می توان با حیوانات کار کرد و «چارلز داروین» را نشناخت. حتی می توان با حیوانات سروکار داشت و نظریه های او را قبول نکرد! اما نمی توان منکر دانشمندی به نام «
#چارلز_داروین» و نظریه «
#تنازع_بقا» ي او شد. در مورد گروه های انسانی نیز نظریه ای مانند «تنازع بقا» حاکم است. گروههای
#متحد و فشرده بر گروههای سست و پراکنده برتری آشکار دارند. گروههایی ادامه حیات می دهند که می توانند توازن و تعادل بین خود را در جهت کارایی مهیا سازند، که البته این با آزادمنشی و
#بحث و
#مذاکره حاصل می شود. بنابراین، ما در عین حال که برای دستیابی به اهداف نیازمند تنوع و دگرگونی هستیم به همکاری و تعاون هم احتیاج داریم. زمانی که ما از پدیده ای به نام «مسابقه» در کار با حیوانات و تصویب قانون برای حمایت از آنها سخن به میان می آوریم اشاره به همین واقعیت است.
از طرف دیگر، کمبود/نبود دانش حمایت از حیوانات مزید بر علت می شود. با انواع و اقسام حمایتی که ما در سطح جامعه داریم، حتی نمی توان به مخرج مشترک رسید!
حمایت از حیوانات در کل دنیا یا تابع دیدگاه «رفاه حیوانات» است یا «حقوق». رویکرد این دو گروه همانطور که در مطالب قبلی بطور مفصل به آنها اشاره کردیم بسیار مشخص و واضح است. حمایتی که در ایران از حیوانات می شود اگرچه بیشتر تمایل به «رفاه» آنها دارد ولی در بسیاری مواقع حتی از رویکردهای این دیدگاه نیز عدول می کند.
موازی با و/یا قبل از تقاضا برای تصویب قانون منع حیوان آزاری، آیا بهتر نیست کمی هم در مورد شیوه های حمایت خود فکر کنیم؟
https://telegram.me/Pazudharma