانشگر #همسر_شهید
#همسرانه #همسران_جوان
#شهدای_مدافع_حرم #زوج_انقلابی
شهدا شرمنده ایم
۱۳۹۶/۱۱/۴ 🌹وداع با شهید مدافع حرم محمد معافی همراه با خواندن زیارت عاشورا در سردخانه شهرستان نکا 👇 @shahidsharmandeim
💠‍ پيام #همسر_شهید مدافع حرم #حسین_مشتاقی به مناسبت شهادت شهيد #محمد_معافی به همسر ايشان:

بسم رب الشهدا والصدیقین
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

#بغضی آرام و بغضی از #دلتنگی گلویم را به سختی می‌فشارد و نمی‌دانم با چه کلامی مطالبم را روی کاغذ بنویسم.
#تبریک می‌گویم به شما خواهر صبورم نظاره‌گر بودم؛ وقتی که پیکر مطهر همسرت، همنفست را بر روی دستان سیل جمعیت در مصلی شهر دیدی سجده شکر به جای آوردی.
واژه #شهادت در شأن همسر بزرگوارتان #شهید_محمد_معافی بود تسلیت برای شهدا واژه‌ای بی معنی است، شهادت همسر گرامیتان را در دفاع از حرم #بی‌بی_زینب_کبری (س) به شما #تبریک عرض می‌کنم و خداوند متعال خود صبوری را به شما می‌بخشد تا تاب بیاورید و برایتان صبری زینبی و گامی استوار در این راه سخت و زیبا دارم.
هر روز قصه کربلا در حال تکرار است. عده‌ای در لشکر #حسین (ع) هستند و عده ای در لشکر کفر!
باید به خود ببالید که همسر شما مانند دیگر #شهدای_مدافع_حرم به خوبی #شمر زمانشان را شناختند...
آری شهدا سرداران سپاه حسین (ع) هستند و مایه فخر و مباهات است پای معشوق سر دادن و فدا شدن ...

ما چه دیده‌ایم جز ما رأیت الا جمیلا...
حالا که شهدا در مسیر امام حسین (ع) قدم برداشته‌اند پرچم قیام کربلا همچون زینب (ع) در دوش ما همسران شهداست خون شهدا پای پرچم سرخ اسلام تا ظهور حضرت حجت و تا قیامت می‌جوشد و ما به خوبی می‌دانیم که همسرانمان میهمان شهید کربلا هستند و بهشت خانه ابدی آنهاست.☺️
ان‌شاالله ما همسران شهدا با قدرت و صلابت پشت ولایت فقیه‌مان «امام خامنه‌ای» تا آخر خواهیم ایستاد.

#همسر_شهید #مدافع‌حرم_حسین‌مشتاقی

@shahidsharmandeim
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا 💞👇🏻


روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون،
گفت
«باید کمے منتظر بمونیم تا آماده بشه!‌🙄
گفتم
«آماده است دیگه،منتظر موندن نداره!😬
حلقه‌ها رو داده بود
تا 2 حرف روش حک بشه"Z&A"

اول اسم هردومون
روی هر دو حلقه حک شد😍💞
خیلی اهل ذوق بود😌
سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه✍🏻نه ساده!
واقعاً‌ از من هم که یه خانوم ‌ام،
بیشتر ذوق داشت😍☺️


#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
#ازدواج #همسرانه #شهدای_مدافع_حرم


💞 @shahidsharmandeim
امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌ڪنے ؟

اگر می‌گفتم ڪارے را دارم انجام می‌دهم می‌گفت:
«نمی‌خواهد! بگذار ڪنار
وقتے آمدم با هم انجام می‌دهیم.»💕

می‌گفتم:
«چیزے نیست،
مثلاً‌ فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است» 🍽🍶

می‌گفت:
«خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم می‌شوریم!»😎😁

مادرم همیشہ به او می‌‌گفت:
«با این بساطے ڪه شما پیش می‌روید همسر شما حسابے تنبل می‌شود ها!»😐

امین جواب می‌داد
«نه حاج خانم!
مگر زهرا ڪلفت من است؟
زهرا رئیس من است.»😌🙊😊

بہ خانہ ڪه می‌آمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش می‌گرفت و می‌گفت:

