۱۱ ژوئن، سالروز تأسیس کتابخانه_
دانشگاه گُندی شاپور بزرگترین کتابخانه ی عمومی_ پژوهشی
جهان در دنیای باستان و
#نخستین_دانشگاه_جهان✅ يازدهم ژوئن سال ۲۵۰ ميلادی (۲۱ خرداد) كتابخانه گُندی شاپور (جُندی شاپور در خوزستان) كه بزرگترين كتابخانه دنيای باستان و نخستين کتابخانه عمومی ـ پژوهشی
جهان بشمار آورده شده است آغاز بكار كرد ولی تکميل آن تا آوریل ۲۵۲ ميلادی ادامه داشت. دانشگاهی كه در همين محل و به همين نام داير شده بود نيز ،بزرگترين مركز آموزش و پژوهش پزشكی، فلسفه (حكمت) و ادبيات دنيای قديم خوانده شده است. در اين
دانشگاه استادان ايرانی، هندی، يونانی و رومی تدريس می كردند. [ البته بايد دانست كه نخستين كتابخانه ی
جهان مركب از آجرك نبشته (تابلِت) در سال ۶۳۰ پيش از ميلاد توسط آشوربانيپال در شهر نينوا (شمال بين النهرين) تاسيس شده بود.]
#برزويه، دانشمند و پزشك عهد ساسانيان، از دانش آموختگان
دانشگاه گُندی شاپور بود و در همانجا تدريس می كرد.
گفته اند كه در آن
دانشگاه و در آن زمان، حتی عمل پيوند اعضای بدن (دست و پا و انگشتان) انجام می گرفته است!...
...شهر گندی شاپور ،پس از نزدیک به ۱۰ سال که از بنایش گذشت تبدیل به یک شهر بزرگ تجاری و سرشار از داد و ستد شد و افزون بر رونق و کار زیاد و تحرک در شهر، در بیرون شهر در مزارع، نیشکر و گندم و جو تولید میشد که به وسیله ی بازرگانان به سراسر ایران فرستاده میشد. آوازه ی رونق تجاری در شهر گندی شاپور به شهرهای مجاور و حتی به میان رودان و سوریه و لبنان رسید که در نتیجه کارگر و کارفرماهای بسیاری به سمت گندی شاپور رهسپار شدند.
پس از رونق شهر،
#شاپور_یکم با درایت بالای خود، تصمیم به ساختن بنایی گرفت که میشود آن را
نخستین دانشگاه بشر دانست. او همانطور که روش پدر را در گسیل داشتن افرادی به سرتاسر
جهان باستان برای گردآوری کتابهای ایرانیان که از دوره ی اشکانیان و سلوکیان به سایر سرزمینها رفته و دیگر در ایران وجود نداشتند، ادامه میداد، گروههایی از مترجمان را برگزید تا این کتابها را به زبان پهلوی ترجمه و در کتابخانه بزرگ گندی شاپور نگهداری کرده تا در دسترس دانش پژوهان باشد. شاپور یکم با بهره برداری از دانشهای موبدان، به ویژه در دانش پزشکی، از دانشمندان سریانی و یونانی و مصری و یهودی، از چند دانشمند چینی و هندی نیز بهره مند شد. حتی از متصرفات خود در سرزمینهای سند، سه پزشک و گیاهشناس هندی را به گندیشاپور آورد تا با پزشکان ایرانی همکاری کرده و این بخش را در حوزههای پزشکی
دانشگاه گندی شاپور رونق دهند. شاپور از رشد دانش فلسفه و پزشکی در غرب آگاه بود، به همین دلیل از وجود چندین دانشمند به ویژه از پزشکان همراه لژیونرها استفاده کرد و ارتباط علمی بین موبدان دانشمند و پزشکان ایرانی با آنها را فراهم کرد تا به رشد دانش کمک کند. سپس چند پزشک و دانشمند یونانی و سریانی و یهودی را از بیزانس به گندی شاپور فرا خواند و چند حوزه فلسفه و پزشکی دایر کرد. او از موبدان سراسر ایران دعوت رسمی به عمل آورد تا به گندی شاپور آیند و در جنبش فرهنگی علمی موجود شرکت کنند، به همین دلیل دهها موبد دانشمند و دهها آموزگار از خراسان و پارس به گندی شاپور رسیدند و در یک هم زیستی فرهنگی با دانشمندان غیرایرانی همگام شده و همگی با هم به یک جنبش بزرگ علمی دست زدند. پس از آماده شدن و رشد
دانشگاه و در کنار آن بزرگترین کتابخانه علمی
جهان باستان، گویند شاپور در اعلامیهای که در سراسر ایران و کشورهای غیر ایرانی منتشر کرد، اعلام داشت که: درب
دانشگاه گندی شاپور بر روی همه مردم سرزمین من و بر روی هر کس که شور و شوق دانشوری و دانشپژوهی در سر داشته باشد، گشوده است. همه مردم میتوانند به
دانشگاه گندی شاپوربیایند و جان و دل را با نور دانش و معرفت روشن کنند. سپس فرمان داد تا به همه دانشجویان
دانشگاه از خزانه کشور مقرری کافی بدهند تا آنان با خاطری آسوده خود را از دانش و معرفت آکنده کنند و مردم
جهان را از قید جهل و اسارت رهایی بخشند. بیتردید این پیام خردمندانه در آن روزگار تیره و تار که دانشپژوهان و دانشمندان را در کشورهای دیگر بخصوص سرزمین روم به زنجیر میکشیدند پیامی نویدبخش و شگفتآور بوده است. بر سر دردانشگاه گندی شاپور نوشته بودهاند علم برتر از ثروت و شمشیر است.
شوربختانه این
دانشگاه و کتابخانه بزرگ آن که باعث فخر هر ایرانی است، در هرج و مرجی که در پایان حکومت ساسانیان در دستگاه ایجاد شده بود، افول شدیدی داشته، بگونهای که شماری از استادان ایرانی و خارجی، گندی شاپور را ترک کرده بودند و عدهای از ایرانیانی که در سِمَتهای کلیدی بودند، باعث ناخشنودی استادان شدند که به آرامی به افول دستگاه مدیریت
دانشگاه منجر شد.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