عادتهای نویسندگان جهان
#شماره_3#کارل_مارکسصبر ایوب!
سال های نخستین زندگی
مارکس در لندن به فقر و فلاکت گذشت. خانواده اش مجبور بودند در شرایطی نکبت بار زندگی کنند و تا سال 1855 سه فرزند از شش فرزندش مردند.
مارکس در سال 1849 که به عنوان تبعیدی سیاسی وارد لندن شده بود، انتظار داشت حداکثر چند ماه آنجا بماند. درعوض ماجرا به اینجا رسید که تا زمان مرگش یعنی سال 1883 همان جا زندگی کند.
@sazochakameoketabآیزایا برلین در کتاب «
مارکس» خود می نویسد: «برنامه روزمره زندگی اش شامل رفتن به سالن مطالعه موزه بریتانیا بود و معمولا از 9 صبح تا زمان تعطیلی موزه در ساعت هفت شب آنجا می ماند. به دنبالش ساعت طولانی کار شبانه می آمد، همراه با سیگار کشیدن های بی وقفه ای که از یک عادت تجملی به مسکّنی ضروری تبدیل شده بود. این ماجرا بر سلامت
مارکس تاثیری قاطع گذاشت و او را در معرض حملات مکرر بیماری کبدی قرار داد که گاهی با کورک و آمارس چشم ها همراه می شد؛ مشکلاتی که با کارش تداخل می کرد و به خستگی و بی قراری می کشید. همین ها هم به مشکل امرار معاشش ضربه زده بود.»
مارکس در سال 1858 درباره وضعیت خودش نوشت: «به بلاهای ایوب دچار شده ام!» او در سال 1858 مشغول نوشتن یکی از مهم ترین آثارش بود: «سرمایه»؛ اثری مهم و تاثیرگذار در اقتصاد سیاسی. در سال 1859 نوشت: «نباید کارم را به رغم تمام مشکلات رها کنم و به جامعه بورژوازی اجازه بدهم که مرا تبدیل به یک ماشین پول سازی کند.»
مارکس بعدها برای شغل منشی راه آهن درخواست کار داد اما تقاضایش به خاطر دست خط بد رد شد! البته بخشی از هزینه زندگی
مارکس از طریق دوستش انگلس تهیه می شد. انگلس پول ها را از موسسه پارچه بافی پدرش کش می رفتو به
مارکس می داد و
مارکس به خاطر نداشتن عقل معاش همه را به باد می داد. طنز روزگار این است که خودش می گوید: «گمان نمی کنم هرگز کسی اینقدر درباره پول نوشته باشد در حالی که خودش فاقد آن است!»
وضعیت بیماری هایش چنان پیش رفت که دیگر نه می توانست بنشیند و نه بخوابد. در این اثنا جلد اول «سرمایه» تمام شد و قبل از آن که بتواند جلد دوم را به پایان برساند، مرد.
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