کانال خبری پان‌ايرانيست

#پادشاهی‌
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❇️ گفتگوی #حجت_کلاشی با کانال یک مورخ ۳ آذر ۱۴۰۱

🔻ویژگی‌ها و روند خیزش سراسری ملت ایران ، چگونگی مهیا کردن صحنه و استراتژی مبارزه برای همراه کردن مخالفان کم فعالیت برای تغییر موازنه به نفع مردم

🔻نیازمندی جامعه به یک سازمان مسئول سیاسی شناسنامه‌دار برای ترسیم چشم انداز‌ و دفاع از شکست‌ها و پیروزی‌ها / آماده‌سازی شرایط برای اعتمادسازی در دستگاه بروکراسی، نیروهای مسلح و دستگاه‌های امنیتی کشور به منظور همراهی با ارزش‌های درون خیابان

🔻گره خوردن منافع ناتو و‌ عربستان برای لطمه زدن به رستاخیز ملت ایران از طریق تلویزیون اینترنشنال و‌ برخی چهره‌ها

🔻پوشش خبری مداوم مجاهدین خلق ، گروه‌های تجزیه طلب و احزاب تروریستی توسط تلویزیون اینترنشنال با هدف حمله به چارچوب‌های ملی

🔻ایستادگی ارزشمند #شاهزاده_رضا_پهلوی روی چارچوب‌های ملی از انقلاب ۵۷ تاکنون

🔻مقاومت هوشمندانه #شاهزاده_رضا_پهلوی در برابر فشارها به منظور اعتبار بخشیدن به گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی

🔻مبارزه برای #پادشاهی‌ وظیفه پادشاهی‌خواهان است و پادشاهی‌‌خواهان نباید این بار را به دوش شاهزاده بیاندازند


#مهسا_امینی
#انقلاب_ایران
@paniranist
❇️ حجت کلاشی:

‏بر پایه آماری که فارس منتشر کرده بیشترین بازداشتی خیزش ملی اخیر از #مشروطه‌خواهان بوده.
برخی رسانه‌ها این صدا را خاموش کردند و بیشترین فرصت را به دشمنان ایران و خرابکارها دادند.
برخی نیز کوشیدند با جنگ روانی وانمود کنند قدرت جریان پادشاهی خواه و شعارهای #پادشاهی در این خیزش کم بوده.


#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷




@paniranist
❇️ ریاض دانش‌پژوه:

🔻‏همه نیروهای اهریمنی، در نظام #پادشاهی_مشروطه مهارشده بودند، که باانقلاب۵۷ زنجیر پاره کرده و ‎#جمهوری_وحشت تاسیس کردند، آنهایی که قتل ‎#مهسا_امینی را به گشت ارشاد تقلیل می‌دهند یا از موسسین‌ همان جمهوری هستند که در لباس روشنفکری برای بقایش تلاش می‌کنند و یا در خواب غفلت و احساسات مانده‌اند.


@paniranist
❇️ حجت کلاشی:

🔻‏انقلاب ۵۷ قربانی کردن ایران و آینده ایرانیان پای اوهام بود.
طغیان جهل و پلشتی بود که سیمای ایرانمان را آلود، داشته‌هایمان را بر باد داده و تباهی آورده و عمر و شادی جوانان کشور را سوزانده!
وظیفه ملی‌ست؛ بر این قوه مخربه که دیری‌ست پویاست، با تکیه بر نظام #پادشاهی_مشروطه ،چیره شویم.



@paniranist
❇️ حجت کلاشی:

🔻‏این جمهوری اسلامی است که با حجاب اجباری برخی از مردم را با فریب، مقابل مردم و آزادی‌های اجتماعی و عمومی گذاشته است.
#پادشاهی_مشروطه ، نظامی که مدافع آنیم، نظام آزادی‌هاست و با ایدیولوژی‌زدایی از پوشش، با تقویت فرهنگ همزیستی و مدارا، ایرانیان را بر پایه پوشش مقابل هم قرار نمی‌دهد.


