شهدا شرمنده ایم

#همسران_جوان
Канал
Логотип телеграм канала شهدا شرمنده ایم
@shahidsharmandeimПродвигать
57
подписчиков
8,72 тыс.
фото
2,02 тыс.
видео
638
ссылок
سلام عزیزان هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت ادمین کانال @arainezhad 🌷ثبت کانال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی🌷 http://t.center/itdmcbot?start=shahidsharmandeim
‍ تازه نامزد کرده بود💍😍

اومد پیش فرماندش

گفت :حاجے

گفتش:جانم؟

گفت : حاجی!اجازمو بده برم سوریه

حاجے گفتش:میزارم ولی الان نه!

گفت:حاجی دارم زمین گیر میشم😓
حاجی بذار برم!

(میترسید عشق به خانومش
باعث شه نره برای دفاع از حرم💚)


#شهید_عباس_دانشگر
#همسر_شهید #همسرانه #همسران_جوان #سوریه

🍃💟 @shahidsharmandeim
#عاشقانه_شهدا
🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖

اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری
وآخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.
محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚


با عباس نسبت فامیلے داشتیم👫
پسرعموم بودن که 29 دی ماه سال 94 پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم.


اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم
ولے وقتی به خواستگاریم اومدن،
متعجب شدم😳
اما خصوصیاتے که توذهن من بود،
عباس همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود.



تو روز خواستگاری عباس به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت👌🏻


ما 28 بهمن ماه سال 94 صیغه محرمیت رو خوندیم
و قرار بود تابستون عقد کنیم😌💍



 من خیلے مخالف رفتن عباس به سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو راضی کرد...


روزی که مےخواست به سوریه بره
من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود💌


وقتی اونو خوندم
خیلے مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی عارفانه نوشته بود💞😭


نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم😓
چون مےترسید عشق دنیویش زیاد و وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه😓
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته!



در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم📱
وقتے یک هفته گذشته بود
تو تلگرام بهم گفت:
"یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت"💔😭


🍃💟 @shahidsharmandeim 💟🍃

#شهید_عباس_دانشگر #همسر_شهید
#همسرانه #همسران_جوان
#شهدای_مدافع_حرم #زوج_انقلابی
اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری
وآخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.
محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚


با عباس نسبت فامیلے داشتیم👫
پسرعموم بودن که 29 دی ماه سال 94 پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم.


اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم
ولے وقتی به خواستگاریم اومدن،
متعجب شدم😳
اما خصوصیاتے که توذهن من بود،
عباس همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود.



تو روز خواستگاری عباس به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت👌🏻


ما 28 بهمن ماه سال 94 صیغه محرمیت رو خوندیم
و قرار بود تابستون عقد کنیم😌💍



 من خیلے مخالف رفتن عباس به سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو راضی کرد...


روزی که مےخواست به سوریه بره
من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود💌


وقتی اونو خوندم
خیلے مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی عارفانه نوشته بود💞😭


نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم😓
چون مےترسید عشق دنیویش زیاد و وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه😓
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته!



در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم📱
وقتے یک هفته گذشته بود
تو تلگرام بهم گفت:
"یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت"💔😭

@shahidsharmandeim

#شهید_عباس_دانشگر #همسر_شهید
#همسرانه #همسران_جوان
#شهدای_مدافع_حرم #زوج_انقلابی
‍ تازه نامزد کرده بود💍😍

اومد پیش فرماندش

گفت :حاجے

گفتش:جانم؟

گفت : حاجی!اجازمو بده برم سوریه

حاجے گفتش:میزارم ولی الان نه!

گفت:حاجی دارم زمین گیر میشم😓
حاجی بذار برم!

(میترسید عشق به خانومش
باعث شه نره برای دفاع از حرم💚)


#شهید_عباس_دانشگر
#همسر_شهید #همسرانه #همسران_جوان #سوریه
@shahidsharmandeim
#عاشقانه_شهدا
🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖

اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری
وآخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم.
محل دلداگے ما همین امامزاده بود💚


با عباس نسبت فامیلے داشتیم👫
پسرعموم بودن که 29 دی ماه سال 94 پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم.


اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم
ولے وقتی به خواستگاریم اومدن،
متعجب شدم😳
اما خصوصیاتے که توذهن من بود،
عباس همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود.



تو روز خواستگاری عباس به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت👌🏻


ما 28 بهمن ماه سال 94 صیغه محرمیت رو خوندیم
و قرار بود تابستون عقد کنیم😌💍



 من خیلے مخالف رفتن عباس به سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو راضی کرد...


روزی که مےخواست به سوریه بره
من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود💌


وقتی اونو خوندم
خیلے مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی عارفانه نوشته بود💞😭


نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم😓
چون مےترسید عشق دنیویش زیاد و وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه😓
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته!



در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم📱
وقتے یک هفته گذشته بود
تو تلگرام بهم گفت:
"یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت"💔😭


🍃💟 @shahidsharmandeim 💟🍃

#شهید_عباس_دانشگر #همسر_شهید
#همسرانه #همسران_جوان
#شهدای_مدافع_حرم #زوج_انقلابی
گفـت دیدار به قیامـت✋🏻

اما نمیدانـست

با رفتنـش

قیامـت بپا میشـود💔😭


🍃💔 @shahidsharmandeim

#شهید_عباس_دانشگر
#همسر_شهید #همسرانه
#بانوی_متولد۷۷ #همسران_جوان
"یـادش بـخـــــــیـر"
"ســالــ گـذشـتـه"


"شـایـد کـه نـه "
"حتما"
" #شهــــــــــید_مـدافع_حرمي "
"با شـاخـه ای گـُلی🌹"
"روز هـمـسرشـ را تـبـریـک گـفـتـ"
"و"

" #شهــــــــــید_دیگری "
"بـا سـلـیـقـه خـودش"
"بـرای مـادرشـ هـدیـه کـوچـکـی خـرید"
و
"شـهـیدی دیگری"
"با یک پیام کوتاه از راه دور"
"بـه هـمـسرش تـبـریـک گـفـتـ "


و #شهیدی_در_حین_عملیات_بود
و #نتوانست تبریک بگوید 😔

"یادآور شویم"
"حـــــــــــرف #رهـــــــــــبـر_عـزیـزتـر_از_جـانـمانـ"
"را"
"کـه فـرمـود"

"باب شهادت بسته می‌شد...

اگر #همسران جوان زبان #شکوه باز می‌کردند."

یادمان باشد امنیت را مدیون چه کسانی هستیم...
@alirezaarainezhad1377