نیم ساعت پیش، خدا را دیدم که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش سرفه کنان در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت و رو به ایوانی که من ایستاده بودم، آمد آواز که خواند، تازه فهمیدم #پدرم را با او اشتباهی گرفتهام
یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست خاک بر فرقش نشیند، آنکه یار از من گرفت رنگ زردم را ببین، برگ ِ خزان را یاد کن با بزرگان کم نشین، اُفتادگان را یاد کن مرغ ِ صیاد تو اَم، افتاده ام در دام ِ عشق یا بکشیا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن https://t.center/sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست خاک بر فرقش نشیند، آنکه یار از من گرفت رنگ زردم را ببین، برگ ِ خزان را یاد کن با بزرگان کم نشین، اُفتادگان را یاد کن مرغ ِ صیاد تو اَم، افتاده ام در دام ِ عشق یا بکشیا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن https://t.center/sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
یک نظر بر یار کردم یار نالیدن گرفت یک نظر بر ابر کردم ابر باریدن گرفت یک نظر بر باد کردم باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست خاک بر فرقش نشیند، آنکه یار از من گرفت رنگ زردم را ببین، برگ ِ خزان را یاد کن با بزرگان کم نشین، اُفتادگان را یاد کن مرغ ِ صیاد تو اَم، افتاده ام در دام ِ عشق یا بکشیا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن https://t.center/sazochakameoketab