آنکه دراز میکند دست به سوی تو منم
عشوه و ناز میکند بر سر کوی تو منم
آنکه به هرجا برود، سوی تو بر میگردد
جَلدِ تو و رامِ تو و عاشقِ بوی تو منم
مِی ز تو ساغر ز من و جرعهی آخر ز من و
گر بِدَهی جامِ دگر، لِردِ سبوی تو منم
گر به هوا دود شوی نیست و نابود شوی
باد شوم دور جهان، زمزمهگوی توی منم
با من اگر دم نزنی، زخم به مرهم نزنی
جمله شوم روی لبت، صُوت گلوی تو منم
های شوی هوی شوم، آب شوی جوی شوم
جوی، تو و آب، تو و ماهیِ جوی توی منم
دور نشو از برِ من، از همهکس بهترِ من
من گره در زلف که نه پیچشش موی تو منم
حادثه کُن بارِ دگر با سرِ رسوای دگر
پای تو در بین بُوَد حادثهجوی تو منم
پشت کنی من نروم، کوچه و برزن نروم
صبر کنم خسته شوی که روبه روی تو منم
از چه فرار میکنی؟ شکوه هزار میکنی؟
راهِ فرار بستهام، رازمگوی تو منم
ذکر خدا روی لبت، اشک و دعا کارِ شبت
رو که به قبله میکنی، آب وضوی تو منم
#مهرماهسالدومشمسی#ساغرطباطبایی#روبهرویتومنم#ساغرانه#نوشتههایخطخطی🆔@saagharaneh