کانال خبری پان‌ايرانيست

#قفقاز
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 محدودیت ها و ممنوعیت های برگزاری جشن نوروز دوران شوروی در #قفقاز و #ایران_شمالی همانند دیگر مناطق جهان ایرانی، هیچگاه باعث فراموشی آیین نیاکانی نوروزی نشد.

🔻جشن نوروز همیشه چه به صورت مخفیانه و در محفل های خانوادگی و چه در پوشش جشن های دهقانی، زنان و دیگر جشن های ایدئولوژیک رژیم کمونیستی شوروی برگزار می شد.

🔻در سال ۱۹۶۷ برای نخستین بار از دوران شوروی، نوروز با نام جشن بهاری در باکو جشن گرفته شد.

🔹فیلم کمیابی از این جشن را تقدیم می‌کنیم.

#نوروز
#ایران_شمالی

@paniranist
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 محدودیت ها و ممنوعیت های برگزاری جشن نوروز دوران شوروی در #قفقاز و #ایران_شمالی همانند دیگر مناطق جهان ایرانی، هیچگاه باعث فراموشی آیین نیاکانی نوروزی نشد.

🔻جشن نوروز همیشه چه به صورت مخفیانه و در محفل های خانوادگی و چه در پوشش جشن های دهقانی، زنان و دیگر جشن های ایدئولوژیک رژیم کمونیستی شوروی برگزار می شد.

🔻در سال ۱۹۶۷ برای نخستین بار از دوران شوروی، نوروز با نام جشن بهاری در باکو جشن گرفته شد.

🔹فیلم کمیابی ازین جشن را تقدیم می کنیم.

#نوروز
#ایران_شمالی

@paniranist
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 محدودیت ها و ممنوعیت های برگزاری جشن نوروز دوران شوروی در #قفقاز و #ایران_شمالی همانند دیگر مناطق جهان ایرانی، هیچگاه باعث فراموشی آیین نیاکانی نوروزی نشد.

🔻جشن نوروز همیشه چه به صورت مخفیانه و در محفل های خانوادگی و چه در پوشش جشن های دهقانی، زنان و دیگر جشن های ایدئولوژیک رژیم کمونیستی شوروی برگزار می شد.

🔻در سال ۱۹۶۷ برای نخستین بار از دوران شوروی، نوروز با نام جشن بهاری در باکو جشن گرفته شد.

🔹فیلم کمیابی ازین جشن را تقدیم می کنیم.

#نوروز
#ایران_شمالی

@paniranist
❇️ توییت #حجت_کلاشی درباره درگیری های جمهوری باکو ‏و ارمنستان :
#شاهنشاهی ایران بعنوان ادامه یک دولت تاریخی می‌توانست مسأله و تنش میان باکو و ایروان را از طریق همگرایی فرهنگی و همزیستی تاریخی در بستر تمدن واحد مدیریت کند. ورود #ترکیه به این حوزه، تشدید بحران و قرار دادن #قفقاز در هاضمه #پان_ترکیسم و #خلافت اسلام و شلیک سهمگین به امنیت ملی ماست.


https://twitter.com/hojjat_kalashi/status/1312687031584198661?s=08

@paniranist
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 محدودیت ها و ممنوعیت های برگزاری جشن نوروز دوران شوروی در #قفقاز و #ایران_شمالی همانند دیگر مناطق جهان ایرانی، هیچگاه باعث فراموشی آیین نیاکانی نوروزی نشد.

🔻جشن نوروز همیشه چه به صورت مخفیانه و در محفل های خانوادگی و چه در پوشش جشن های دهقانی، زنان و دیگر جشن های ایدئولوژیک رژیم کمونیستی شوروی برگزار می شد.

🔻در سال ۱۹۶۷ برای نخستین بار از دوران شوروی، نوروز با نام جشن بهاری در باکو جشن گرفته شد.

🔹فیلم کمیابی ازین جشن را تقدیم می کنیم.

