کانال خبری پان‌ايرانيست

#تاجیک
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
❇️ به مناسبت سالروز درگذشت استاد سعید نفیسی، ادیب و مورخ برجسته‌ی معاصر

🔻استاد #سعید_نفیسی همچون بیشتر فرهیختگان معاصر ایران، دلبستگی خاصی به #ایران_شرقی داشت، چه این که بیشتر بزرگان فرهنگ ایرانی اهل شهرهای #خراسان_بزرگ هستند، و نمی‌توان ایران دوست بود و از سرزمین های ایران خاوری غافل بود.

🔻در آن سال‌ها که دیوار آهنین شوروی امکان ارتباط ایرانیان با هم‌زبانان و هم‌تباران #تاجیک خود را سلب کرده بود؛ تنها اقلیتی از دو طرف تحت شرایط خیلی امنیتی امکان ارتباط داشتند؛ اما از همین امکانات برای رساندن پیغام یگانگی پارسی زبانان و ایرانی تباران بهره می‌گرفتند، از جمله استاد سعید نفیسی که سال ۱۹۶۷ در یک گردهمایی در مسکو، شعری به دوستان تاجیک را به #تورسن_زاده(دبیر اتفاق نویسندگان تاجیکستان) تقدیم کرد؛ تورسن زاده هم شعر را به خط سیریلیک برگرداند، و موجب موجی از شور و دوستی هر چه بیشتر در تاجیکستان شد.

🔻در آن سال‌ها مقامات امنیتی شوروی نسبت به هر نوع سخن از یگانگی ایرانی‌تباران و هر نوع بحث ملی حساس بودند؛ و کوچک‌ترین شک و شبهه‌ای در این زمینه می‌توانست فرد مظنون را راهی اردوگاه‌های کار اجباری سیبری کند! استاد سعید نفیسی در این شعر بسیار زیرکانه و رندانه، در قالب شعری عاشقانه، این پیام یگانگی فرهنگی را منتقل کرده است، بدون آن که مستقیماً حرفی در این زمینه زده باشد!

به دوستان تاجیک
* شعری از استاد سعید نفیسی

این که در دست تو هست، ای نازنین
هست حرفی از بیانی آتشین
تا نپنداری که کاغذ پاره ای است
داستان عاشق بیچاره ای است
دل به تو بستم، ندیده روی تو
در خیال خود، قد دلجوی تو
ناشنیده از لب تو یک سخن
کرده ام آرام جان خویشتن
تو ز من بیگانه ای، من با تو خویش
با دلی افسرده، با فکری پریش
با تو هرگز من نگشتم آشنا
هر کجا هستی نیم از تو جدا
هر کجا هستی منم با تو قرین
گرچه با من تو نگشتی همنشین
تو نمی بینی و من بینم تو را
همنشین خویش بگزینم تو را
گاهی از شرح غمم بگریستی
من نمی دانم، کجایی؟ کیستی؟
گاه خندیدی ز بیداری من
در کجا افتد به دستت این سخن
هر که خواهی باش، با من باش دوست
آرزوها را برآوردن نکوست
آرزومند شکرخند توام
هر که باشی آرزومند توام
من دلی دارم که یاری باشدش
هر چه بد در این جهان پیش آیدش
یک نگاه مهربان خواهد ز تو
چاره و تدبیر آن خواهد ز تو
ای که هر جا محرم راز منی
هر کجا هستم تو دمساز منی
گر دلی داری فراموشم نکن
آتشی هستم تو خاموشم نکن
این شرر از بهر تو افروختم
وز برای تو سراپا سوختم
یک زمان بنشین و با آن گرم شو
هر چه خواهی باش، با من نرم شو
شب که تو آسوده ای در خواب ناز
با تو می گویم من این پوشیده راز
جز من و اختر کسی بیدار نیست
گرچه دانم  حاجت گفتار نیست
شاید از بانگ من و آواز من
بشنوی چون چاره سازان راز من
چشم بگشایی و سویم بنگری
زنگ غم، از خاطر من بِستری
ای که دوری از من و من از تو دور
پیش من بنشین و در بزم حضور
پیش تر آ و به من نزدیک شو
آشنا با نکته ی باریک شو
من توام، هم تو منی، ای نازنین
نیست اینجا کس قرین همنشین
کس نگنجد در میان تو و من
جز من و تو در جهان تو و من
من چو مجنون و تو لیلای منی
من توام هم تو مرا جان و تنی
من کی ام لیلی و لیلا کیست من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
تا تو هستی زنده، من هم زنده ام
تا براری دم بدان دم زنده ام
مرگ هم ما را نگرداند جدا
نیستی هم کی بود فرمانروا
تا کنون هم من توام، هم تو منی
بعد از این هم تو مرا جان و تنی
در غم و شادی شریک یکدگر
تا جهان ماند، ز ما ماند اثر

