به بهانهی سالروز درگذشت بانو
#سیمین_بهبهانی:
برای دوست بزرگ،
#منوچهر_کوشیارهمسر شاعر ارجمند،
#سیمین_بهبهانی
#دو_گلواژه
ز "سیمین" چه گویمت، در اندوه "کوشیار"
ندیدم چون او زنی بدین مایه سوگوار!
به حیرت نشسته، راست، نگاه از جهان جداست
سلامی، چه دردناک، سکوتی چه دردبار.
نه آشفته کرده موی، نه شیون کند به کوی
نه ناخن کشد به روی، نه فریاد، نه هوار.
صبور شکسته جان، در او شعلهور فغان
به دل می زند مهار، به تن می دهد قرار.
عزای مجسم است، شب آرای ماتم است
به سیما چو مریم است؛ به تسلیم، پای ِ دار.
زنی پیش روی من، که دیگر نگاه او
نه پوید به آرزو، نه پاید به انتظار.
زنی پیش روی من، به شطرنج دهر مات!
چه گوید به کائنات؟ چه نالد ز کردگار؟
عزیزی که با تو بود، اگر در تو زنده است
چرا گریههای تلخ؟ چرا نالههای زار؟
منوچهر کوشیار، که من میشناختم
دو گلواژه بود و بس: صمیمی، بزرگوار.
خوشا حال او که زود بر آن بام پر گشود
برون جست ازین حصار، رها شد ازین غبار
چو خورشید روشن است، که تا روح در تن است
منوچهر با من است؛ گرامی، رفیق، یار.
نشسته کنار من، به هر بزم و انجمن
به لب خنده و سخن، گل افشان و شادخوار.
فرستد صد آفرین، به "سیمین ِ" نازنین
ز هر شعر ِ دلنشین، فسانه گمان مدار:
فراموش گشتگان، همه درگذشتهاند
فراموش کی شود، منوچهر کوشیار؟
@Sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#فریدون_مشیریاز دفتر
#آه_باران