#نوروز
#ایران_شمالی

@paniranist
سرزمین های از دست رفته در #معاهده_گلستان
۱۷ شهر #قفقاز و بخش هایی از دریای #کاسپین در این قرارداد ننگین از مام میهن جدا شد.
@paniranist
#معرفی_کتاب «فردوسی و شاهنامه در قفقاز»
نوشته: #دکتر ولی صمد
برگردان: پروفسور رحیم مسلمانیان قبادیانی

#شاهنامه فردوسی به باور بسیاری از اندیشمندان و اهالی قلم در جهان، گرانسنگ‌ترین و زیباترین اثر حماسی جهان است. در مقایسه با ایلیاد و اودیسه هومر، شاهنامه غنا، معنا و حکمتی بسیار عمیق‌تر دارد و به جرأت می‌توان گفت که هیچ ملتی جز ملت ایران کتابی که از سپیده‌دمان پیش از تاریخ تا دوره‌ای از تاریخ جدید را شامل بشود در اختیار ندارند. شاهنامه هم تاریخ ملی ما، هم نقشه‌ی راه ساختن «ایران» هم آنگونه که در ریشه و سرچشمه بوده و هم آن گونه که می‌بایست باشد. هرچه برای شناختن و شناساندن این شاهکار ادبیات جهان و مهم ترین کتاب برای ایرانیان تلاش شود باید به فال نیک گرفت و بر آن افزود.
«فردوسی و شاهنامه در قفقاز» از جمله کتاب‌های با ارزش در این زمینه است که نویسنده‌ی دانشمند آن به بررسی نقش و جایگاه شاهنامه درکشورهای حوزه #قفقاز و همچنن پژوهش‌های انجام شده درباره #فردوسی و شاهنامه در چند کشور می‌پردازد که در فهرست اینگونه قید شده‌اند:
فردوسی در قفقاز، فردوسی در آذربایجان، فردوسی در گرجستان، فردوسی در ارمنستان، فردوسی در ترکمنستان.
سه بخش دیگر با نام‌های چرنیشفسکی* و فردوسی، در حاشیه یوسف و زلیخا و کنایه‌ها و ضرب‌المثل‌ها نیز در این کتاب مطرح شده‌اند.

