🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#تیربار
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
نمی دانم چه شد که کشکی کشکی #آر_پی_جی_زن و #تیربارچی دسته مان حرفشان شد و کم کم شروع کردند به تند حرف زدن!

اول کار جدی نگرفتیمشان،
اما کمی که گذشت و دیدیم که نه بابا قضیه جدی است و الان است که دل و جگر همدیگر را به سیخ بکشند!

با یک اشاره از مسئول دسته، افتادیم به کار!

اول من نشستم پیش آر پی جی زن که #ترش کرده بود و موقع حرف زدن قطرات بزاقش بیرون می پرید.
یک #کلاهخود دادم دست تیربارچی و گفتم:
بذار سرت #خیس نشی!
هوا سرده می چایی!

تیربارچی کلاهخود را سرش گذاشت و حرفش را ادامه داد.

رو کردم به آر پی جی زن و خیلی جدی گفتم:
خوبه!
خوب داری پیش می ری!
اما مواظب باش نخندی!
بارک الله!

کم کم بچه های دیگر مثل دو تیم دور و بر آن دو نشستند و شروع کردن به تیکه بار کردن!

- آره خوبه #فحش بده. زود باش. بگو #مرگ_بر_آمریکا!

- نه اینطوری دستت را تکان نده. نکنه می خواهی انگشتر عقیق ات را به رخ ما بکشی؟

- آره. بگو تو موری ما سلیمان خاطر. بزن تو بر جکش!

آن دو هی دستپاچه می شدند و گاهی وقت ها با ما #تشر می زدند.
کمک آر پی جی زن جلو پرید و #موشک_انداز را داد دست آر پی جی زن و گفت:
سرش را گرم کن،
گراش را بگیر تا موشکو آماده کنم!

و مشغول بستن لوله خرج به ته #موشک شد!

کمک تیربارچی هم بهش برخورد و پرید #تیربار را آورد و داد دست تیربار چی و گفت:
الان برات نوار آماده می کنم!
قلق گیری #اسلحه را بکن که اومدم!

و شروع کرد به #فشنگ فرو کردن تو نوار فلزی!

آن قدر کولی بازی درآوردیم که یک هو آن دو دعوایشان یادشان رفت و زدند زیر #خنده!
ما اول کمی قیافه گرفتیم و بعد گفتیم:
به!
ما را باش که فکر می کردیم الانه شاهد یک دعوای مشتی می شویم!
برید بابا!
از شماها #دعوا کن در نمی آد!

@shahdanzende🌹