《سلام رئیس.》✋🏻🙄❤️😅

🥀💔 @shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی #همسرانه
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا
#شهدای_مدافع_حرم
مدتےبود حسن مثل همیشه نبود😕
بیشتر وقت ها تو خودش بود؛
فهمیده بودم که دلش هوایی شده!!☹️


تا اینکه یه روز اومد نشست روبروم؛
گفت:
از بـے بـے زینب یه چیزی خواستم اگه حاجتمو بدن
مطمئن میشم راضی ان به رفتن من!☺️


ازش پرسیدم چـے خواستی؟ 🤔
گفت: یه پسر کاکل زری😉😅
اگه بدونـم یه پسر دارم که
میشه مرد خونت،
دیگه خیالم از شما راحت میشه🙄😍


وقتے رفتم سونوگرافی فهمیدم بچه پسره، قلبم ریخت😢💔
چون خودمم مطمئن شدم
حسن باید بره سوریه😔
وقتی رسیدم خونه :
پرسید بچه چیه؟!!
نگاهش کردم و گفتم :
دیدارمـون به قیامــتـــ😭💚



@shahidsharmandeim
#همسر_شهید
#شهید_حسن‌_‌غفاری
#همسفربهشتی #زنان_مؤمن
#شهدای_مدافع_حرم #مردان_مؤمن
روزی که دلم شهید مذهبـ بشود💚
خون رگ غیرتـم لبالب بشود💔

آموختم از «مدافعان حرمت»
باید که سرم فداے«زینب» بشود😇



@shahidsharmandeim


#شهدای_مدافع_حرم
#شهید_محسن_حججی
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ │تلنگرانہ⚠️


#سلفی_با_داعش 🤳🏻
#دنیا_ما_را_با_این_عکس_بشناسد

پس از انتشار تصاویر نمایندگان صف بسته برای سلفی با موگرینی در دنیا و #تحقیر یک ملت😒

دیدن چهره #پراُبهت جوان نجف آبادی اسیر شده در دست داعش عقده یک هفته #خفت را جبران می کند!

جالب است هر بار که مسولان ما کم می آورند،
#شهدا به دادمان می رسند💚
یکبار #شهدای_غواص 💚
اکنون هم شهید سر از تن جدا💚
شهید محسن حججی

دنیا ما را با این عکس بشناسد
نه با آن نمایندگان کت و شلواری اتو کشیده😏
ایران پر است از این جوانان که غیرت دارند
و در عمل ثابت کرده اند که ذلیل نخواهند شد.

✍🏻م.عاکف

@shahidsharmandeim

#شهدای_مدافع_حرم #داعش
#شهید_محسن_حججی #سوریه
به حاج میثم گفت:
باید عڪس بندازیم📸
بعد از شهادتم برایم مداحی کن!😌
برآورده شد ...💚

@shahidsharmandeim

#شهید_جعفر_حسنی
#میثم_مطیعی
#شهدای_مدافع_حرم
روزایے که پیشم نبود و میرفت مأموریت،
واقعاً دوریش واسم سخت بود😔
وقتمو با درس و دانشگاه پر میکردم📚
با دوستام میرفتم بیرون...
قرآن میخوندم...
خبر شهادتشو که شنیدم
خیییلی ناراحت شدم💔
تو قسمتے از وصیت نامه ش نوشته بود:

"زیبای من❤️
خدانگهدار..."

اوج احساسات و محبتش بود😌
بیقرار بودم
حالم خیلے بد بود😰
هر شب با خدا حرف میزدم
التماس میکردم که خوابشو ببینم...
که ازش بپرسم...
چرا رفت و تنهام گذاشت؟؟💔

با حضرت زینب (سلام الله عليها)
حرف ميزدم
رو به خدا كردم و گفتم:
"خدایا...
راضی ام به رضای تو…
اون واسه حضرت زینب
(سلام الله عليها) رفت"

بعدش قرآن خوندم و خوابیدم
اومد به خوابم
تو خواب بهش گفتم:
تو قووول دادی که برگردی
چرا تنهااام گذاشتی...؟😭
چرا رفتے؟😭

گفت:
من اسمم جزو لیست شهدا بود💚
من مذهبی زندگی کردم!