از مقدمه کتاب:
فردوسی، سخنوری است که پربارترین، ارزشمندترین، عبرت‌انگیز‌ترین و زنده‌ترین اثر ادبیات داستانی جهان را آفریده است. صدها سخنور بزرگ، با آثار گران‌بهای خود، گنجینه‌‌ی معنوی، ملی و جهانی را غنی‌تر کرده‌اند، اما کمتر کسی را می‌توان یافت که چون فردوسی، آثارش بنیان تمدن توده‌ها را تشکیل داده و در رشد معنویِ جوامع، در محکومیت جنگ و برقراری صلح، پیوسته سهیم بوده است.
دکتر ولی صمد متولد شهرستان اسفره در شمال تاجیکستان است. در سال 1956 در شهر کان بادام، دوره‌های آموزگاری را به اتمام رسانیده و سپس در دانشگاه خجند، در سال 1961 در رشته‌ی ادبیات فارسی تاجیکی، تحصیلات خود را دنبال کرده‌اند. ایشان در هنگام دانشجویی به کار پژوهندگی پرداخته‌اند و مدت پنج سال ریاست انجمن ادبیات دانشگاه را بر عهده داشتند. ایشان بیش‌تر از همه به رابطه‌های ادبی توجه داشته‌اند و در پیرامون همین موضوع، به تحقیق در ادبیات آذربایجان پرداخته‌اند و پایان‌نامه خود را زیر عنوان «مسأله‌ی اساسی روابط ادبیِ مردم تاجیک و آذربایجان، در سده نوزده» نوشته و آن را درسال 1976 به تصویب رساندند. از دکتر ولی صمد بیش از 300 کتاب و مقاله منتشر شده است که موضوع بیشتر آن‌ها درباره‌ی رابطه‌های ادبی است.
در اینجا بندی چند از این نامه ارجمند را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با دیدگاههای پژوهشگران قفقازی درباره فردوسی و شاهنامه می‌آوریم:«گمانی در این نیست که رستم گُرد، پشت و پناه و جانسپار ایران بوده و جان خود را سپر ایران ساخته است و لذا هراس دشمنان بی‌مورد نخواهد بود، چرا که از این می‌ترسند مبادا از میان مردم آذربایجان، رستم‌هایی زاده شوند و پرچم استقلالِ ایران بزرگ را برافرازند». (بخش فردوسی و آذربایجان؛ رویه‌ی 17)
«اهل ادب [جمهوری] آذربایجان که زبان فارسی را همچون زبان مادری خود نغز می‌دانستند و برای برخی‌ها نیز زبان مادری بود، در دریای گرانسنگِ شاهنامه و فردوسی به کمال رسیده بودند و بر پایه خرد نیک، و کمالات خویش، به ترجمه داستانهای شاهنامه پرداختند». (بخش فردوسی در آذربایجان، رویه 19)«از سفرنامة یک جهانگرد روحانی برناردی (سده هفده میلادی)، که از تفلیس به روم می‌رفته، چنین پیداست که گرجی‌ها، به جای کتابهای مقدس دینی، داستان بیژن و منیژه، رستم نامه و داستان بهرام گور را بیشتر می‌خوانده‌اند» (بخش فردوسی در گرجستان، رویه 79).
«شعر شاعر مشهور ارمنی گ.ساریان:
عصرهای بیشماری بازآیند و روند
باز آثار تو هر جا می‌دهد ساز بلند
تا جهان باقی‌ست در هر خانه، در هر انجمن
عاشقان را شعر فردوسی است یار و کارمند».
(بخش فردوسی در ارمنستان، رویه 91)
«در سال 1934، جشن هزاره فردوسی در ترکمنستان، خیلی با شکوه برگزار شد. در سال 1935، انتشارات دولتی ترکمنستان، در عشق آباد، چند داستان از شاهنامه را با خط فارسی، در تیراژ زیادی منتشر کرد که در مدت کمی نایاب شد.در پیش گفتار این کتاب، درباره‌ی جایگاه مقام فردوسی و شاهنامه در فرهنگ جهانی و اهمیت این امر برای مردم ترکمن سخنانی آمده است. بنا به نوشته روزنامه «ازویستیا» (چاپ مسکو)، دانشمندان ترکمن، نادرترین و کم‌یاب‌ترین دست نویس شاهنامه را پیدا کرده‌اند. این نسخه، که قدیم‌ترین و کاملترین نسخه محسوب می‌شود، در سال 1932 در مرو به دست آمده است».
(بخش فردوسی در ترکمنستان، رویه 94)

🔸نمونه‌های آورده شده از کتاب در این بخش را از معرفی کتاب با قلم خانم آزاده احسانی آورده‌ام که در ایران‌بوم منتشر شده است.

نویسنده: بزرگمهر ستوده
سخنرانی #آلکساندر_اسکندریان کارشناس مسایل #قفقاز در دانشگاه تهران در خصوص تحولات اخیر #ارمنستان
@paniranist
🔻آلکساندر اسکندریان کارشناس ارمنستانی مسایل قفقاز امروز(۷ آبان ۹۷) در دانشگاه تهران در خصوص تحولات اخیر ارمنستان به سخنرانی پرداخت.
وی در سخنانی گفت تحولات اخیر ارمنستان نه کودتا و نه انقلاب رنگی بود و به دلیل اینکه مردم آزادانه به مخالفت علیه دولت سرژ سرکیسیان برخواستند و قطره خونی ریخته نشد می‌توان از واژه انقلاب مخملی استفاده کرد.

🔻وی همچنین در خصوص سیاست خارجی دولت #پاشینیان گفت:
من فکر نمی کنم تغییری در سیاست خارجی دولت پاشینیان نسبت به دولت‌های قبلی روی دهد فقط می‌توان گفت که پاشینیان به دنبال برقراری روابطی عمیق تر با همه قدرت های منطقه ای و بین المللی از جمله روسیه آمریکا و اروپا خواهد بود.