@paniranist
❇️ حجت کلاشی:

🔻‏بخشی از اهداف انقلاب ۵۷، سرکوب آزادی‌های زن ایرانی بود که با انقلاب مشروطه و حمایت نظام پادشاهی بدست آمده بود.
اکنون در کنار مبارزه با مظاهر ستم و مخالفت با نظام اسلامی، همه ابعاد مطالبات #زن_ایرانی باید در پیوند با بیداری ملی و در راستای #بازگشت_به_مشروطه و نظام #پادشاهی پیگیری شود.


@paniranist
ایرانشهر؛ ایدۀ ایران

🖋#امیر_آقاجانی

پرسش بنیادین برای ایرانیان آن است که «ایدۀ ایران» چیست؟ پاسخ سرراست و روشن است. «ایدۀ ایران» اصل و قاعدۀ زرین و بنیادینِ ما برای بقا و استمرار است، که در قالب اندیشه و آرمان «#ایرانشهر» تحقق می‌یابد.

#ایده_ایران به معنای «ایرانشهر» است و ایرانشهر یعنی پهنۀ یک خانه و میهنِ مشترک، همراه با یک دولت یا سیستمِ فرمانروایی و تشکیلاتِ سیاسی‌اجتماعیِ واحدِ مردمانی که درک و آگاهیِ مشترکی از سرزمین، تاریخ، هویت، زبان و فرهنگ خود دارند، که نتیجه و برآیندِ اتحادِ سیاسیِ کشورها یا سرزمین‌هایی است که همه یک میراثِ مشترکِ آریایی و یک خودآگاهی مشترک ایرانی دارند.

ایرانشهر یعنی پهنه‌ای که آن را به نام ایران و متعلق به یک «خودآگاهی» مشترک به نام ایرانیت درک می‌کنیم و بر پایۀ سیستم فرمانرواییِ «شاهنشاهی به عنوان دولت ملی ایرانیان» اداره می‌شود که در دوران مدرن، بر پایۀ اصلِ «جدید در قدیم»، این دولت ملی به شکل #پادشاهی_مشروطه صورت‌بندی شده است.

ایدۀ ایران یعنی تحقق ایرانشهر، یعنی اتحاد همۀ سرزمین‌ها و کشورهای آریایی (ایرانی)، و این ایرانشهر مبتنی است بر:
۱)سرزمین و پهنه‌ای واحد (به نام آشیان و میهن آریایی‌ها)، ۲)میراث هویتی‌فرهنگی واحد (یا همان فرهنگ فراگیر ایرانشهری با تمام ارکان و ارزش‌ها و اجزایش)، و ۳)دولت ملیِ واحدی به نام شاهانشاهی که برخاسته از وضع طبیعی ایرانشهر و تجلیِ قطعی اتحاد کشورهای آریایی و ساختار ایرانشهر است.
شاهان‌شاه، شاه سرزمین خاصی از سرزمین‌های ایرانشهر نیست، بلکه شاهِ بزرگِ ایرانشهر است که فراتر از هر نوع مذهب و قومیت و نژاد و زبان خاصی است، و یکی از ارکانِ وحدتِ ایرانیان محسوب می‌شود، یعنی برای تحقق ایرانشهر، شاهان‌شاهی و شاهان‌شاهِ حیّ و حاضر از شروط لازم و اصلی است.

