📖🖋@poem_sru🔔زنگ شعر
تا دور باشد از تن بکرت گزندها
آمیختهست نوش تو با نیشخندها
ای «مهلقا»ی عصر مدرنیته!، مانده اند،
در حل پیچ زلف تو اندیشمندها
تا چشم بد به تو نرسد، دود کرده است
جنگل برای برکه ی چشمت سپندها
آرش نشسته بین دو ابروت باكمان
بهرام زیر روسری ات باکمندها
شیرین لب! از طواف تنت دل نمی کنند
مثل مگس که از حرم حبه قندها
وقتی گل از تمشک لبت باز می شود،
افسرده می شوند تمام لوندها
غزّاله! گاه پشت سرت را نگاه کن
در حسرت تواند تمام سمندها
گویند رمز عشق نگویید و نشنوید»
در گوش ما نمی رود این پند و مندها
ما نیز عاشقیم و سرافکنده پیش عقل
اینها همه فدای سر سربلندها
#علیرضا_بدیع #زنگ_شعر#کانون_شعر_و_ادب #دانشگاه_تربیت_دبیر_شهید_رجایی