یک شب مثل همیشه با تلسکوپ به آسمان نگاه می کردم. متوجه شدم که از کهکشانی به فاصله ی صد سال نوری ، یک تکه مقوا سربرآورد. روی آن نوشته شده بود : "دیدمت." فورا حساب کردم: صد میلیون سال طول کشیده بود تا نور آن کهکشان به من برسد ، و از آنجایی که آن ها هم صد میلیون سال تاخیر می دیدند اینجا چه اتفاقی می افتد ، لحظه ای که مرا دیده بودند به دویست میلیون سال قبل برمی گشت.
@sazochakaneoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#کمدیهای_کیهانی#ایتالو_کالوینو