راهیان نور

#عراق
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rahian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
‍ .
#هویزه
بنی‏ صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب‏ نشینی كنند و به #سوسنگرد بیایند!
حسین می‏گفت: هویزه در دل #دشمن است و ما از اینجا می‏توانیم به #عراق ضربه بزنیم،شخصاً با بنی‏ صدر هم صحبت كرده بود.
.
وقتی كه دید راه به جایی نمی‏برد، نامه ‏ای به آیت ‏الله خامنه‏ ای نوشت و گفت كه تعداد #اسلحه‏ های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی می‏مانیم!
در دی ماه ۱۳۵۹ بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با #دل استوار از #ایمان و #توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح #ایستادگی كردند...
هیچ كس #زنده نماند!
.
عراقی‏ها با #تانك از روی اجساد مطهر شهدای #هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از #شهدا نماند...
بعدها جنازه ‏ها به سختی #شناسایی شدند!
حسین را از #قرآنی كه در #جیبش بود شناختند...
قرآنی با امضای #امام خمینی(ره) و آیت‏ الله خامنه‏ ای...
.
#شهید_حسین_علم_الهدی
.
.
.
#امام_نوشت:
هر کدام از شما #جوانان یک نسخه‌ی قرآن در #جیب بغلتان داشته باشید؛
اگر در جایی منتظر کاری می‌ایستید و #فراغتی پیدا می‌کنید!
- یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت -
قرآن را باز کنید و به #تلاوت آن مشغول شوید؛
تا با این کتاب #انس پیدا کنید...
.
#امام_خامنه_ای
.
.
🌸 شانزدهم دی ماه، سالروز حماسه آفرینی شهدای هویزه🌸
@rahian_nur
🔹شهرهای "سوریه" دومینو وار سقوط می کردند "داعش" به چند صد متری حرم حضرت "زینب" رسیده بود و دواعش روبروی حرم بی بی زینب فریاد می زدند: "زینب یا جای تو اینجاست یا جای ما"..
کودک و سالخورده، زن و مرد سربریده می شدند! یکی از دواعش، قلب فردی را به دندان گرفته و درمقابل دوربین می خورد 😭 به گونه ای که "پوتین" رییس جمهور روسیه هم از دیدن آن متاثر می شود و آمریکا را به خاطر حمایت ازاین وحشی ها سرزنش می کند.

🔸همه در شوک تحولات #سوریه بودند که ناگهان و در کمتر از 24 ساعت، موصل #عراق در نتیجه خیانت ته مانده های حزب "بعث" و "برخی ارتشی های این کشور، سقوط کرد موصلی که به شهر نظامیان عراق معروف بود و از همین جا بود که سقوط دومینووار شهرهای عراق آغاز شد!
موصل، الانبار، تلعفر، سنجار، صلاح الدین، کرکوک، دیاله، هیت، الرمادی و... در عراق متحیرانه سقوط کردند. در وصف اوضاع وحشتناک عراق، همین بس که یک روحانی #ایرانی با خانواده در مسیر "نجف" به " کربلا" توسط داعش دستگیر و #سر بریده شد. مسیری که الان میلیون ها زائر در مراسم #اربعین تردد می کنند...

داعش به #دیاله عراق رسید. فاصله دیاله با مرز #ایران فقط یک کیلومتر است. 1️⃣ فاصله روستای زلزله زده #ازگله که این روزها زیاد از آن شنیده می شود تا "دیاله" تحت تصرف داعش، فقط 10 کیلومتر ! فاصله ثلاث باباجانی تا دیاله فقط 40 کیلومتر !!فاصله، سرپل ذهاب تا دیاله تحت تصرف داعش فقط 45 کیلومتر!
صدای توپ و تانک داعش، امان از مردم روستاهای مرزی ایران بریده بود. دواعش به نقل از فرمانده نیروی زمینی ارتش،مهمات خود را دپو کرده بودند و آماده حرکت نهایی یعنی حمله به ایران بودند...

