به وقت جمعه ها
#معرفی_کتاب #یک_جرعه_کتاببخشی از کتاب را با هم میخوانیم:
"میهمانی حافظ"
هر غزلِ حافظ به تنهایی باغی است که رقص کنان به سوی شما می آید و هیمنهٔ وزن و آهنگش از همان دور همه را به وجد می آورد تا به دنبال قافیه و آهنگ چون قافله روم و چین هر مهمان را هدایایی از کنیزکان حسن و ملاحت عطا کند:
منم که شهرهٔ شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقتِ ما کافری است رنجیدن
چگونه می توان شرح میهمانی مجلّل حافظ را به بیان آورد که از یک سو شرابش در کنار رودخانهٔ راین با وجود هزار میخانه، بافرهنگ ترین شخصیت هنری و علمی قرن هجده و نوزده اروپا، یوهان ولفگانگ گوته را سرمست می کند، چندان که از مستی اش شعر زاده می شود و دیوان شرقی و غربی از آن جان می گیرد و از سوی دیگر قند پارسی اش طوطیان هند را شکرشکن می کند و شور غزالان شیرمستش مسیح را در آسمان و سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی را بر زمین به رقص و پایکوبی می آورد...
📕 #گنجینه_آشنا👤 #الهی_قمشه_ای#نشر_سخن#کانون_شعر_و_ادب @poem_sru