.
سپندارمزگان بر تو فرخنده باد
ز شادی دل و جانت آکنده باد
ز بغدخت همواره مهر آفرین
به رامش دل و جان تو زنده باد
در این روز، ای بانوی پارسی
تو را بخت سالار و بد بنده باد
تو را زیست با شوی فرخنده خوی
بر اندازه باد و بر ازنده باد
سپندارمزگان که جشن زن است
لب مرد و زن هر دو پر خنده باد
در این جشن فرخنده، بیخ غمان
ز جان و دل هر دوان کنده باد
چو کندهست مرد و ستاکش زن است
خجسته (ستاک) و نکو کنده باد
هر آنکس که نشناخت ارج زنان
روانش نژند و تنش ژنده باد
هلا ای گرامی، گرانمایه زن
که مغز بد اندیش تو گنده باد
در این جشن(زروان) که نزد خدای
ز هر لغزشش پاک پرونده باد
بگوید بدین آریایی سرود
سپندارمز بر تو فرخنده باد.
✍️دکتر
#میرجلالالدین_کزازی.
نگه کن به تاریخ پیشینیان
به آیینهی روشن باستان
به گذشتهها، رفتهها، دورها
به سرچشمه روشن نورها
زن و مرد باهم برابر بدند
زنان کاردانان کشور بدند
بسی کار را زن بگرفتی به دست
که در آن نبودیش ضعف و شکست
چو مردان به نیروی دانشوری
بگردید شایسته سروری
گهی گشت الهام بخش هنر
ز سر پنجهاش شد هنر جلوهگر
گهی رزمجو گه سیاستمدار
گهی شد روان از پی کشت و کار
گهی جای بگرفت بر پشت زین
که برخاست از مرد و زن آفرین
گهی کارگر شد به میدان کار
پذیزفت گه نقش آموزگار
ز دانایی و مهر و خودباوری
بشد زن سزاوار بر مادری
چو دغدویه آن مادر پاکزاد
که در پیش اهریمنان ایستاد
پوروچیستا دختر زرتشت
زنی بود نیکو ودانا سرشت
ز رکسان بهیاد آر و از پانتهآ
ز موزا و آرتا و از ارشیا
گهی آرتمیس و کاساندان شدند
کهی هم پروشات و ماندان شدند
آتوسا که مام خشایار بود
گرامی زنی راد و بیدار بود
از ایران بسی زن بپا خاسته است
که دیهیمها را بیاراسته است
که دیهیمها را بیاراسته است
همان عهد در گوشهای از جهان
چه بسیار دختر یکان بر یکان
به دست پدر زنده در گور شد
بر او روز چو شام دیجور شد
ستمها بر زن رفت و بیدادها
که هرگز نخواهد شد از یادها
ولیکن در آن دور وآن روزگار
به ایران زمین بود زن شهریار
که در رای و دانشوری سر بد است
سزاوار دیهیم و افسر بد است
به شهنامه بس بانوی نامدار
بود تامشان مایه افتخار
چنان خواهران جم سرفراز
یکی شهرناز و یکی ارنواز
فرانک زنی راد و آزاده بود
فریدون آزاده را زاده بود
خردمند سیندخت فرخنده رای
که بود آگه و بخرد و رهنمای
ز رودابه راد نیکو نهاد
جهان پهلوانی چو رستم بزاد
چو یادآوری نام تهمینه را
ز شوق آکنی از نفس سینه را
نبینی تو گردی چو گردآفرید
دلیر و خردمند و با فر و شید
فرنگیس بانوی نام آوریست
سرافراز و آزاده و پاک زیست
پر آوازه بانوگشسب دلیر
که بودست مردفکن و شیرگیر
هم او دختر رستم زال بود
نکو نام و فرخنده احوال بود
منیژه که بد بانویی نامور
ز فرمان عشق نپیچد سر
کتایون که او بانوی شاه بود
خردمند وم دانا و آگاه بود
هما شاهبانوی نیکو نهاد
نمادیست از دانش و دین و داد
به دوران ساسانیان بارها
سرافراشت زن، در گران کارها
ز پوران خسرو نماییم یاد
که دیهیم شاهی به سر بر نهاد
بجا مانده نام نکو یادگار
ز آذرمیدخت آن زن شهریار
دگر کردیه خواهری چاره گر
که روشن روان بود و نیکو گهر
چو برگشت بهرام چوبین ز شاه
به او روز سختی نمایاند راه
خردمند شیرین بیدار دل
که ماه فلک شد ز رویش خجل
نمادیست از بانویی دیدهور
نکوچهر و دانا و نیکو گهر
در آن دوره شامخ باستان
گرانقدر بودند یکسر زنان
نه کمتر بود دختری از پسر
گرامیتر آنکو خردمندتر.
✍️بانو
#توران_شهریاری.
روز اسپندارمزد ز اسفند ماه
دوستت دارم بگو با هر نگاه
دوستت دارم ز دریا بیشتر
از زمین و از کهکشانها بیشتر
دوستت دارم تو در جان منی
پارهای از جان ایران منی
شاخهای گل پیش دلدارت ببر
بوسهای از گونهی یارت بخر
سیب سرخی هم فراهم آورید
هر یکی یک بوسه بر رویش زنید
کین نمادی گشته از اسفندگان
دوستت دارم فراوانتر ز جان
دلبرم ای ماه ایرانینژاد
سرزمینت را مبر هرگز ز یاد
کین زمین جای سپند مهر بود
جای نیکویان روشن چهر بود
اینچنین کن تا که چون بیمایگان
ره نپویی بر ره بیگانگان
سرزمیت را بکوش آباد کن
روز و شب از فر ایران یاد کن.
✍️ #شاهین_بدرهای@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