🔺ایران باید چه می کرد؟

عده ای بی بصیرت در داخل کشور، عنوان می کردند عراق و سوریه به ما چه ارتباطی دارد.🤔 در حالی که نمی دانستند، سقوط سوریه و عراق، سکوی پرش داعش برای ضربه نهایی به ایران بود. برخی می گفتند چرا در عراق هزینه می کنید یا در سوریه! غافل از این که اگر داعش به ایران حمله می کرد ما می بایست صدها برابر هزینه بدهیم ".

برآورد کارشناسان از هزینه ایران درجنگ تحمیلی با عراق،از سال 59 تا 67 رقمی بالغ بر10/04 تریلیون دلار است. برای درک این رقم، خوب است بدانید امارات قرارداد ساخت بزرگ ترین برج دنیا را با یک میلیارد دلار بست، یعنی ایران بیش از 10000برابر قیمت بزرگ ترین برج دنیا، فقط هزینه داد...
ورود ایران به جنگی دیگر، رقم چنین زیان را برای کشور خواهد ساخت اما ما با حداقل هزینه نه تنها جنگ را به اتمام رساندیم بلکه تغییرات استراتژیکی در منطقه ایجاد شد که قدرت ایران در خاورمیانه بیش از پیش فزونی یافت.

🔸#مدافعان_حرم با امکانات چند صد میلیونی نجنگیدند، نویسنده که در بین مدافعان حرم حضور داشته است گواه می دهد که عزیزان مدافع حرم، با مهمات تولید حتی قبل از سال 70 و با سلاح های حداقلی جنگیدند. خبری از وعده غذایی مرتب نبود اگر غذایی می رسید می خوردیم و درغیر این صورت،با گرسنگی ،کار را ادامه می دادیم.😔 به عینه دیدم یکی از مدافعان حرم، لباس زمستانی خود را در اوج سرمای زمستان از تن بیرون آورد و به نیروی سوری اهدا کرد که پدر خود را در جنگ از دست داده بود و این عزیزمان خودش، بدون کاپشن با سرما دست و پنجه نرم کرد...😞

بله مدافعین حرم با کمترین هزینه، بزرگ ترین کار را انجام دادند و با ورود ایران به معرکه، تحولات میدانی در سوریه شروع شد. خدا رحمت کند سردار دل ها شهید همدانی را... خطاب به سوری ها عنوان کرده بود: اگر می خواهید سوریه را نجات دهید باید دو شهر را حفظ کرد "حلب" و "دمشق"... کم کم مناطق سوریه باز پس گرفته شد.
ایران با هوشیاری تمام و توجیه #روسیه نسبت به خطر دواعش بخصوص "چچنی"های داعش، روسیه را وارد سوریه کرد. نیروی هوایی روسیه و قدرت ایران روی زمین، دو عامل شکست پله به پله تروریست ها شد. البته روس ها اقدامات ناهماهنگی انجام می دادند ولیکن در برابر هزینه ای که کردند، چیز مهمی به حساب نمی آید.

🌺مع الوصف بعد از تقدیم بیش از 2000 شهید مدافع حرم - اعم از ایرانی، عراقی، پاکستانی، لبنانی، سوری، افغانستانی و... آخرین پایگاه داعش یعنی بوکمال هم پس گرفته شد و ژنرال قاسم سلیمانی این چنین به فرمانده اش گزارش داد:
"آخرین قلعه را هم زدیم و پرچم داعش را پائین کشیدیم"

بله مدافعین حرم به جای هزینه 10/04 تریلیون دلاری با کمترین هزینه، کشور را از ورود مستقیم به یک #جنگ دهشتناک نجات دادند. بیش از 2000 شهید دادند که دیگر شاهد پرپر شدن 230 هزار شهید نباشیم. روحتان شاد و راهتان پر رهرو.🌺

@rahian_nur
✔️ آگاهی از #شهادت و وقایع ...
🏴


شیخ طبری روایت کرده است:
خبر عازم شدن امام #حسین علیه السلام به عراق به ما رسید ایشان به #مکه رفتند ،
من نیز به مکه رفتم و نزد ایشان مشرف شدم
ایشان از دیدن من خیلی خوشحال شدند و به من فرمودند :
ای فلانی !
تو نزد من آمدی تا مرا از راه #عراق خبر دهی ،
ولی من باید به آنجا بروم و در روز فلان روز به شهادت خواهم رسید.
راوی گوید:
من روزها را شمارش کردم و دیدم آنچه ایشان فرموده بود اتفاق افتاد .