گفتم:
پس من چے…؟
چطوری این مصیبتو تحمل کنم؟💔
تو که جات خوبه...
بگو من چیکار کنم..؟😰😢

گفت:
برو یه خودکار بیار!
اسممو رو کاغذ نوشت✍🏻
تو پرانتز…
"همسر مهربونم"💞

گفت:
"ما تو این دنیا آبرو داریم!
شفاعتتو میکنم😌
با صدای اذون صبح بود که از خواب پریدم
دیگه آرامش گرفتم💚
دیگه الان از مردن نمیترسم...
میدونم شوهرم اون دنیا شفاعتمو میکنه💞

عقدمون💍
۲۹ اسفند سال ۹۱ بود...
روز ولادت
حضرت زینب (سلام الله علیها)
شروع و پایان زندگیمونم با خانوم حضرت زینب (سلام الله علیها )
گره خورده بود...💚


@shahidsharmandeim
#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی
#همسران_شهدا #شهدای_مدافع_حرم #همسرانه #شفاعت #ازدواج_موفق
‍ ‍

چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد
رفتیم بازار واسه خرید..🛍
من دوتا شال خریدم...
یکیش #شال_سبز بود که چند بار هم
پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت:
خانومی،
اون شال سبزت رو میدیش به من؟😌🙄
حس خوبے به من میده😊
شما #سیدی و وقتے این شال سبز شما
هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم💚
گفتم:آره که میشه...😊

گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد
وشد شال گردنش
تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست
یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هم
هـمون شال دور گردنش بود که
بعد #شهادت برام آوردن...💔



#همسر_شهید #همسران_شهدا
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهـدای_خانطومان #همسرانه
#مدافعان_حرم #شهدای_مدافع_حرم


@shahidsharmandeim
عطرهمسرم را در زندگیم حس مےکنم!😌😍

وقتی سر مزارش مےروم،
یاد حرفهاش میفتم!

که میگفت:
_تو بزرگترین سرمایه ے زندگےمن هستی!😍💞

_اگر میشد،
تو را هم با خودم سرکار می بُردم🙄

_بزرگترین رنج و غم من این ماموریت هایےاست
که باید بدون شما بروم.😣😖

الان که پیش من نیست،
کاسه ی آب برای بدرقه اش که چیزی نیست!😔

پشت سرش آب شدم که برگردد...😭


@shahidsharmandeim

#همسر_شهید #شهید_علی_شاهسنایی
#شهدای_مدافع_حرم #همسرانه
#همسران_مدافعان_حرم

قبل از آشنایے با محمد جواد به زیارتــ حضرتــ زینب(س) با خانواده ام رفته بودیم💚
روبروے گنبد حضرت زینبــ (س) بودیم
و من با بی بی درد و دل میکردم😇

از او خواستم که همسری به من بدهد که به انتخابــ خودش باشد😍
البته آن روزها نمیدانستم که هدیه ای ویژه از طرف بی بی در انتظار من است و آن هم سرباز خود حضرتــ زینب(س)قرار استــ مرد آسمانی و همسفر بهشتی من شود💞😍

از سفر که برگشتیم،
محمد جواد به خواستگاری من آمد💐
آن زمانها در یک کارخانه مشغول به کار بود.
تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود💪🏻
حتی از جوانے و زمانیکه محصل بود،
در تابستانهایش کار میڪرد.
تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس خواستگارے تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد😮😎☺️
بعد از آن شروع کرد به ساختن
همین منزلے که خانه ی من و فرزندانم هست.
سر پناهے که ستونهایش را
از دست داد...😔
تک تک مصالح و نقشهء منزل و رنگ دیوارها و طرح کاشے ها همه وهمه به سلیقه ی من بود.
آخر محمد جواد همیشه میگفت که

"تو قرار است در این خانه بمانے نه من"😔😥

آرے همسر من بی تو در این خانه روزها را شبــ میکنم،
تنها به شوق دیدار تو در زمان ظهور امام زمان (عج)😍😭💚




