راهیان نور

#آنروز
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rahian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
راهیان نور
سرداران بدروخیبرآقا مهدی و حمید آقا باکری: #قسمت_هفتم . 🍀به یکی از دوستانم گفتم #مهدی_باکری از من خواستگاری کرده. ذوق زده شده بود🙃 #میگفت:"صفیه اشتباه نکنی نه بگویی.#مهدی از بهترین بچه های ارومیه ست"😊 #هفته بعد حمیده آمد دنبالم و گفت"آقا مهدی خونه ی ماست،میخواد…
سرداران بدروخیبرآقا مهدی و حمید آقا باکری:
#قسمت_هشتم
.
🌸اما فکر اینجاش را نکرده بود که دوریشان اینقدر زود برسد. #فکر کرد از کسی که زن#اسلحه به دست بخواهد و#مهریه ی همسرش یک کلت کمری باشد😇،توقع دیگری نمیشود داشت!
#آنروز که حلقه خریدند،مهدی قبل از اینکه برود،پرسید"نظرتون درباره مهریه چیه؟"
#صفیه دوست داشت بداند توی سر مهدی چه میگذرد.گفت:"هر چه شما بگید"مهدی فوری گفت:"یک جلد قرآن😊 با یک کلت کمری"🔫🤐
#هیچ وقت به کسی نگفته بود دوست دارد مهرش چه باشد
#مهدی از کجا میدانست؟چرا از مهدی نپرسید؟تازه یادش افتاده بود
#حتی نگفت که خودش همین را میخواسته🙂
.
🍀مهدی میگفت:"ما یک روحیم در دو بدن😌.اصلا #ازدواج یعنی همین،من و تو حالا شده ایم یک، #یه یک قوی"💪
#قبل از مهدی هر خواستگاری میآمد،استخاره میکردم
جواب میدادند"صبر کنید.#زوج_مطهری نصیبتان خواهد شد"
🌷مهدی همان#زوج بود.آنقدر مطمئن بودم که حتی استخاره هم نکردم.
#آن دو ماه و نیم بعد از عقدمان،مهدی یک بار تلفن زد.☎️خودمان تلفن نداشتیم. #شماره ی یکی از همسایه ها را داده بودم که ما را بی خبر نگذارد. #او آمد و گفت حمید آقا زنگ زده و گفته فلان ساعت آنجا باشم،مهدی میخواهد تماس بگیرد📞
مهدی هی میپرسید"صفیه حالت خوبه؟مشکلی نیست؟من بیایم؟"
#چرا اینقدر نگران بود؟نگو آقای نادری سر به سرش میگذاشته"😌
#پاشو برو.دختر مردم را عقد کرده ای و گذاشته ای و اومدی؟پاشو برو دست زنت را بگیر و ببر خونه خودت"
#فکر کرده بود من به دوستم چیزی گفته ام یا او ناراحتی من را دیده و به شوهرش گفته که او اینطور میگوید🌹🌹

#ادامه_دارد
@rahian_nur