بررسی
#رویکرد_های_شناختی #الیس و
#انسان_محوری #راجرز در اشعار
#حافظدر
رویکرد #آلبرت_الیس که متأثر از نظریات
#رواقیون و
#فلسفه ی
#تائوئیسم است، نگرشها و تفکرات صحیح ما پشتوانهی هیجانها و رفتارهای ما میباشند. یعنی برای اینکه فردی را درمان کرد باید به
#شناخت_های_معیوب او در قبال
#رویدادها پی برد و سپس آنها را
#اصلاح_کرد و
#تفکرات_منطقی را
#جایگزین #باور_های_غلط نمود.
#حافظ نیز در تأکید بر باورهای صحیح به جای شناختهای معیوب همت گماشته و به ما توصیه میکند در گیرودار زندگی روزمره از اندیشههای منطقی پیروی کنیم.
به طور مثال میگوید:
«چون سرآمد دولت شبهای وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم»
و یا : «حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او؛
گر به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم»
و یا:«دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت؛
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور»
و یا: «این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود؛
ور بود نیز چه شد مردم بیعیب کجاست»
و یا:«باز گویم که در این واقعه حافظ تنهاست؛
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر»
و یا:«باغبان گر چند روزی صحبت گل بایدش؛
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش»
و یا:«ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی زتخت خویش»
🔷دیدگاه
#انسان_گرایی #راجرز و
#حافظاین دیدگاه به
رویکرد #انسان_گرایان تعلق مییابد و به
#مراجع_محوری اشتهار یافته است. تصورات ذهنی افراد از پدیدهها را مورد توجه قرار داده و به پدیدارشناسی اهمیت قائل شده است. او معتقد است فرد محیط خارج را تجربه میکند، تمامی تجاربی که به خودمان منسوب میکنیم، دنیایی برایمان پدید میآوردکه به آن «خود» گفته میشود، این همان بخش از دنیای پدیداری است که تجربهی فرد از خودش را تشکیل میدهد. فرد در زندگی باید خود واقعیاش را کشف کند و از خودپندارهی مثبت برخوردار شود. والدین با ایجاد شرایط ارزشمندی ، ایده آلهایی را برای کودک در نظر میگیرند که او را از خود واقعیاش دور میکند. راجرز با تأثیرپذیری از فلسفهی تائوئیسم معتقد است، باید به یکفرد کمک شود تا خود راه خودش را پیدا کند، حافظ نیز در برخی از چکامههایش چنین میگوید:
«ساقیا سایهی ابر است و بهار و لب جوی؛
من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
من نگویم که برو با که نشین و چه بنوش؛
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی.»
🔹حافظ نیز بر این باور است که اِعمال شرایط ارزشمندی زمینهی از خود بیگانگی فرد را فراهم میکند.
خرقهی زهد و جام می گرچه نه در خور هماند؛
این همه نقش میزنم از جهت رضای تو
صداقت و خلوص نیز که از اصول
رویکرد راجرز است در دیدگاه او اهمیت دارد:
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست؛
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست.
🔹و ایجاد همدلی را چنین شیوا بیان میکند:
«بنال بلبل اگر با منت سر یاریست؛
که ما دو عاشق زاریم وکار ما زاریست
بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل؛
توان شناخت به سوزی که در سخن باشد»
🔹و یا در مورد رازداری که از اصول هر مشاورهای است میگوید:
«هر که شد محرم دل در حرم یار بماند؛
هر که این کار ندانست در انکار بماند
پیش زاهد از رندی دم نزن که نتوان گفت؛
با طبیب نامحرم حال درد پنهانی»
🔹وجود
#فاصله بین
#خود_واقعی و
#خود_ایدآل سبب
#اضطراب میشود که حافظ نیز آن را در اشعار خود به زیبایی سروده است:
«صلاح کار کجا و من خراب کجا؛
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»
🔹و
#کنار_آمدن با
#خود_واقعی که زمینهساز
#سلامت_روانی است
«خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی؛
تا نشیند هر کسی اینک به جای خویشتن»
و یا:
«تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف؛
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی»
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