لزوم ایدۀ ایران یا همان اتحاد و یکپارچگی ایرانیان در تحت ایرانشهر را ایرانیان از هزاره‌های پیش دریافته بودند، چنانکه ردّ پای این درک و الزام را می‌توان در آثار مختلف ادبی، سیاسی و فلسفی ایرانیان، همچون شاهنامۀ فردوسی و سیاست‌نامۀ خواجه نظام‌الملک، مشاهده و پیگیری کرد.
در دوران جدید، پان‌ایرانیست‌ها از دهه‌هایی پیش، ایدۀ ایران را به صورت یک مطالبه و فوریت سیاسی صورت‌بندی و سازماندهی کردند، و همچنین دکتر #جواد_طباطبایی آن را به صورت یک نظریه (به نام نظریۀ ایرانشهری) مدون و تبیین کرده است.
اما لزوم و ضرورتِ ایدۀ ایران و تحقق ایرانشهر در تأمینِ منافع و امنیت ملی و حفاظت از بقا و استمرار ایران و ایرانیان است، چرا که ایرانیان در طول تاریخ دریافتند که اتحاد و یکپارچگی سرزمین‌ها و کشورهای آریایی تحت رهبری شاهنشاه منجر به کسب «فرِّ ایران یا فرِّ ایرانشهر» می‌شود. «فرّ» مفهومی در ادبیات دینی ایرانیان بوده است که بعدها به ادبیات سیاسی آنان راه پیدا کرده و به معنای نیرو، قدرت، بخت، شکوه و درخشش است. فرِّ ایرانشهر، قدرت و درخششی است که در نتیجۀ یکپارچگی ایرانیان و کشورهای ایرانی بر پایۀ میراث فرهنگی مشترک و شاهنشاهی،‌ منجر به حفاظت ایرانیان و سرزمین‌شان از تحرکات دشمنان و حصول ثروت و خرد و رفاه می‌شود، یعنی سبب تأمین منافع و امنیت ملی خواهد شد.

پس ایدۀ ایران یعنی وحدت ایرانیان و سرزمین‌های ایرانی در تحت ایرانشهر، به منظور حفاظت از بقا و استمرار ایران و تأمین منافع و امنیت ایرانیان. این ایده، همواره در طول تاریخ ایران، حتی در زمان‌هایی که دولت ملی در محاق رفته بود، توسط نخبگان ایرانی دنبال شده است. شاهنامه، در درجۀ نخست، نامۀ «ایدۀ ایران» است؛ حافظ و انتقال‌دهندۀ ایدۀ ایرانشهر به عنوان یک اصل و قاعدۀ زرّین و بنیادین است؛ به یادآورندۀ کلید و رمزِ بقا و استمرار ایرانیان و ایران‌زمین است. شاهنامه، نامۀ شاهان، به ما یادآور می‌شود مفهوم و بقای ایرانشهر با مفاهیمی چون شاهنشاهی و فرهنگ ایرانی گره خورده است، ایرانشهر پهنه‌ای سرزمینی-سیاسی-فرهنگی‌ای است که شیرازه‌اش را دولت ملی آن (یعنی #شاهنشاهی_ایران، و اخیراً پادشاهی مشروطه) و فرهنگ فراگیرش تشکیل می‌دهد. #شاهنامه نامۀ تاریخ ما به ما است جهت سپارش و سفارشِ کلیدی‌ترین و حیاتی‌ترین رمز و اصلِ ماندگاری ما.
@paniranist
❇️ گفتگوی حجت کلاشی در کانال یک در دفاع از #پادشاهی_مشروطه

🔹🔹🔹لینک یوتیوب🔹🔹🔹👇

https://youtu.be/3wMF5wleBA4

🔻انقلاب ۵۷ به بورژوازی نوپای ملی که در دوره رضا شاه بزرگ و شاه فقید گام های جدی به سمت تولید ملی برداشته بود آسیب های بسیاری وارد کرد

🔻انقلابیون با فکر معیوب مبتنی بر فکر چپ بر علیه تولید ملی به عنوان تولید سرمایه داری و تفسیر آن به عنوان تلاشی در جهت استعمار ایران مبارزه و ضربات جدی به آن وارد کردند


🔻مسئله کارگران و زحمتکشان ایران درون گفتمان چپ و کارگران جهان متحد شوید حل نخواهد شد


🔻فشار سنگین اقتصادی بر گرده کارگران ایرانی ضرورت تاسیس دولت ملی را یاد آور می شود


🔻بافرمول های مستخرج از ایدئولوژی اسلامی و چپ به نیاز های جامعه ایرانی نمی توان پاسخ داد

🔻در یک دولت ملی نه تنها نیاز های معیشتی معلمان تامین خواهد شد بلکه به عنوان قشری فرهیخته و فرهنگ ساز دارای ارج و احترام بالایی خواهند بود