📚 #مدینة_المعاجز : ح 94

🔹🔹

🌹



💠ْاللهم صل علی محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و تسعة المعصومین من ولد الحسین علیهم السلام💠

🔴اللهم العن قتلة الحسین علیه السلام قاطبه بعدد ما أحاط به علمک🔴
📌خبری در راه استـ...


🕊استقبال از پیکرهای مطهر 98شهید تازه تفحص شده ی دفاع مقدس به کشور

🗓چهارشنبه 15دی ماه 95ساعت 9صبح 🚧مرز زمینی #شلمچه

✳️پیکر مطهر شهدا در دو ماهه ی اخیر ، توسط جستجوگران کمیته ی جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در جنوب #عراق کاوش شده است .

💢این شهدا مربوط به عملیات‌های #محرم، #خیبر، #بدر ، #کربلای۴ و تک پشتیبانی عملیات #والفجر٨ می باشندکه از مناطق زبیدات #شرق_دجله جزایرسهیل و #ام_الرصاص تفحص شدند.

💌بخش : #خبر_تفحص


🆔 @rahian_nur
تقدیــم به سفیــر عشق شهید فهمیده

💠 پرونده ای انقلابی برای شهید #حسین_فهمیده:
💠 با بصیرت، دشمن شناس، وقت شناس، ولایی و انقلابی.

 1346: (اول ادریبهشت) ولادت در شهر #قم؛
 1352: ورود به کلاس اول دبستان- دبستان روحانی قم؛
 1357: پخش #اعلامیه‌های #رهبرکبیر_انقلاب اسلامی امام خمینی ره؛
1358: (تابستان) هجرت به شهرستان کرج و جدایی از زاد و بوم خود؛
1358: (پنجم آذر ماه) عضویت در #بسیج #دانش‌آموزی؛
1359: (تابستان) شرکت در آموزشهای رزمی؛
1359: (بیست و پنجم شهریور ماه) کسب اجازه از پدر و مادر برای حضور در جبهة جنگ؛
1359: ( بیست و ششم شهریور ماه) اعزام به جبهة جنگ و حضور در خاک خرمشهر؛
💠روزهای نخستین ورود به جبهة: از ورود او به خط مقدم جلوگیری شد.
1359: (نخستین روزهای اعلام #تجاوزنظامی ارتش #عراق غروب سی و یکم شهریور ماه) حضور رسمی در جبهه نبرد.
💠 (هفته اول مهرماه) زخمی شد و به بیمارستان #ماهشهر اعزام گردید.
💠چند روزی پس از بهبودی: ترخیص از #بیمارستان و بازگشت به #جبهه.
💠 پس از مراجعت به #خرمشهر: جلوگیری دوباره از اعزام او به خط مقدم.
💠 در نهایت خود را به #خط_مقدم رساند و جان خود را که همه سرمایه وی بود، برای حراست از #انقلاب و #کشور، اهدا کرد.