🔻اسکندریان در خصوص مناقشه #قره‌باغ نیز گفت:
روسیه در مناقشه قره باغ وضعیت نه جنگ و صلح را ادامه خواهد داد و ما در آینده نزدیک تغییر خاصی در روند حل مناقشه قره باغ شاهد نخواهیم بود.برای روسیه بحران در جنوب قفقاز بهترین سناریو است زیرا تا زمانی که مناقشه قره باغ وجود داشته باشد حضور و نفوذ روسیه در منطقه نیز حفظ خواهد شد.

🔻اسکندریان در خصوص پرسش یکی از حضار که پرسید ایا ممکن است الگوی انقلاب ارمنستان را در جمهوری آذربایجان نیز مشاهده کرد گفت:
تا مادامی که حکومت دیکتاتوری علی اف در #باکو سر کار است انقلاب بدون خون ریزی امکان ندارد تنها موردی که در آینده می‌توان برای آذربایجان متصور بود مدل حکومت اسلامی آن هم از نوع سنی‌گرایی است که از سوی ترکیه و عربستان در حال گسترش است.

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PSVmPQcfYX5TA
#معرفی_کتاب «فردوسی و شاهنامه در قفقاز»
نوشته: #دکتر ولی صمد
برگردان: پروفسور رحیم مسلمانیان قبادیانی

#شاهنامه فردوسی به باور بسیاری از اندیشمندان و اهالی قلم در جهان، گرانسنگ‌ترین و زیباترین اثر حماسی جهان است. در مقایسه با ایلیاد و اودیسه هومر، شاهنامه غنا، معنا و حکمتی بسیار عمیق‌تر دارد و به جرأت می‌توان گفت که هیچ ملتی جز ملت ایران کتابی که از سپیده‌دمان پیش از تاریخ تا دوره‌ای از تاریخ جدید را شامل بشود در اختیار ندارند. شاهنامه هم تاریخ ملی ما، هم نقشه‌ی راه ساختن «ایران» هم آنگونه که در ریشه و سرچشمه بوده و هم آن گونه که می‌بایست باشد. هرچه برای شناختن و شناساندن این شاهکار ادبیات جهان و مهم ترین کتاب برای ایرانیان تلاش شود باید به فال نیک گرفت و بر آن افزود.
«فردوسی و شاهنامه در قفقاز» از جمله کتاب‌های با ارزش در این زمینه است که نویسنده‌ی دانشمند آن به بررسی نقش و جایگاه شاهنامه درکشورهای حوزه #قفقاز و همچنن پژوهش‌های انجام شده درباره #فردوسی و شاهنامه در چند کشور می‌پردازد که در فهرست اینگونه قید شده‌اند:
فردوسی در قفقاز، فردوسی در آذربایجان، فردوسی در گرجستان، فردوسی در ارمنستان، فردوسی در ترکمنستان.
سه بخش دیگر با نام‌های چرنیشفسکی* و فردوسی، در حاشیه یوسف و زلیخا و کنایه‌ها و ضرب‌المثل‌ها نیز در این کتاب مطرح شده‌اند.

