صفحه اطلاع رسانی محمد بهرامی

#مظلوم
Канал
Новости и СМИ
Мотивация и цитаты
Религия и духовность
Социальные сети
Персидский
Логотип телеграм канала صفحه اطلاع رسانی محمد بهرامی
@rahkooshПродвигать
86
подписчиков
195
фото
103
видео
111
ссылок
خدایا، چنان کن سرانجام کار... تو خشنود باشی و ما "رستگار"...
به نام خدا
و... سلام

چه زیبا نوشت آن نگارنده نکته بین که: آمار شهدا هیچ وقت واقعی نبود...
و تو چه میدانی سوختن در پس از دست دادن پاره ای از تن را...
خبر هنوز تازه است، #مادر یکی از شهدای اخیر جاده خاش زاهدان تاب #شهادت فرزند را نیاورد و ...
بله "دق" کرد.
من میگویم #شهید شد و ما فقط این شهید را دیدیم و شاید ...
شاید خدا اینبار خواست آنچه تا کنون نتوانسته بودیم ببینیم را به عینه ببینبم و لمس کنیم و چه بسیار مادران شهیدی که پس #شهادت فرزندشان، پر کشیدند و فقط جسمشان یادگار ماند بر بی وفا سرد خاک...
چه مادری که آرزوها داشت "برای" فرزندش و چه #همسری که آرزوها داشت "با" شوهرش و هر دو شهید شدند... یکی سوخت و دیگری پیر شد و آنها ماندند و یاد یارانشان با یادگارانشان

هرچند هیچ جایگاهی را برای قدردانی از این دو قشر #مظلوم و #معصوم نمیتوان متصور شد اما چه خوش سلیقه بود آنکه وفات [شما بخوانید #شهادت] بانو #ام_البنین را روز قدردانی از این عزیزان قرار داد.
و فقط افسوس و تعذر که نه تنها قدردانتان نیستیم، حتی این روزها چه با زبان و چه با عمل، بیشتر به زخمتان نمک میزنیم...
باشد که خدا رحمی کند بر دلها...

#محمد_بهرامی
به نام خدا
و... سلام

این مطلب را حتما بخوانید. با خواندن این جملات بی اغراق رگ های سرم متورم شد، صورتم داغ شد و من از خودم خجالت کشیدم. بیچاره آنهایی که بامشان بیشتر است!!! چگونه جواب این مادر شهید را بدهیم؟ باز هم #قربت_الی_الله به خون شهدا و کشور خیانت کنیم!!! بیچاره تر آنهایی که به خاطر دنیای دیگران، [در ایام انتخابات] با مظلوم نمایی #منافقین به قول فرمایش رهبری جای شهید و جلاد را عوض کردند:

مادر بزرگوار #شهید_یوسف_داورپناه

من #مظلوم_ترین_مادرشهید هستم.
منافقین من و فرزندانم را اسیر کردند
من #تنها مادر شهیدم که منافقین بچه ام را جلویم سر بریدند شکم بچه ام را پاره کردند و #جگرش را دراوردند.

با ساتور بدن فرزندم را قطعه قطعه کردند💔 و من 24 ساعت با این بدن تنها ماندم و #خودم با دستم قبر کندم و کفن کردم و #دفن_کردم. ♨️بابت اقتدار و امنیت مان به چه کسانی بدهکاریم...

#تلنگر
#مادر_شهید
#کانال_تلگرامی_محمد_بهرامی

@rahkoosh
سلام و عصر بخیر
قریب به چند سال پیش این مطلب را در صفحه اینستاگرام یکی از مسئولین خواندم. مطلب جالبیست و جای تامل دارد.

✔️ نماز بدون وضوی امام جماعت

حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم #پیش_نماز مسجد حاج آقایی بود بنام #شیخ_هادی که امور مسجد را انجام میداد و معتمد محل بود ؛ یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم..
منتظر خالی شدن #دستشویی بودم که در این حين، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه #وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد.
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن #اذان و #اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه بودیم گفتم حاجی شیخ هادی وضو ندارد ؛
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب #فرادا می خوانم.
این ماجرا بین متدینین پیچید ، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مامومین کم کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جائیکه بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند.
#زن شیخ #قهر کرد و به خانه پدرش رفت ، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی ، پدر را #ترک کردند .
دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا مسلمان است ؟ آیا #جاسوس است ؟ و آیا ...
شیخ بعد از مدتی محله ی ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود ؛ بعد از دوسال از این ماجرا ، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم در #مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد .
روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم ، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم.
درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی می رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد .! نکند ؟! ؟! نکند ؟!
دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر میکردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم .. خانواده اش را نابود کردیم ..
از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم.
به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم او گفت : شیخ دوستی در بازار #حضرت_عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود.
پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می خواند سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی میگردم ظاهرا از دوستان شماست ، شما او را می شناسید ؟
پیرمرد سری تکان داد و گفت دو سال پیش شیخ هادی در حالیکه بسیار #ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد ، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم.
بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من #تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام ، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند ، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم ، فقط شما #شاهد باش که با من چه کردند.
بعد از این جملات گفت : قصد دارد این شهر را ترک گفته و به #عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین (ع) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند ؛ او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم ...
ناگهان بغضم سر باز کرد و #اشکهایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم
الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به نجف مشرف میشود من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی #مظلوم نیست.

⚠️ دوستان ، ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم؟ !
چقدر زندگی ها را نابود می کنیم؟

سلامت و عاقبت بخیر باشید - ۱۸/شهریور/۱۳۹۶


🆔 @rahkoosh