#سعید_نفیسی
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#ایرانشهر
#تاجیکستان
#زبان_فارسی

@paniranist
تصاویری از استاد #ولی_صمد ادیب برجسته #تاجیک
❇️ استاد #ولی_صمد از شخصیت های برجسته #تاجیک می باشد که نقش بسیار مهمی در احیای هویت ملی و آگاهی های تاریخی فرهنگی جامعه معاصر تاجیک و تثبیت یگانگی و دیرینگی قوم تاجیک و ایرانی در آسیای میانه داشته است.

▪️گرایشات ایران گرایی شدید و ملت گرایی و وطن پرستی او در زندگی و آثار ایشان کاملا روشن است.
خود ایشان در جایی از آرمان های خویش اینگونه میگویند: «مناسبات من نسبت به آرمان‌های والای ملی در مقاله و اثرهایم به روشنی نمود یافته است. مردم مرا از روی همان دردنامه هایم می شناسند. من به آنها افتخار میکنم. به آن آرمان ها صادقم و برای عملی شدن آنها سخت در مبارزه بودم. اگر درست بخاطرم باشد آپریل ١٩۶٩ ما جوانان آن وقت(بازار صابر، لایق شیرعلی، رحیم مسلمانیان و دیگران... همان ٢۶ نفر) زیر پرچم تاجیکستان عزیز به‌خانه مقامات وقت تاجیکستان شوروی رفته بودیم، من و لایق پیشاپیش، نزدیک به چهار ساعت با مقامات صحبت کردیم و در آن صحبت ها ما خواستار دولتی شدن زبان تاجیکی، تغییر سرود ملی و پرچم جمهوری، برگشتن به خط نیاکان، اصلاح و رسمیت یافتن نام های تاجیکی و حذف اف و ویچ از اسامی،دقت جدی برای تربیت کادرهای ملی، احیای تاریخ گذشته ملت و غیره بودیم.»

▪️در آن روزهای تاریک دوران شوروی این سخنان و خواسته ها، فریادهایی بود که با آنهمه سختی ها که برای گویندگانش به میان آورد اما شعله امید را در میان نسل جوان تاجیک برافروخت.
آرمان خواهی، ایران گرایی، ملت پرستی و درد ملت و هویت داشتن استاد ولی صمد بی شک از مهمترین جنبه های شخصیتی استاد بود.
عشق جنون آمیز استاد به تاجیک و ایران و ایرانیت در تار و پود جان و دم به دم عمر و سطر به سطر نوشته های او احساس می‌شود.
▪️استاد در مصاحبه ای به این نکته اشاره کرده بودند که: «آرمان های والایی را که ابوالقاسم فردوسی و فاجعه های تاریخی که احمد دانش درک و تصویر کرده است، روح مرا آب و تاب داد. در شرایط نو و امروزی تاریخی درد های فلسفی و ملی استادان بی واسطه ام لطف الله بزرگزاد و محمد جان شکوری مرا به کمال رسانید»
▪️استاد ولی صمد به راستی شاگرد فردوسی و احمد دانش بود و راه آنان را در میهن پرستی و ملت دوستی و مقابله با تحریف و تخریب بیگانگان و قوم گرایی دنبال میکرد و از ناآگاهی تاجیکان بر گذشته خویش دل خون داشت. او شاهنامه فردوسی را «دکترین ملی ایرانیان» و «نظریه ملی ایرانیان» می دانست و همیشه میگفت پاسداری از شاهنامه و تجلیل از ابوالقاسم فردوسی حفظ ناموس ایران و همه ایرانیان است.
داستان شیفتگی و مهر سوزان ولی صمد بر خداوند شاهنامه بحدی بود که به سخن رحیم مسلمانیان شنیدنش بی شک جان همه عاشقان ایران را به آب دیده بدل می کند و از قالب تن بیرون می‌ریزد.
سخنان استاد خطاب به سفیر ایران در تاجیکستان بیانگر احساس درونی ایشان است:
« برای من ایران یعنی فردوسی، به ایران تنها برای زیارت فردوسی می روم و هیچ چیز دیگر نمیخواهم... چشمان مرا از دوشنبه تا سر مزار فردوسی ببندید و بر سر آرامگاهش گشایید تا آن مکان مقدس را ببینم، به چشم و لب خویش ببوسم و با دیدگان بسته به دوشنبه برگردانید. تا چشمم به دیگر جای ها نیفتد و ذره ذره مهری که از چشم بوس خاک فردوسی برداشته ام، کم نگردد و از طرف دیگر دیدن جای های دیگر ایران به دلم جای ننموده درد دلم افزون نکند. این زیارت برای من سعادتی بزرگ خواهد بود و مثل اینست که همه ایران را زیارت کرده ام.»
ادیب و پژوهشگر تاجیک محمد رحیم سیدر حکایت دیدار استاد ولی صمد از آرامگاه فردوسی را بیان می‌کند که چگونه با رسیدن به ورودی آرامگاه با پای برهنه و دوان دوان خود را به سنگ مزار او رسانده و عنان گریه را رها کرده تا ساعت ها بر سر مزار می گریست.
آری ولی صمد ایران پرستی را از فردوسی آموخته بود و با فردوسی همراه و همدل شده بود با فردوسی گریان می‌شد و همسان فردوسی می نالید که:
بر ایرانیان زار و گریان شدم
ز ساسانیان نیز بریان شدم