از مقدمه کتاب:
فردوسی، سخنوری است که پربارترین، ارزشمندترین، عبرت‌انگیز‌ترین و زنده‌ترین اثر ادبیات داستانی جهان را آفریده است. صدها سخنور بزرگ، با آثار گران‌بهای خود، گنجینه‌‌ی معنوی، ملی و جهانی را غنی‌تر کرده‌اند، اما کمتر کسی را می‌توان یافت که چون فردوسی، آثارش بنیان تمدن توده‌ها را تشکیل داده و در رشد معنویِ جوامع، در محکومیت جنگ و برقراری صلح، پیوسته سهیم بوده است.
دکتر ولی صمد متولد شهرستان اسفره در شمال تاجیکستان است. در سال 1956 در شهر کان بادام، دوره‌های آموزگاری را به اتمام رسانیده و سپس در دانشگاه خجند، در سال 1961 در رشته‌ی ادبیات فارسی تاجیکی، تحصیلات خود را دنبال کرده‌اند. ایشان در هنگام دانشجویی به کار پژوهندگی پرداخته‌اند و مدت پنج سال ریاست انجمن ادبیات دانشگاه را بر عهده داشتند. ایشان بیش‌تر از همه به رابطه‌های ادبی توجه داشته‌اند و در پیرامون همین موضوع، به تحقیق در ادبیات آذربایجان پرداخته‌اند و پایان‌نامه خود را زیر عنوان «مسأله‌ی اساسی روابط ادبیِ مردم تاجیک و آذربایجان، در سده نوزده» نوشته و آن را درسال 1976 به تصویب رساندند. از دکتر ولی صمد بیش از 300 کتاب و مقاله منتشر شده است که موضوع بیشتر آن‌ها درباره‌ی رابطه‌های ادبی است.
در اینجا بندی چند از این نامه ارجمند را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با دیدگاههای پژوهشگران قفقازی درباره فردوسی و شاهنامه می‌آوریم:«گمانی در این نیست که رستم گُرد، پشت و پناه و جانسپار ایران بوده و جان خود را سپر ایران ساخته است و لذا هراس دشمنان بی‌مورد نخواهد بود، چرا که از این می‌ترسند مبادا از میان مردم آذربایجان، رستم‌هایی زاده شوند و پرچم استقلالِ ایران بزرگ را برافرازند». (بخش فردوسی و آذربایجان؛ رویه‌ی 17)
«اهل ادب [جمهوری] آذربایجان که زبان فارسی را همچون زبان مادری خود نغز می‌دانستند و برای برخی‌ها نیز زبان مادری بود، در دریای گرانسنگِ شاهنامه و فردوسی به کمال رسیده بودند و بر پایه خرد نیک، و کمالات خویش، به ترجمه داستانهای شاهنامه پرداختند». (بخش فردوسی در آذربایجان، رویه 19)«از سفرنامة یک جهانگرد روحانی برناردی (سده هفده میلادی)، که از تفلیس به روم می‌رفته، چنین پیداست که گرجی‌ها، به جای کتابهای مقدس دینی، داستان بیژن و منیژه، رستم نامه و داستان بهرام گور را بیشتر می‌خوانده‌اند» (بخش فردوسی در گرجستان، رویه 79).
«شعر شاعر مشهور ارمنی گ.ساریان:
عصرهای بیشماری بازآیند و روند
باز آثار تو هر جا می‌دهد ساز بلند
تا جهان باقی‌ست در هر خانه، در هر انجمن
عاشقان را شعر فردوسی است یار و کارمند».
(بخش فردوسی در ارمنستان، رویه 91)
«در سال 1934، جشن هزاره فردوسی در ترکمنستان، خیلی با شکوه برگزار شد. در سال 1935، انتشارات دولتی ترکمنستان، در عشق آباد، چند داستان از شاهنامه را با خط فارسی، در تیراژ زیادی منتشر کرد که در مدت کمی نایاب شد.در پیش گفتار این کتاب، درباره‌ی جایگاه مقام فردوسی و شاهنامه در فرهنگ جهانی و اهمیت این امر برای مردم ترکمن سخنانی آمده است. بنا به نوشته روزنامه «ازویستیا» (چاپ مسکو)، دانشمندان ترکمن، نادرترین و کم‌یاب‌ترین دست نویس شاهنامه را پیدا کرده‌اند. این نسخه، که قدیم‌ترین و کاملترین نسخه محسوب می‌شود، در سال 1932 در مرو به دست آمده است».
(بخش فردوسی در ترکمنستان، رویه 94)

🔸نمونه‌های آورده شده از کتاب در این بخش را از معرفی کتاب با قلم خانم آزاده احسانی آورده‌ام که در ایران‌بوم منتشر شده است.