@shahidsharmandeim
#همسر_شهید #همسرانه #شهید_محمد_جواد_قربانی
#همسفر_بهشتی #همسفر_تا_بهشت
#شهدای_مدافع_حرم
#همسران_مدافعان_حرم
امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌ڪنے ؟

اگر می‌گفتم ڪارے را دارم انجام می‌دهم می‌گفت:
«نمی‌خواهد! بگذار ڪنار
وقتے آمدم با هم انجام می‌دهیم.»💕

می‌گفتم:
«چیزے نیست،
مثلاً‌ فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است» 🍽🍶

می‌گفت:
«خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم می‌شوریم!»😎😁

مادرم همیشہ به او می‌‌گفت:
«با این بساطے ڪه شما پیش می‌روید همسر شما حسابے تنبل می‌شود ها!»😐

امین جواب می‌داد
«نه حاج خانم!
مگر زهرا ڪلفت من است؟
زهرا رئیس من است.»😌🙊😊

بہ خانہ ڪه می‌آمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش می‌گرفت و می‌گفت:

《سلام رئیس.》✋🏻🙄❤️😅



@shahidsharmandeim

#همسر_شهید
#شهید_امین_کریمی #همسرانه
#عاشقانه‌های‌همسران‌شهدا
#شهدای_مدافع_حرم #همسران_شهدا
صیغه ی عقد که جاری شد💞
رفتیم که با هم صحبت کنیم
دیدم پی چیزی میگرده...
پرسید...
"اینجا یه مهر پیدا میشه؟!🤔
پرسیدم
مهر برا چی؟!🤔
مگه نماز نخوندی…؟!
گفتحالا شما یه مهر بده😌

گفتم: تا نگے واسه چے میخوای نمیدم🙄
میخواست نماز شکر بخونه...
از اینکه خدای مهربون

روز میلاد
حضرت رسول صَلَّ اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم
بهش همسری عطا کرده☺️
دوتایے باهم...😌
ایستادیم به نماز شکر خوندن😇
هیچ وقت ازم نخواست که برا شهادتش دعا کنم😔
میگفت:
لزومے نداره آدم به همسرش از این حرفا بزنه🙄
نمیخواست حرفے بزنه که باعث ناراحتی همسرش بشه...
گفتم:
میدونم که واسه شهادتت خیلی دعا میکنی😓
اگه منو دوست داری...💔

دعا کن که با هم شهید شیم💞
از شما که چیزی کم نمیشه!🙄

گفت:
دنیا حالا حالاها با تو کار داره🙂
گفتم
بعد تو سخت میگذره💔😥

#والله_که_بی_تو_مرا_شهر_حبس_میشود...

گفت:دنیا زندون مؤمنه😓
روزای آخر حملم بود
و نزدیک تولد بچه...😍

گفت:
ناراحت میشے که برم جبهه...؟🤔😢

گفتم:
"آره...
ولی نمیخوام مزاحمت بشم😓😔

رفت و دو روز بعد بچه به دنیا اومد...
وقتی برگشت

بچه رو بوسید و اسمشو گذاشت..."هادی"

پرسیدم:دوسش داری…؟
گفت:
مادرشو بیشتر دوست دارم💚
حضرت زهرا(س) و روضه هاشو خیلی دوس داشت...
ترکش که خورد،
بردنش بیمارستان😰
تا روز شهادت حضرت زهرا(س)نفس میکشید...
روز شهادت مادرش...
پر کشید و آسمونی شد...🕊🌷


@shahidsharmandeim
#همسر_شهید
#شهید_عبدالله_میثمی
#شهدای_مدافع_حرم #همسرانه
#زوج_مذهبی #ازدواج_موفق
عبدالحمید شری از حزب الله لبنان چند روز پیش درسوریه به شهادت رسید🕊

دختر شهید با لباس سفید وگرفتن عکس پدر به دست درمراسم تشییع حاضر شد❤️


@shahidsharmandeim
#دختران_زینبی
#فرزند_شهید
#شهدای_مدافع_حرم
Ещё