از آن تو نیستم
گمشدهات نیستم
گرچه آرزویم این بود که گمشدهات باشم
چون پرتو شمعی در روشنایی روز
یا بهسان برف ریزهای در دریای بیکران گم گشتهام
دوست میداری مرا، با اینکه هنوز در جستوجوی توام
در تقلای روح تو که نیک است و فروزنده
منام که آرزویم همه این است که گم گشتهات باشم
نوری بیرمق که در فروغ تو گم گشتهام
آه! مرا درژرفنای عشق خود غوطهور کن
خاموش کن مرا
میخواهم دیده بر هر آنچه است فرو بندم
کور و کر شوم
در توفان عشقات زیر و رویام کن
مرا که چونان شمعی در تندبادم
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂شاعر:
#سارا_تیزدیل (تیسدیل) [آمریکا]
Sara Teasdale (1884-1933)
برگردان:
#مستانه_پور_مقدم