نویسنده: بزرگمهر ستوده
استان‌های ایرانی که نامشان به سرقت می‌رود؛ تاملی دیگر پیرامون تاسیس دولت کُرد

#سالار_سیف_الدینی - بخش ۱

در چند سال گذشته مقالات و تحلیلهای معتبر بسیاری در نشریات معتبر بین المللی پیرامون احتمال ظهور یک دولت جدید که بنیان های بالقوه آن از سال ۲۰۰۲ در شمال عراق فراهم آمده است، صورت گرفته است. ایران نیز به دلیل همسایگی با این کشور عراق و ارتباط مستقیم با تحولات ژئوپلتیک این کشور دغدغه این مساله را دارد و زوایای تحلیلی مختلفی در این خصوص ترسیم شده است. اما یک نکته مغفول در مساله شکل‌گیری یک دولت جدید در شمال عراق،که مستقیما مربوط به منافع ملی ایران خواهد بود، مساله «نام» دولت جدید کردی است. مساله‌ای که در بادی امر بی اهمیت به نظر می رسد اما در بلند مدت حایز اهمیت است و تجزیه تاریخی مشخصی حول این موضوع شکل گرفته است.
در سال ۱۹۱۸ همزمان با انقلاب روسیه و فروپاشی امپراطوری تزاری، بخش‌هایی از این قلمرو در نبود حکومت مرکزی قوی و نیز وعده‌های انقلابیون کمونیست به به سمت استقلال گرویدند. در این بین حزب مساوات، رهبری تاتارهای مسلمان ساکن در جنوب #قفقاز را برعهده گرفت و با کمک نیروهای ارتش عثمانی یک جمهوری کوچک در شمال رود ارس تأسیس کرد که «آذربایجان» نام داشت. این نخستین کوشش جدی امپراطوری عثمانی و هیأت حاکمۀ اتحاد و ترقی برای به چالش کشاندن ایران از طریق «تاتارهای قفقازی» بود که پس از آن قرار بود «آذربایجانی» نامیده شوند. انتخاب این نام از سوی دولت ایران و نیز روشنفکران وقت با انتقادهای شدیدی روبرو شد. از جمله شیخ محمد خیابانی تصمیم گرفت برای جلوگیری از سوءبرداشت‌های بعدی نام ایالت آذربایجان موقتا را به «#آزادیستان» تغییر دهد. این مسأله باعث انتقادهای زیادی از سوی موّرخان باکو از جمله جمیل حسنعلی به شخصیت شیخ محمد خیابانی شد تا آنجا که وی را به حسادت و همکاری با بلشویک‌ها متهم کردند.
وزارت خارجه وقت ایران، به‌رغم اصرارها و رایزنی‌های بسیار، استقلال این جمهوری را به دلیل استفاده از نام یکی از استان‌های شمالی ایران به رسمیت نشناخت. یک سال بعد نیروهای ارتش سرخ وارد #باکو شده و حکومت مستعجل مساواتی‌ها را برانداختند. سرزمین‌های #قفقاز جنوبی در تقسیمات کشوری اتحاد شوروی تا سال ۱۹۳۶ « اتحادیه جمهوری‌های سوسیالیستی ماوراء قفقاز» نام داشتند. از این تاریخ به دستور مسکو این تقسیمات تغییر کرد و در نتیجه جمهوری سوسیالیستی آذربایجان #شوروی بار دیگر ظهورکرد. این بار دولت ایران واکنش منفعلانه‌ای داشت و سعی نکرد با مسکو وارد مذاکره شده و این مشکل را همان ابتدا حل و فصل کند.
در دهۀ ۱۳۷۰ که با فروپاشی شوروی و استقلال جماهیر آن مواجه بودیم، یک بار دیگر مسأله نام آذربایجان پیش روی ایران قرار گرفت. جمهوری آذربایجان در مرداد ۱۳۷۰ اعلام موجودیت کرد و ایران در دی ماه همان سال با چند ماه تأخیرآن را به رسمیت شناخت. وزارت امور خارجه ایران چند ماه فرصت داشت تا در خصوص شناسایی یک کشور جدید به یکی از نام‌های استان‌های ایران تأمل کند.
در تجربه‌ای همزمان، این مشکل برای یونان پس از فروپاشی یوگسلاوی تکرار شد. یونان در سال ۱۹۹۱ به انتخاب نام جمهوری مقدونیه در بالکان اعتراض کرد؛ زیرا یکی از استان‌های غربی این کشور مقدونیه نام داشت و یونان در این خصوص حق تقدم را متعلق به خود می‌دانست. حکومت آتن در این خصوص تقریباً هیچ امتیاز مهمی به مقدونیه نداد و اکنون سال‌ها است که مقدونیه با چالش مهمی در خصوص نام ملی کشور روبرو است. فعلاً نام «جمهوری یوگسلاویایی مقدونیه» در مجامع بین‌الملل و به اصرار یونان رواج دارد، اما خواست یونان تغییر کامل این نام است و تا کنون مشکلات زیادی برای مقدونیه در جهت حضور در سازمان‌های بین‌المللی ایجاد شده است.
کدورت بین یونان و جمهوری مقدونیه در یک کدورت زودگذر نبوده است: شاهد این ادعا نیز نقش یونان در ممانعت از ورود مقدونیه به اتحادیه اروپا و ناتو است تا جایی که حتی سازمان ملل نیز در ارجاعات خود از مقدونیه به‌عنوان کشور کوچکی از یوگوسلاوی سابق یاد می‌کند.
امروز پس از قریب به ربع قرن مشاجره و منازعه، نخست وزیر مقدونیه «نیکولا گرووسکی» به بحث پیرامون تغییر نام رغبت نشان داده است؛ چنان‌که گرووسکی به گاردین گفته است: ما آماده‌ایم تا گفت‌وگو با آنها (یونان) را آغاز کرده و راه‌حل‌هایی بیابیم.
مقدونیه نام خود را پس از جدایی از یوگوسلاوی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی انتخاب کرد. گذشته از نام، یونان شکایت‌هایی مبنی بر تلاش و تمایل مقدونیه در سرقت،جعل و تحریف تاریخ همسایه یونان علیه این کشور اقامه کرده است.
🔸ادامه دارد...
@paniranist
ایرانی تباران داغستان

