#اخوان_از_نگاه_دیگران جمال میرصادقی، داستاننویس و منتقد ادبی، دربارهٔ اخوان گفتهاست: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهانبینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود
نادر نادرپور، شاعر معاصر ایران که در سالهای نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعهای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسلهای بعد گذاشت
نادرپور گفتهاست: «شعر او یکی از سرچشمههای زلال شعر امروز است و تأثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونهای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را دن شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیالهای شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقعگرایی به نمادگرایی میرسد
وی دربارهٔ عنصر عاطفه در شعر اخوان میگوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل برمیآید و بر دل مینشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمییابد، اخوان فرزند بینظیر باباطاهر در این زمینهاست
غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن میگوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطورهای کهن و تصاویری گویا نقش کردهاست
شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شدهاست. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس میکند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداختهاست
#نقد دیدگاههای اخوان ثالث که در شعر او آشکار است، نقد شدهاست. نادر ابراهیمی گفت که «مهدی اخوان ثالث، کینهاش به عرب، یک کینه ایستای بهمیراثرسیدهاست نه کینه اندیشگی و پویا. او عرب را دقیقاً و برای همیشه همان عرب هزار و پانصد سال پیش میداند، که برجای ماندهاست و تکان نمیخورد: یک ملت واحد یکپارچه، بدون کمترین تغییر قشری، طبقاتی، ملی، تاریخی، اجتماعی، و سیاسی:بدخون، بدنژاد، فاسد بالذّاته… او صدّام را بهدلیل عرب بودنش، یزید میداند نه بهدلیل عامل استعمار بودنش.» سپس میگوید که «هیچ شاعری در عصر ما - و شاید در جملگی اعصار - بهقدر اخوان ثالث، نامها و نشانیهای بومی و ملی را در شعر خود بهکار نگرفتهاست
#سیاست با اینکه او نخست به سیاست گرایش داشت ولی پس از رویداد ۲۸ مرداد از سیاست تا مدتی روی گرداند. چندی بعد با نیما یوشیج و شیوه سرایندگی او آشنا شد. شاهکار اخوان ثالث شعر زمستان است.گفته میشود او از نزدیک شدن به صاحبان قدرت به همان اندازه پرهیز داشت که از پیوستن به صف انقلابیان. سید علی خامنهای، در سال ۱۳۷۳ در یکی از دیدارهایش با مسئولان فرهنگی کشور دربارهٔ مهدی اخوان ثالث میگوید: پس از انقلاب با او تماس گرفته و تلاش کرده او را به همکاری با جمهوری اسلامی ترغیب کند. اما اخوان پاسخ داده: بنای ما بر این است که همیشه بر سلطه باشیم نه با سلطه خامنهای میگوید: گوشی را گذاشتم و تا آخر هم سراغ او نرفتیم.
در فروردین سال ۱۳۶۹ هم خامنهای در جمع شاعران اهل مشهد دربارهٔ اخوان میگوید: نمیتوانید بروید با او بنشینید، چون او اصلاً شماها را نفی میکند؛ شماها هم او را به کلی از رگ و ریشه نفی میکنید. میبینید که این راه بسته است. اخوان در پی رد دعوت خامنهای برای همکاری با محدودیتها و بیمهریهای زیادی روبرو شد. به گفته فرج سرکوهی بعد از اینکه اخوان از همکاری با خامنهای سر باز زد، در جواب او را کتک زدند و حقوق بازنشستگی اش را قطع کردند خامنهای در خطبه نماز جمعه او را هیچ خواند و اخوان در پاسخ شعر هیچم و چیزی کم را سرود
مرتضی امیری اسفندقه این شعر را نامربوط به این موضوع و در ادامهٔ هیچسراییهای شاعرانی چون خاقانی، حافظ، بیدل و سهراب سپهری میداند و از رابطهٔ عاطفی اخوان با علی خامنهای سخن میگوید. برخی منابع گفتهاند او از دوستان دوران جوانی سیدعلی خامنهای، رهبر ایران، بود بنا به شواهد موجود این دوستی تا آخر عمر بین این دو نفر برقرار بود.سید علی خامنهای نیز گفته با اخوان دوست بودهاست. پایگاه اطلاعرسانی خامنهای نیز عکسی از دستنوشته اخوان ثالث در دفتر یاداشتهای خامنهای منتشر و اعلام کردهاست که وی دستور دفن اخوان در مقبرهالشعرای آرامگاه فردوسی در توس را داده است
#مرگ اخوان ثالث چهل روز پس از بازگشت از خانه فرهنگ آلمان در چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۹ در تهران از دنیا رفت. وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شدهاست
@sazochakameoketab🌿🍂