▪️نگاهی کوتاه به کتاب جایگاه شاهنامه فردوسی در سرنوشت و روحیه ملی مردم قفقاز که تکمیل کتاب های پیشین استاد بشمار میرود، اندیشه بلند و ارمان والای استاد را نشان می دهد.
این کتاب شامل فصل های زیر می شود:
روح زورمند فردوسی در ارمنستان
ارزش داستان سیاوش
فردوسی در اذربایجان
نقش فردوسی در احیای روحیه ملی گرجی ها
دربند داغستان را فردوسی گشاد!
روح پیوند چرنشیفسکی و فردوسی در پرتو اندیشه های اهل علم و ادب قفقاز
فردوسی و شاهنامه در گرداب کشمکش های زمان
ز تاری و کژی بباید گریست
سرنوشت پیکره و کتابخانه فردوسی

#تاجیکستان
#ولی_صمد
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#ایران_شرقی

@paniranist
باخبر شدیم دکتر ولی صمد،ادیب نویسنده و پژوهشگر و شاهنامه پژوه بزرگ #تاجیک در سن ٨٣ سالگی درگذشتند. یاد و نام دکتر ولی صمد که ایران پرستی و ایران گرایی و عشق و مهر فراوان او به #فردوسی زبانزد بود، گرامی باد.
#ولی_صمد
#تاجیکستان
#ایران_شرقی
#ایران_بزرگ_فرهنگی

@paniranist
❇️چکامه ای کوچک از #عبید_شکورزاده روزنگار #تاجیک

چشم جهان به سوی تست، ای ایران!
پیروز باد ایران در جهان!
ما نه مسی و سروانتس نه رونالدو و نه چرچس، نه سانچس و صلاح و نه فرناندز!
ما یک پاره خاک مشك انگیز از دوشنبه، از خجند و ختلان، از بخارا و سمرقند، بدخشان و خراسان تا بلخ و هرات و بامیان، تا توس و نیشابور و شیرار و اصفهان تا سرتاسر قلب جهان، یعنی ایران سرزمین كیانیان و کوروش و داریوش و انوشیروان، سرزمین آل سامان
تو را مخلصیم!
ما پیروزیم!
ایران زمین پیروز است.

#تاجیکستان
#ایران
#زبان_فارسی
#ایرانشهر
#ایران_بزرگ_فرهنگی

@paniranist
❇️ به مناسبت زادروز استاد سعید نفیسی، ادیب و مورخ برجسته‌ی معاصر(با چند روز تاخیر)

