اسطورهی عشق در طبس
♥️#سید_علی_میرزا اهل طبس در ایام جوانیاش عاشق دختری به نام مریم میشود. امّا خانواده
سید علی میرزا با وصلت وی با مریم شدیداً مخالفت میکنند و زندگی را برای
میرزا، پوچ و بیمعنی میکنند. مریم نیز که از
میرزا ناامید میشود بر حسب اجبار با مرد دیگری ازدواج میکند و زندگی
میرزا را به یأس مطلق مبدل میکند. ادامه زندگی بدون مریم به حدی برای
میرزا دردآور و غیر قابل تصور میشود که چارهای جز جنون نمییابد.
میرزا با دلی شکسته جلای شهر و خانواده میکند و چون جغد شومی به مدت ۴۰ سال به تنهایی در ارگ مخروبه شهر طبس ماوا میگزیند. مردم وی را دیوانه میپندارند و دست به آزار و اذیتش میبرند. پس از زلزله شایع شد كه مردم طبس پیکر او را از زیر آوار بیرون آوردهاند و در محوطه امامزاده این شهر دفن كردهاند، اما پس از ۲۳ سال و در سال ۱۳۸۱ زمانی كه كارشناسان میراث فرهنگی برای بازسازی و احیای ارگ طبس به آن جا رفتند پیکر او را سالم پیدا كردند.
زمانی كه ارگ طبس زیر نظر میراث استان خراسان بود، برای خاكبرداری و یافتن پلان اصلی بنا اقدام شد. در مراحل پایان كار، در یكی از بخشهای ارگ، پیکر او را تقریبا سالم، پیدا كردند. پوست بدن، صورت و لباسهای او هیچ تغییری نكرده بود. اما به نظر میرسید پیکر از داخل پوسیده باشد، با این حال پیکر را به راحتی بلند كرده و حركت داده شد. صورت او سالم و از روی عكس و فیلمهای موجود كاملا قابل شناسایی بود. و این تعجب همه را برانگیخته بود، چون طبس شهر گرمسیری است.
برخی از مردم طبس برای او احترام زیادی قائل بودند با این حال مردم طبس خواستند او را در ارگ طبس دفن كنند. با موافقت مسئولان، پیکر او در یكی از راهروهای ارگ دفن شد. در این مراسم تمام مردم جمع شده بودند، به طوری كه تا به امروز در هیچ مراسم تشییعی در طبس، چنین جمعیتی دیده نشده بود شاید این جریان مردم را به یاد دفن کردن عزیزان و نزدیکانشان در زمان زلزله ۵۷ طبس میانداخت.
درباره او میگویند: آدم خاصی بود و بعد از فوت پدرش رفتارهای بعضی از اقوام باعث شد از مردم دوری كند. حتی عدهای به او مجنون میگفتند. در صورتی كه او، شخصی باهوش، باسواد و خوشذوق بود و شعر میگفت و خط بسیار خوشی نیز داشت. اشعاری كه در فیلم خوانده میشود، متعلق به مرحوم آسید
علی میرزا است. او روی دیوارهای ارگ نیز با خط خود اشعار زیادی نوشته بود.
#من_دیوانه_نیستم@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