#دکلمه#هبوطگويندگان:
#حميد_هوشمند#مهدي_مجيديشاعر
#ارغوان_کاظمی🌿🍂چه آسانم! شبيه مشق يك كودك...
و آسان تر!
چه آشوبى است در جانم!
ز طوفان نيز طوفان تر
ميان ازدحام هيچ، گم در گم
و مى بالم به يكتايى!
ز هر هيچى فراوانتر!
چنان چون بيستونم،
بعد عمرى كوشش فرهاد
چه مى دانم و يا شايد
از آن هم گاه ويران تر!
بيا اينجا، بيا اينجا كه عشق
از سكه افتاده است!
حراج است اين، بخر ما را!
به لبخندى و ارزان تر!
چه شد پرديس تو در تو؟
خداوندا چه بر ما رفت؟
چه از ما ماند؟
شنزارى،
ز هر صحرا بيابان تر!
چه مى دانم بها ران كو!
كجا ته مى كِشد
#يلدا!
چه مى دانم چرا ما را نمى سازد
ز باران تر؟!
سراغ گل نگير از من،
بيا اين چار فصل ماست؛
زمستان و زمستان و
زمستان و زمستان تر!
چه مى خواهى ز من آخر،
خدا را داور ديرين؟!
كه با من نيست جز شرمى
و دامانى، بدينسان تر!
بيا از من رهايم كن،
به پايانم ببر با خود
طلوع صبح
#يلدا باش،
و روشن تر و پايان تر...
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#ارغوان_كاظمي