💠 #شهادت هنر مردان خدا است.
8/آبان 1359:
عزیمت به سوی جهاد


فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد.او که عشق انقلاب وامامقدس سره را در سر داشت ، خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را باز می گردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگراز شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان می گوید که خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید، به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم . من باید به مملکت خدمت کنم و اضافه می کند: من نمی نویسم و اگربنویسم حرفی دروغ زده ام . حتی با تهدید به زندان حاضر نمی شود تعهد بدهد و بالاخره تنها از مادرش امضا می گیرند.
درهمان روزهای نخست جنگ تحمیلی ، محمد حسین تصمیم می گیرد که به جبهه برود وبا متجاوزان بعثی بجنگد . زمزمه رفتن را در خانواده و بین دوستانش می افکند. دریکی از بیمارستان های کرج خود را به یکی از دوستانش که بستری بود، می رساند و با او خداحافظی می کند و از جبهه و جنگ برای او می گوید و تکلیف الهی خود را گوشزد می کند.
یک روزکه به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود ، مبلغ 50 تومان را به دوستش می دهد واز او می خواهد که نان را بخرد و به منزل آن ها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می گوید و از وی می خواهد که تا سه روز به خانواده اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند وسپس آن ها را مطلع کند . دوست ا و یکی ، دو روز بعد خبر را چنین می دهد که :
من رفتم جبهه نگران من نباشید.
در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او می شده و با وی صحبت و سعی می کند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود . شهید فهمیده که درعزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هرچه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمی شود. تا با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود واز او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده ، آن قدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته اورا همراه خود به خرمشهر ببرد. دراین مدت کوتاه هر کاری که پیش می آید حسین پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را درهمه کارها نشان می دهد. درهمین مدت کوتاه حضور درخرمشهر با دوستی که درآن جا پیدا کرده بود، یعنی محمد رضا شمس ، هر دو مجروح می شوند وآن دو را به بیمارستان منتقل می کنند و علی رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحیت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر بر می گردد. درحین برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وی از حضور درخط مقدم، چشمان حسین پراز اشک شده و با ناراحتی به فرمانده می گوید:

من به شما ثابت می کنم که می توانم به خط بروم ولیاقت آن را دارم.
او برای اثبات لیاقت خود یک با ر به تنها یی به میان عراقی ها رفته ولباس و اسلحه ای از عراقی ها به دست می آورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک می شود، به طوری که رزمندگان مشاهده می کنند که یک عراقی کوچک به طرف آنان می آید! می خواهند به او شلیک کنند، که یکی از آنان می گوید، صبرکنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم . هنگامی که نزدیک می شود، می بینند حسین است که خواسته ثابت کند که می تواند با دست خالی هم با عراقی ها بجنگد و شهامت ولیاقت حضور در خط مقدم را دارد.
مسوول گروه که به توانمندی و توانایی واراده پولادین حسین برای رزم د رجبهه اعتماد واطمینان پیدا می کند، به او اجازه ماندن د رجبهه را می دهد.
@rahian_nur
#هویزه😥😥
بنی‏ صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب‏ نشینی كنند و به #سوسنگرد بیایند!😞😞
حسین می‏گفت: هویزه در دل #دشمن است و ما از اینجا می‏توانیم به #عراق ضربه بزنیم،شخصاً با بنی‏ صدر هم صحبت كرده بود.😥😥
وقتی كه دید راه به جایی نمی‏برد، نامه ‏ای به آیت ‏الله خامنه‏ ای نوشت و گفت كه تعداد
#اسلحه‏ های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی می‏مانیم!😞😞😔
در دی ماه ۱۳۵۹ بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با #دل استوار از #ایمان و #توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح #ایستادگی كردند...😭😥
هیچ كس #زنده نماند!😭😭.
عراقی‏ها با #تانك از روی اجساد مطهر شهدای #هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از #شهدا نماند...😭😭😭😭
بعدها جنازه ‏ها به سختی #شناسایی شدند!😭😥😭
حسین را از #قرآنی كه در #جیبش بود شناختند...😭😭😭
قرآنی با امضای #امام خمینی(ره) و آیت‏ الله خامنه‏ ای...😥😥.
#شهید_حسین_علم_الهدی
#امام_نوشت:
هر کدام از شما #جوانان یک نسخه‌ی قرآن در #جیب بغلتان داشته باشید؛
اگر در جایی منتظر کاری می‌ایستید و #فراغتی پیدا می‌کنید!
- یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت -
قرآن را باز کنید و به #تلاوت آن مشغول شوید؛
تا با این کتاب #انس پیدا کنید...😭😥
.
#امام_خامنه ای
@rahian_nur