در دو روستا منطقه #دربند در #داغستان به نام های #متاگی و #جالغان، به گویش و زبانی گفتگو می شود که بسیار نزدیک به زبان پارسی میانه یا زبانهای ایرانی جنوب شرقی است و به طوری که ایشان خود را بر اساس تاریخی شفاهی شان ایرانی زاده می دانند.

در اصل زبان این روستاها که در کنار دیوار دربند یا دیوار بزرگ #قفقاز (42 کیلومتر معروف به دیوار داغباری) بنا شده است، به احتمال زیاد و با توجه به نظر استاد علی‌اشرف صادقی به زبانی نزدیک به گویش های پارسی میانه صحبت می کنند.

این شهر و بارو بر اساس منابع تاریخی از جمله دربندنامه ها و آختی نامه در دوره قباد و انوشیروان به شکل و ساختار امروزي درآمد و عملیات ساخت آن به پایان رسید.‌ همزمان با ساخت شهر و دیوار، مهاجرت سه هزار خانوار از نظامیان و صنعتگران از فیروز آباد و تخت سلیمان به این شهر و مناطق اطراف دیوار آغاز شد.

نخستین بار #حامد_کاظم_زاده قفقازشناس در سال 1386 با توجه به اطلاعات محلی در داغستان از جمله تویه‌های دکتر #نوری_ممدزاده، توانست با این مردم صحبت کند. سال گذشته نیز از کشورمان هم هیاتی برای فیلمبرداری از زبان و گویش ایشان به این روستاها سفر کردند که سرپرست آن گروه هم آقای #احسان_هوشمند بودند.

شایان ذکر است که روستای جالغان در 3 کیلومتری ارتفاعات جنوب غربی شهر دربند و روستای متاگی در 5 کیلومتری ارتفاعات شمال غربی شهر دربند قرار گرفته که بزرگترین مرکز ایرانی زبانان و فارسی سرایان داغستان تا چند دهه پیش بوده است.

همچنین باید یه این نکته توجه کرد که ایرانی تباران داغستان، تنها مشمول این روستاها نمی شود بلکه تات زبانها و یهودیان کوهستان، ایرانیان آذری زبان مهاجر دوران قاجار (بر اساس نظر دکتر نوری ممدزاده در حدود 50 هزار نفر)، از جمله سایر ایرانی تباران این دیار تاریخی می باشند.

@paniranist کانال خبری پان ایرانیست