🍂برای خوشبخت بودن، باید احمق بود و فحش خورد..!
#چند_سطر_از_کتابیک ساعت، آلیس نیمه ولو بر روی میز کارش، با چشمان خسته و حالتی عصبی، لبهایش را به دندان میگزید، تا سرحد یاس. اگر به خودش ماموریت کمک به ژرمی را نداده بود، به این کتاب میخندید، بس که مطالب آن به نظرش مضحک و مسخره بود: مصیبتبار، یکپارچه خریت، بی سر و ته، دستورات و تعلیماتی اجرا نشدنی، و خیلی ساده غیرمنطقی و دور از عقل.
مسیح میگفت: «خوشبخت هستید، هنگامی که به شما دشنام میدهند.»
عجب! فحش خوردن خوشبختی است، نه؟ هر روز شاهدش هستیم.
«خوشبخت کسانی که روح و سرشتی فقیر دارند.»
این درست است. به چه درد میخورد که تا بیست و پنج سالگی پشت نیمکتها عرق بریزیم تا بتوانیم فهم و شعورمان را آبدیده کنیم؟ در حالیکه برای خوشبخت بودن کافی است شعور نداشته باشیم. به قول معروف: بدون شعور و درک، کسی از سادهلوحی و خوشباوری شما سو استفاده نمیکند. کسی در فکر استثمار شما نخواهد بود. کسی شما را مسخره نمیکند.
«اگر کسی به گونهی راست شما سیلی زد، گونهی چپ را جلو بیاورید.»
البته. حیف که زودتر به فکرم نرسید.
«کسی که خود را در بالا فرض کند زمین خواهد خورد.»
عجب! مثل آخرین قانون اصلاحات دبیرستان است.
«توانگران آخرین کسانی هستند که به سرزمین ملکوت راه می یابند.»
آلیس به خود می گوید: «این هم یک دلیل دیگر برای کوشش در ثروتمند شدن: من هیچ عجلهای برای رفتن به آسمان ندارم! پس، خلاصۀ مطلب، برای خوشبخت بودن، باید احمق بود، فحش خورد، به دیگران اجازۀ سوءاسفاده داد، خود را خوار کرد و بدبخت شد. برنامۀ بزرگ و جالبی است!»
(ص32)
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#و_تو_خواهی_یافت #گنجی_را_که_در_تو_خفتهاست #لوران_گونلبرگردان
#فروغ_طاعتی#نشر_نون