استاد #سعید_نفیسی همچون بیشتر فرهیختگان معاصر ایران، دلبستگی خاصی به #ایران_شرقی داشت، چه این که بیشتر بزرگان فرهنگ ایرانی اهل شهرهای #خراسان_بزرگ هستند، و نمی توان ایران دوست بود و از سرزمین های ایران خاوری غافل بود.
در آن سال ها که دیوار آهنین شوروی امکان ارتباط ایرانیان با هم زبانان و هم تباران #تاجیک خود را سلب کرده بود؛ تنها اقلیتی از دو طرف تحت شرایط خیلی امنیتی امکان ارتباط داشتند؛ اما از همین امکانات برای رساندن پیغام یگانگی پارسی زبانان و ایرانی تباران بهره می گرفتند، از جمله استاد سعید نفیسی که سال ۱۹۶۷ در یک گردهمایی در مسکو، شعر به دوستان تاجیک را به #تورسن_زاده(دبیر اتفاق نویسندگان تاجیکستان) تقدیم کرد؛ تورسن زاده هم شعر را به خط سیریلیک برگرداند، و موجب موجی از شور و دوستی هر چه بیشتر در تاجیکستان شد.
در آن سال ها مقامات امنیتی شوروی نسبت به هر نوع سخن از یگانگی ایرانی تباران و هر نوع بحث ملی حساس بودند؛ و کوچک ترین شک و شبهه ای در این زمینه می توانست فرد مظنون را راهی اردوگاه های کار اجباری سیبری کند! استاد سعید نفیسی در این شعر بسیار زیرکانه و رندانه، در قالب شعری عاشقانه، این پیام یگانگی فرهنگی را منتقل کرده است، بدون آن که مستقیماً حرفی در این زمینه زده باشد!

به دوستان تاجیک
* شعری از استاد سعید نفیسی

این که در دست تو هست، ای نازنین
هست حرفی از بیانی آتشین
تا نپنداری که کاغذ پاره ای است
داستان عاشق بیچاره ای است
دل به تو بستم، ندیده روی تو
در خیال خود، قد دلجوی تو
ناشنیده از لب تو یک سخن
کرده ام آرام جان خویشتن
تو ز من بیگانه ای، من با تو خویش
با دلی افسرده، با فکری پریش
با تو هرگز من نگشتم آشنا
هر کجا هستی نیم از تو جدا
هر کجا هستی منم با تو قرین
گرچه با من تو نگشتی همنشین
تو نمی بینی و من بینم تو را
همنشین خویش بگزینم تو را
گاهی از شرح غمم بگریستی
من نمی دانم، کجایی؟ کیستی؟
گاه خندیدی ز بیداری من
در کجا افتد به دستت این سخن
هر که خواهی باش، با من باش دوست
آرزوها را برآوردن نکوست
آرزومند شکرخند توام
هر که باشی آرزومند توام
من دلی دارم که یاری باشدش
هر چه بد در این جهان پیش آیدش
یک نگاه مهربان خواهد ز تو
چاره و تدبیر آن خواهد ز تو
ای که هر جا محرم راز منی
هر کجا هستم تو دمساز منی
گر دلی داری فراموشم نکن
آتشی هستم تو خاموشم نکن
این شرر از بهر تو افروختم
وز برای تو سراپا سوختم
یک زمان بنشین و با آن گرم شو
هر چه خواهی باش، با من نرم شو
شب که تو آسوده ای در خواب ناز
با تو می گویم من این پوشیده راز
جز من و اختر کسی بیدار نیست
گرچه دانم حاجت گفتار نیست
شاید از بانگ من و آواز من
بشنوی چون چاره سازان راز من
چشم بگشایی و سویم بنگری
زنگ غم، از خاطر من بِستری
ای که دوری از من و من از تو دور
پیش من بنشین و در بزم حضور
پیش تر آ و به من نزدیک شو
آشنا با نکته ی باریک شو
من توام، هم تو منی، ای نازنین
نیست اینجا کس قرین همنشین
کس نگنجد در میان تو و من
جز من و تو در جهان تو و من
من چو مجنون و تو لیلای منی
من توام هم تو مرا جان و تنی
من کی ام لیلی و لیلا کیست من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
تا تو هستی زنده، من هم زنده ام
تا براری دم بدان دم زنده ام
مرگ هم ما را نگرداند جدا
نیستی هم کی بود فرمانروا
تا کنون هم من توام، هم تو منی
بعد از این هم تو مرا جان و تنی
در غم و شادی شریک یکدگر
تا جهان ماند، ز ما ماند اثر

#سعید_نفیسی
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#ایرانشهر
#تاجیکستان
#زبان_فارسی

@paniranist
❇️ #بازار_صابر شاعر معروف #تاجیک در سن ۷۹ سالگی در سیاتل آمریکا در گذشت.

#ایرانشرقی
#ایرانشهر
#تاجیکستان

@paniranist
❇️نامه سرگشاده #روشنفکران_تاجیک : زبان رودکی را پاس داریم!