🔻یکی از اهداف مبارزه با جمهوری اسلامی بهبود شرایط معیشتی اقشار مختلف جامعه است که با انقلاب ۵۷ به وضعیت بغرنجی دچار شده اند

🔻ما ملتی تاریخی هستیم و ذیل پروژه ای دولتی تاسیس نشده ایم

🔻ملت ایران واجد یک خود آگاهی تاریخیست و خود را در یک استمرار تاریخی از گذشته تا آینده تعریف می کند

🔻ملت ایران در قالب یک ملت و دولت به عنوان پادشاهی از دل تاریخ خارج شده است

🔻ملت ایران در قالب پادشاهی موجودیت سیاسی و حقوقی پیدا کرده است

🔻پادشاهی همگام و همراه تکامل مناسبات اجتماعی در ایران استمرار داشته است

🔻قالب پادشاهی باعث دستیابی به وحدت و استقلال سیاسی ملت ایران شده است

🔻آرمان فلسطین هیچ ارتباطی به ملت ایران ندارد ؛ملت ایران نه بخشی از امت اسلام است نه می تواند باشد

🔻عده ای همصدا با آل احمد، عملکرد صفویه به عنوان دولتی ملی که ایران را خارج از خلافت اسلامی تعریف کرد زیر سوال می برند

🔹لینک یوتیوب 👇
https://youtu.be/3wMF5wleBA4


#بازگشت_به_مشروطه
#بازگشت_از_کژراهه۵۷

@paniranist
❇️ #حجت_کلاشی :
در حالی که بسیاری نقطه ای موهوم در افق را #جمهوری نام گذاشته وهمگان را به آن می خوانند؛نمی توان این حقیقت گرانبها را نگفت که آن افق یک خیال است که در #کژراهه همه افق ها درسراب می رویند.پاهایی که در کژراهه به عقب می آیند؛پاهایی هستند که در #شاهراه به جلو می روند.

اکنون که انقلاب ۵۷ علیه نظام #پادشاهی_مشروطه در فکر و عمل شکست خورده،باید به نظام پیشین برگشت و #دولت_ملی و قدرتمند ایران را بازسازی کرد.

#بازگشت_از_کژراهه۵۷
#بازگشت_به_مشروطه

@paniranist
کانال خبری پان‌ايرانيست
❇️انقلاب 57، انقلابی علیه شاه یا ملت (انقلاب برای جمهوری یا علیه جمهوری) نویسنده:#امین_زمانی @Paniranist ▪️در تاریخ معاصرمان همواره یکی از گرفتاری های بزرگ ملت ایران این بوده است که بسیاری از فعالان سیاسی ایرانی و به ویژه اشخاص و احزاب و سازمان های تأثیرگذار…
#ادامه ۲/۴

▪️اگر فرض بگیریم که #جمهوری_اسلامی این همه دموکراتیک برخورد نموده و با برگزاری #رفراندوم موافقت نماید و نتیجه ی علیه خود را نیز گردن نهد، از کجا معلوم که این جمهوری جدید دوباره دزدیده نشود و تاریخ دوباره تکرار نگردد؟ مگر شما انقلابیون توانستید جمهوری انقلابی نخستین را نگاه دارید؟ از کجا معلوم که بار دیگر دموکراسی با هیولا جابجا نشود؟
انقلابیون از سر همان غفلت و نبود دانش سیاسی همواره می گویند که ما علیه شاه به دلیل ستمگر و دیکتاتور بودنش انقلاب کردیم. اینان را باید همینجا نگاه داشت چرا که معنای حرفی که می زنند را هنوز پس از گذشت 40 سال نفهمیده اند. هنوز درست اندیشیدن را نیاموخته اند و نمی دانند که نمی توان علیه یک فرد انقلاب کرد. باید آنان را روشن ساخت و بدان ها آموخت که در سال 57 نه علیه شاه که علیه نظام پیشین و حکومت قانون یعنی مشروطه، انقلاب را معتبر کردند. تا زمانی که انقلابیون 57 نفهمیده اند که چه چیز را ساقط نمودند و چه کردند نمی توانند بگویند چه می‌شود کرد و به کدامین راه می توان رفت.

