شهدای مدافع حرم

#گردان
Канал
Логотип телеграм канала شهدای مدافع حرم
@shahidan_zeynabyПродвигать
87
подписчиков
16,1 тыс.
фото
1,6 тыс.
видео
149
ссылок
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🌹بیاد شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری(کمیل)🌹
🌹آنقدر این چند روز درگیر بودیم که نفهمیدیم پیکر بیسیمچی معروف #گردان_کمیل شهید #سید_مرتضی_رضاقدیری رو بعد از ۳۹ سال تفحص کردن و دو روز پیش به خاک سپردن

همون که لحظات آخر مقاومت در کانال فکه، در جواب التماس‌های حاج #محمدابراهیم_همت برای حرف زدن، پشت بی‌سیم گفته بود:

«آب نیست، غذا نیست، مهماتمان تمام شده ، تانک‌ها داخل کانال شدند و بعثیا دارن به همه تیر خلاص می‌زنند. من باید بروم ، سلام ما را به امام برسانید بگویید حسین‌وار جنگیدیم و حسین‌وار شهید شدیم ...»
#خاطرات_شهید

هميشه پارچه سياه كوچکی
بالای جيب لباس سبز پاسداری اش دوخته شده بود؛ دقيقا روي قلبش...

روی پارچه حک شده بود "السلام عليك يا فاطمة الزهرا".
همه میدانستند حاج محسن ارادت دور از تصوری به حضرت زهرا دارد... هر وقت پارچه سياه كم رنگ ميشد
از تبليغات، پارچه نو ميگرفت و به لباسش مي دوخت....
كل محرم را در اوج گرمای جنوب با پيراهن مشكی ميگذراند.
در گردان تخريب هم هميشه توی عزاداری و خواندن دعا پيشقدم بود.
حاج محسن بين عزاداريها بارها و بارها دم "يا زهرا(س)" ميداد و هميشه عزاداريها رو با ذكر حضرت زهرا(سلام الله عليها) به پايان مي برد.

📎پ.ن: #معبرهای ما فرق میکند
با معبرهای شما!!
نوع ِ#سیم_خاردارهایش ... #مین_هایش ...

#فرمـــانده!
تخریبچی هایت را بفرست ...
اینجـا، گرفتار ِمعبر ِ#نفسیم ...
#گناه احاطه کرده تمام خاکریزهایمان را ..

#فرمانده_ی_گردان_تخریب
#شهید #محسن_دین_شعاری
#گردان_تخریب


@shahidan_zeynaby
🌷
همیشه ماندن
دلیل عاشق بودن نیست
مردان خدا رفتند ؛
که ثابت کنند
عاشقند ...
اگر چه سخت ،
اما دلتنگ تو بودن
عجب حال قشنگی‌ست!

#شهیدحاج‌ #رضا_داروییان
#فرمانده_گروهان_سوم
#گردان_سیدالشهدا_ع
#مداح_و_غواص_لشڪر۳۱_عاشورا

◻️تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۰۹/۲۴
◻️محل ولادت : تبریز
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۲/۰۵
◻️محل شهادت: شلمچه
◻️مزار شهید: گلزار شهدای تبریز (وادی رحمت)


#فرازی_از #وصیت_نامه شهید :

تنها آرزویم اینست که
در لحظات آخر عمر
خود را ڪشان ڪشان
بر روی صورت به قدم‌هایِ
اباعبدالله‌الحسین(ع) بیاندازم و
بر خاک پای مبارک حضرت بوسه زنم،
خاک پایش را توتیای چشم بکنم.
#سالروز_شهادت
🌷

@shahidan_zeynaby
سوم دی ماه
سالروز عروج ملکوتی خورشید هفت تپه
فرمانده #گردان_ویژه_شهدا
فرمانده #گردان_حمزه_سیدالشهدا
#سردار_شهید_حاج_جعفر_شیرسوار
گرامی باد...
فرماندهی که براتِ شهادت خیلی از شهدای مدافع حرم را داده.

