🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#اخلاص
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
🌄 کدام رهبر و رئیس‌جمهوری را در عالم سراغ دارید که رسیدن به مقام و منصب اینگونه ناراحتش کند؟

نقل از شهید آیت‌الله دستغیب است که فرموده بودند ایشان هوای نفس ندارد.
#تقوا
#اخلاص
#امام_خامنه_ای

👤 حسین‌عباسی‌فر (دلاوار)



@shahdanzende🕊
وقتی فرمانده لشکر را مکبّر نماز می بینم،
بیشتر دلتنگ مردان بی ادعا می شوم.

این حسین خرازی است،
همان فرمانده ی جانبازی که می گفت:
"کار اگر برای خداست، گفتن برای چه؟"

و ما همچنان
در پیِ نام و نشان.
در پی هیاهو.
و در پی جار زدن
اندک کاری که برای دین و دنیای مان کرده ایم...

#اخلاص
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد به زحمت جارو رو ازش گرفتم....
ناراحت شد و گفت: "بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشن..."
کار هر روز صبحش بود،
کار هر روز یه فرمانده‌ی لشکر

#همت_دلها
#سردار_شهيد‌_حاج_محمدابراهيم_همت
#چشمهايش_اما_حكايتی_دارد
#اخلاص
ว໐iภ ↬ @shahdanzende🕊🕊
‌ ‍ 🌷🍃

‍ ‍ مدتها بود بہ خوابم نیامدہ بود😔
دیشب قسمش دادم بہ #شهید_حججی

همون دیشب حسین بہ خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن

گفتم: ڪجایے
در محضر #سید_الشهدا

یہ ڪم ساڪت شد
گفت: جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.

پرسیدم: #نماز_شب ؟
براے #رضاے_خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے خدا باشہ

گفتم: #هیئت رفتن هات؟
ڪامل براے رضاے خدا نبود.

دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
🔸شهادت من رو برد بالا

🔸اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم

🔸خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم

🔸 نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ

بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد:

🔸 جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود

آخرش هم گفت:

🔶خیلے زود دیر میشہ

بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن.

خندید
هیچے نگفت
رفت..

راوی: همسر شهید مدافع حرم #حسین_محرابے

🕊تاریخ شهادت ۱۰ آذر ماہ ۱۳۹۵، مصادف با شهادت امام رضا علیه السلام

#اگر_شهید_نشویم_میمیریم
#اخلاص_ملاڪ_قبولے_اعمال

@shahdanzende
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!

اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...

#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید

❤️اللهم عجل لولیک الفرج
#شهدا..
مـــرا #میهمان ِ سفـره ی مهربانی ِخود کنید!
دلـم گرفته از آشــــوب ِ #شهر ...
اینجا، #آدمها غریبه اند
#اخلاص و #صفا و #گذشت...
دلم یک جـُــرعه #سادگی میخواهد ...

❤️
@shahdanzende ❤️
دلـم مے خواهد
بہ زمـان ِشما
تبعیـد شـوم
وُفـور ِنعمت بود
#اخلاص...
#ایمان...
#صداقت...
#پاکے...

@shahdanzende
.
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...😭😭😭
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😭😭😭
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...😭😭😭
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...😭😭😭
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...😭😭😭
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!😭😭😭😭😭😭😭
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
😭😭😭


🌻کانال رفتند تا بمانیم🌻

@shahdanzende
#ســـــردار_بـــــے_سر

#اخلاص یعنی این ...

غیر از خود و #خدا کسی را ندیدن ...


🌸 #محمد_ابراهیم_همت ✌️

تازه مخفف که می شوے
مے شوے #ماه🌙

@shahdanzende
🔸🔹🔶عکس های ماندگار🔶🔹🔸

آذر ماه سال 65 است و کنار #اروند رود...
همه در حال آماده شدن برای حضور در عملیات بودند.
او #فرمانده گردان بود و من هم جانشین ایشان،
میدانست که این سفر، سفر #آخر اوست!
لذا در آرامش کامل نشسته و در حال نوشتن #وصیت نامه است.

ایشان علاوه بر اینکه دارای #اخلاص و #شجاعت زیادی بود، از نظر #فیزیکی هم، بدنی تنومند داشت و کارهای سخت را به تنهایی انجام می داد تا به سایر بچه ها فشار وارد نشود.

او آن روز در وصیت نامه اش نوشت: تا زمانی که نفس در بدن دارم برآنم که فریاد رسای الله اکبرم تیری بر #قلب مزدوران باشد.

#شهیداحمدالهیاری
📚 خط سرخ

@shahdanzende
دلنوشته های شما...

بسم الله الرحمن الرحیم

💙 #شهید_مصطفی_چمران،شروع ارتباط من باشهدابود...یک مرد که خصوصیات مولای خودش ،امام علی(ع) رادر وجودش پرورش داد...یک مرد شجاع،عاشق و داشمند...

💙 #شهید_ابراهیم_هادی،جوانی که در اوج شور و هیجان، افتاده و خاکی بود،کسی که فقط برای خدا بود،پهلوانی باتمام ویژگی های پهلوانی...جوانی که هرگاه از او حرف می زنند به یاد علی اکبر امام حسین (ع)می افتم

💙 #شهید_سیدمرتضی_آوینی؛مرد توبه...او قطعا به رحمت پروردگارش ایمان داشت...فقط نگاه خدا را دستور کار خود قرار داده بود

💙 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری؛تاقبل از شهادتش فکر نمی کردم که دراین سرزمین کسی باشد که #دغدغه_اصلی زندگی اش #امام_زمان(عج)باشد....خیلی بوی مرد می آید، وقتی از او حرف می زنیم...

بی شک #اخلاص،یکی از بهترین راه های رسیدن به خداست،چرا که شهدا مخلص واقعی بودند...
ڪاناڸ رفتـــــــــــــــــــند تا بمانــــــــــــــیم 👇💠👇
.
https://telegram.me/joinchat/BtTZiz3CqoNSUbpntwiRfg