سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻

#مشرق
Канал
Логотип телеграм канала سلام بر زرنه Zarneh 🌐🔻
@salam_bar_zarnehПродвигать
10,74 тыс.
подписчиков
17,8 тыс.
фото
12,5 тыс.
видео
12,1 тыс.
ссылок
🕹 #کانال_سلام_بر_زرنه ♥قدیمی ترین و جامع ترین کانال شهرستان #ایوانغرب 🚫 تاریخ تاسیس:۱۳۹۴/۱۰/۲۲ ❌ ارتباط با ما / تبلیغات ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh_z ❌ #شرایط_تبلیغات در کانال : ⧩⧩⧩ @salam_bar_zarneh0
#بەنام‌خدا

#تقدیم‌به‌ـ‌مهدی‌ـ‌موعود

#بهارنارنج #اردیبهشت به #فصل پیرهنت، گرمسیرات #دل را در سایه ی #نگاەخورشید وش تو می شکفد. نسبت به #تشعشع نگاه_دلفریبت، #تلالودریا حقیر می ماند. باران گیسوان #غزل، بر شانه های بی رمق #انتظار، #آبشار مداوم التماس بر #دشت قلب هاست. #سهراب "اخم هایش به دست تو باز می شود تا " #گردآفرید" #خندەی بی نظیر بر لب گلخنده های شعر #فردوسی بگشاید. به روشندلی #غزل مشفق رویت #چهره جان می بیند. #آفتاب آینه ی #تابان، از #مشرق لاهوت، #تمنای‌رخسار یوسفی ات به سطح نگاه #فروزنده ترسیم #عشق است. نام تو میان لبخند ها، چهره ی عبوس و تکیده را به #مهمانی خنده ها می کشاند. آغاز نامت #جاودانگی را به اوج #آرزوست. در حوصله ی #شعرهایم بمان، یک روز #دل به دل طوفانی ام بده ، تا #امواج خروشان #غزلوارەها ، برایت حکایت روزهای سخت و تنهایی به صمیمیت ا#نتظار برد. این #چراغ یاد توست که همچون #نگین چشم #قلم، لعل فروزان به کلبه ی #احزان دل، آویز #دلدادگی ست. شب #شعر سرشار از شرح حلقه نشین در حلقه ی $#وصف توست تا رنگین کمان #باران به سکوت خانه ی #دل بشکند. در کوچه های #آواز خوان #باران، زمین #ذهن تشنه و خاموش، هر لحظه فرصت شکفتن خاک #شقایق است. رخسار #یوسف ثانی، به بزم #عاشقان دلبریست. واژه های رنگ افتاده با #مزین نامت، طلب و اشتیاق به #زهد و #تواضع ، رونق شاد کامی ست. #قافیه بند #غزل جز #عشق نام تو نیست. #شعر با زینت نامت شکوفا می شود. تا #عسل آویخته به هر ردیف و قافیه، طعم شیرین #عسل گون انتظار این گونه معنا شود. #همای‌سلطنت ، باور تسخیر تاج و تخت به هوای پیراهن #کنعانی، زلیخا را به رقص نسیم گیسوان #تقدیر به گیسوی #غزل ، گره ی #ترنم است. تا تصویر ملیح تو به نگاه دستان بریده نارنج و ترنج اوج #ثریا به تصویر #ماه دل افروز کشاند.

#فروزندە‌ـ‌‌شفیعی‌ـ‌زرنە

۴ آبانماه ۹۹
━━━━━💫
@Salam_bar_zarneh #سلام_بر_زرنه
#بەنام‌خدا

" #مانشت "


به پهنای حوصلەی #قلم، اندوه #آسیاب
شده ی #کلمات تراژدی #سنگ زیرین شده است. #عطر زلف یالت را #نسیم‌صبح
بر #دشت ایل، التهابی ست به #گلشن جان
تا نقطەی #همرنگ بخت، گوشه ی #لب‌قلم
را به رویت #ماەنقاب افتاده ببیند.
از سر یال و #صخرەات مگر ُنگ‌گلاب افتاده است تا #شعاعی از نگاهت در #ثریا
جلوه کند.
از واژه های گرم #خاطرات خاک گرفته خواندن #لالایی برای بادهای نا آرام به #چشم #آفتاب سپردن است تا مزه ی تازه #صبح را به #کام تلخ شب زده ام #شیرین کند. گاهی شکوه #مانشت را می بینم #پشت‌پنجره
با گونەهای #سفید و ارغوانی ، که در #نگاەقلم #خیره مانده است واژه واژه #اقتدارت را به صحیفەی #سپید دفتر می گشایم.
#سحرگاهان دیده ی تَر، #شبنم به آغوش
#دامن می چکاند . نگاه گرم #جانان به
سوی #قلەات، پرواز #عقاب بر بلندایت
به #تماشا نشیند.
#نسیم به رقص آمده است #دامن رها شده #دخترایل را بر پایین #دشت‌سبز و مخملین تو بگشاید.
#گیسوان طلایی #خورشید سر یال‌ات را شانه می زند ، بر سر #شانەهایت انگار
جای خالی ، شبیه #بال‌احساس می شود.
بوی #باد و علف و #گندمزار لذت بی پایانی ست پشت #پرچین‌شقایق و #پونه. کاش می شد مثل خواب #صبحدم ، دود چپق
#مرد ایل را به خاطرات دیرین #روشن کرد. یک #جرعه‌نسیم در پس #سرخرمن ، آه و آب را به #رخسار خسته بپاشد. از #بهارستان آغوش زن #ایل، خیالی پشت دار #قالی مانده است تا نقش #ماندانا را بر گل های #قالی نقش زند. بی تو گل های #تبسم لب جوی در #دشت احساس کودک #ایل‌اسیر خشکسالی ست. بی تو در خندیدن #خورشید حالی نمانده است #ظلمت سنگین #شب‌زدگی‌ها در چشمان #چوپان
را بشکند. امروز پشت طرح بند #مانشت.کدامین ‌#تمنا ایستاده است تا #زرگر
#نقش زیبای تو را به #گلوبند‌‌ زمان گره زند.
اسم روشن و #لطیف تو مثل #دلت می ماند تو باز #لبخند بزنی و آسمان را به #ضیافت قله ات آورده باشی.
#قلم میان لب و#چشم و زلف یال‌ات چون کودکی #حیران است #آواز منتشر شده در باد را به گوش #دلیرمردانت برده باشد.
از #مشرق لاهوت نگاه سبز در #سبزت، سحر پیچیده در #آیینەی‌مانوس چشم مردمانت هزاران نقش #غیرت را به تماشاست.

۶ مردادماه۹۹

به قلم : #فروزنده_شفیعی

📮#سلام_بر_زرنه
🔻🔛🔻
@salam_bar_zarneh