🔸به عقیده فردوسی، مشروعیت فرمانروایی که داشتن فر کیانی و فر ایزدی تعبیرات دیگری از آن است، تا هنگامی است که پادشاه و کارگزارانش با داد و خرد و مردم دوستی حکومت میکنند، و موجبات آسایش مردم و شادی دلهای آنان را فراهم میآورند و مردم از آنان خشنودند؛ اما آن روز که پادشاه ستم و بیدادی آغاز مینهد و با بیخردی و هوسکاری از آسایش مردم غفلت میورزد، فر ایزدی از او جدا میشود و روزگار عزتش به سر میرسد.
🔸این همان چیزی است که امروز اراده مردم نامیده میشود و در جوامع سعادتمندی که حاکمیت مردم برقرار است، به صورت رای مردم و تمایل عمومی حکومت میکند، و در جایی که مردم گرسنه و دلتنگ و ناخشنود باشند، ارباب قدرت را با دادن رای منفی، و اگر نشد، با شورش برکنار میکنند.
🔸حتی ضحاک بیدادگر هم به این نتیجه میرسد که جز با تکیه بر حمایت مردم نمیتوان سلطنت کرد، و چون از ناخشنودی عمومی آگاه میشود، دستور میدهد همگان جمع شوند و محضری بنویسند (به تعبیر امروز طومار یا استشهاد) و از او اعلام پشتیبانی کنند.
🔸کاوه آهنگر نماد ملت که ضحاک همه پسرانش جز یک تن را کشته بود، طومار را از هم میدرد و از کاخ بیرون میآید و چرم آهنگری خود را بر سر نیزه میکند و چون درفشی بر میافرازد و پیشرو مردم برای برانداختن ظالم میشود.
#محمد_امین_ریاحی#پویش_فردوسی@pooyesh_ferdowsi