▪️انقلابیون 57 به جای آنکه بگویند چه برنامه ای برای آینده دارند بهتر است روشن نمایند که چه کاری در گذشته انجام داده اند. باید متذکر شد همانگونه که در دوره ی قاجار محمد علی شاه علیه مشروطه قد علم کرد و ستمگری پیشه نمود و خلع ید شد و شاه بعدی جایگزین او گردید، به همان نسبت اگر #محمدرضا_شاه نیز چنین بود باید همان رفتار درباره ی وی نیز معتبر می گردید. شاه ( هر شاه و متعلق به هر سلسله نه صرفا محمدرضا شاه) در نظام مشروطه نقشی حقوقی داشت و اگر از حقوق قانونی خود عدول نموده و ستم پیشه می کرد و چون فرد بود و نه برابر با نظام مشروطه، بر اساس قانون مشروطه می‌شد به کناری گذاشته شود و بر مبنای همان قانون و نظام فردی دیگری را به جای آن برگزید. نه اینکه به دلیل ستم شاه و یا کینه داشتن از وی بر پایه ی اندیشه هایی همچون چپ بخواهیم مشروطه را از میان برداشته و چیزی را جایگزین کنیم که نتیجه اش تحمیل کردن این همه فجایع خردسوز و خفت بار بر ملت ایران باشد. دیگر آنکه انقلابیون 57 اگر با #پادشاهی و فردی به عنوان شاه مخالف بودند و یا #نظام_مشروطه_سلطنتی را نادرست می پنداشتند و به جایش شکل ریاستی را جایگزینی مناسب می دانستند بازهم بر مبنای #قانون_مشروطه و در دل همان نظام و با حفظ روح قانون اساسی مشروطه و با بقای آن می توانستند بدان دست پیدا کنند. محتوای نظام سابق #حکومت_قانون بود. نظام سابق نظام تأسیس حکومت قانون بود و لاغیر. حکومت قانون در گذر استبداد به مشروطه هستی یافت. در مشروطه است که ما وارد عصری می شویم که می توان آن را عصر #سلطنت_ملت و یا #شهریاری_نو نامگذاری کرد. با شهریاری ملت، دولت هرگز نمی توانست استبدادی باشد چرا که قدرت در آن مشروط بوده و هر دولتی با اراده و خواست ملت برای اداره ی کشور دارای موجودیت می‌گردید. در مشروطه ماهیت وجودی دولت بر پایه و اساسی استوار بود و بر همین پایه بود که حدود اختیار و تعیین وظایف قوا مشخص می شد. بحث بر سر نظریه ی تفکیک قوا نیست که در حکومت های مستبد نبز چنین تفکیکی می تواند جاری باشد بحث بر سر حدود اختیار قوا می باشد که سرچشمه گرفته از تصمیم گیری و تشخیص ملت است و این نظریه ی مشروطه بود که با اصل تفکیک قوا تفاوت ماهوی دارد. ایستادن بر روی این نظریه است که امکان تأسیس آزادی را فراهم می نماید و در عدم آن چنین شرایطی مهیا نمی شود چون ماقبل استبداد است. در مشروطه پادشاه و شهریار ملت و نمادش شخص شاه بود. در این شهریاری نو، #شاه_مشروطه با #شاه_استبداد یکی نیست و نمی توانست باشد. بدین خاطر است که در قانون #مشروطه می خوانیم سلطنت ودیعه ای الهی است که از طرف ملت به پادشاه تنفیذ می گردد. اگر ملت شهریار نبود چگونه می توانست شاهی را تقدیم نماید؟ «ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش». اگر شهریار نوی هستی یافته در مشروطه ملت نبود چگونه می توانست ودیعه ای الهی را تنفیذ نماید؟ اگر ملت پادشاه نبود چگونه می توانست بدون آنکه واجد چیزی باشد آن چیز را اعطا نماید؟ شخص پادشاه و تاج در مشروطه نمایانگر فره ایزدی برای فرد نبود بلکه برای اعلام شهریاری ملت و اینکه وجود قوا سرچشمه گرفته از اراده ی ملت است.

پایان بخش دوم

@paniranist