@shahidan_zeynaby
🌷🌷

🌷 نحوه شهادت #شهدای_اربعه_حلب 🌷
#شهید_مسعود_عسگری
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_احمد_اعطایی
#شهید_سید_مصطفی_موسوی

طی یک عملیات شهر الحاضر توسط رزمندگان #گردان_خط_شکن_حیدر_کرار فتح شد و ما مشغول تثبیت مواضع و گشت زنی داخل شهر بودیم که خبر رسید باید به شهر العیس بریم. وقتی به شهر العیس رسیدیم نزدیک غروب آفتاب بود که بعد از هماهنگی و طبق دستورات ابلاغ شده وارد شهر العیس شدیم.
در ورودی شهر وقتی ستون وارد شهر شد در یک درگیری نزدیک و نابرابر

#شهید_مسعود_عسگری ،
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری ،
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
و #شهید_احمد_اعطایی

با اصابت مستقیم توپ ۲۳ در 21 آبان 94 مقارن با اولین شب ماه صفر۱۴۳۷ قمری به هنگام نماز مغرب
با خون خود وضو گرفتند و به دیدار اربابشان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شتافتند.

🌷مزار شهید دهقان در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر و مابقی این شهدای عزیز در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران می باشد.

#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی


@shahidan_zeynaby
خاطرات_شهدا 🌷

#راز_سه_شنبه_های_شهید_تورجی_زاده

🔰اولین روزهای سال 63 بود. نشسته بودم داخل چادر🏕 فرماندهی ، #جوان خوش سیمایی وارد شد. سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان #نیرو نمی خواهی⁉️
گفتم : تا ببینم کی باشه😊!

🔰گفت : #محمـــد_تــورجی ، گفتم این محمد آقا کی هستلبخندی زد و گفت : #خودم هستم☺️.نگاهی به او کردم👀 و گفتم : چیکار بلدی؟گفت: بعضی وقت ها می خونم🎤. گفتم اشکالی نداره ، #همین_الآن بخون!

🔰همانجا نشست و کمی #مداحی کرد. سوز درونی عجیبی داشت. صدایش هم زیبا بود👌. اشعاری در مورد #حضرت_زهـــــرا(سلام الله علیها) خواند.

🔰 #علت حضورش را در این گردان سوال کردم. فهمیدم به خاطر بعضی #مسائل_سیاسی از گردان قبلی خارج شده.کمی که با او صحبت کردم👥 فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است✔️.

🔰گفتم : به یک #شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی📞 خودم باشی! قبول کرد و به #گردان ما ملحق شد.مدتی گذشت. محمد با من صحبت کرد و گفت: می خواهم #بروم بین بقیه نیروها.

🔰گفتم : باشه اما باید #مسئول دسته شوی. قبول کرد. این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد.بچه ها خیلی دوستش داشتند💞. همیشه تعدادی از نیروها اطراف #محمـــد بودند.

🔰چند روز بعد گفتم محمـــد باید #معاون گروهان شوی.
قبول نمی کرد، با اسرار به من گفت: به شرطی که #سه_شنبه_ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی!با تعجب گفتم: چطــور🤔؟

🔰با خنده گفت😅: جان آقای مسجدی #نپرس!
قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. #مدیریت محمد خیلی خوب بود👌. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید #مسئول گروهان بشی.

🔰رفت یکی از دوستان را #واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری😐!کمی فکر کرد💭 و گفت : قبول می کنم ، اما با همان #شرط قبلی!

🔰گفتم : صبــر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط بذاری⁉️ اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی #کجا_میری؟اصرار می کرد که نگوید. من هم #اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی.بالأخره گفت.

🔰حاجی تا زنده هستم به کسی نگو🚫، من سه شنبه ها از این جا می رم #مسجد_جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم.با تعجب نگاهش می کردم😧. چیزی نگفتم.

🔰 بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری #دارخــوئیــن تا #جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن نماز📿 امام زمـــان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر می گرد.یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب🌘 برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمــد انداختم.سرش به شیشه بود. مشغول خواندن #نافله بود. قطرات اشک😭 از چشمانش جااری بود.

🔰در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــــار #14بار ماشین🚕 عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم #نماز را خواندم و سریع برگشتم!

به روایت از همرزم شهید
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷


@shahidan_zeynaby
شڪر خدا ...
ڪہ زیر لوای شہ ڪرببـلا
ما را غلامِ حضرت زینب نوشتہ‌اند ...

#مردان_بی_ادعا
#گردان_حضرت_زینب
#لشڪر۱۰_سیدالشهــدا