گروهی از روشنفکران و چهره‌های شناخته #تاجیک در اعتراض به سخنرانی #امامعلی_رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان نامه‌ای سرگشاده منتشر کرده‌اند. #امامعلی_رحمان، رئیس‌جمهور #تاجیکستان به تازگی زبان رسمی تاجیکستان را خودسرانه “تاجیکی” خواند، در حالی که در دهه هشتاد، در سال‌های بیداری ملی تاجیکان، نام زبان رسمی این کشور فارسی-تاجیکی ثبت شده بود.

آقای رحمان این سخنان را در تاریخ ۱۹ ماه مارس، یک روز قبل از #نوروز، در مجلس رسمی کشور و پس از فراخواندن تمام چهره‌های رسمی این کشور ارائه کرد. شاید انتظار بر این بود که با شادمانی‌های نوروزی این حرف‌های او به فراموشی سپرده خواهد شد. اما بر خلاف این تصور از آن تاریخ تا حال گروه‌های مختلف تاجیک در سراسر جهان و بیرون از #تاجیکستان، به این شیوه جدید مخالفت با گسترش زبان دولتی و به تاجیکی محلی محدود کردن آن اعتراض کرده‌اند. قرار است این نامه به وزارت معارف کشور تاجیکستان تحویل داده بشود. #جمع_آوری_امضا به پای این نامه از طریق سایت رسمی آواز دات اورگ Avaaz.org – انجام می‌شود و به روی همه #فارسی زبانان و آنانی که نگران وضع گسترش و ارتقای زبان فارسی در تاجیکستان هستند، می‌توانند آن را امضا کنند. شعار این نامه سرگشاده خطاب به نمایندگان پارلمان تاجیکستان “زبان رودکی را پاس داریم!” است.
این نامه با خط سیرلیک نگارش شده است.
#تاجیکستان
#زبان_فارسی


برگرفته از صفحه #شهزاده_سمرقندی

@paniranist
"ما تاجیکانِ ازبکستان، زبان رودکی را پاس می‌داریم!"

مصاحبه داریوش رجبیان، روزنامه نگار سرشناس #تاجیک با #اصل‌_الدین_قمرزاده ، استاد زبان و ادبیات تاجیک در دانشگاه دولتی #سمرقند

بعضاً کافیست یک بار با طرف صحبت کنی و او در کاشانة دلت بنشیند.

اصل‌الدّین قمرزاده، نویسنده، استاد زبان و ادبیات تاجیک در دانشگاه دولتی سمرقند، چنین یک شخصیتی از آب درآمد. تا زبان به گفتن گشود، مبهوت شکّر لحن و لذّت کلامش شدم؛ به ویژه بی‌باکی‌اش که در سراپای گفتارش رستم‌وار می‌درخشید. دلیر قلم‌بردست، با سری همواره برافرآشته.

صحبت از تاجیکان #ازبکستان بود و رویدادهای خوشایند اخیر. همه ده دقیقه گفتگویمان را اینجا پیاده کردم، تا تشنگی دیدار و گفتار با همزبانان آن سوی مرزمان اندکی فرو بنشیند.

درود بر ستونهای استوار فرهنگ پارسی در ازبکستان!

د.ر: آقای قمرزاده، ما خبرهایی شنیدیم مبنی بر این که در ازبکستان بیداری فرهنگی تاجیکان جریان دارد، که گویی آزادی نسبی فرهنگی برای تاجیکان احساس می‌شود. شما، که آنجا هستید، چه می‌گویید؟

قمرزاده: درست گفتید. طی چند سال اخیر با سببهای گوناگون در سرتاسر #ازبکستان تعداد مکتبهای تاجیکی خیلی کم شد. مثلاً، در ابتدای قرن 21 در تمام ازبکستان بیشتر از 300 مکتب میانه (برای تاجیکان) بود. در ولایت سمرقند و دیگر ولایتها. به جز #خوارزم و قراقلپاق در همه جا بود. لیکن طی سالهای اخیر بخصوص در #بخارا تقریباً هیچ مکتبی باقی نماند. در ولایتهای سرخاندریا، قشقه‌دریا و وادی فرغانه هم کم و بیش. اما در ولایت #تاشکند تعداد مکتبها (برای تاجیکان) افزود. به هر حال، (در کل) تعداد مکتب‌ها کم شد، که سببهای گوناگون داشت. نسبت تاجیکان ازبکستان اعتبار اندکی سست تر شد. برای داخل شدن به مکتبهای عالی اینجا تست می‌گیرند، ولی تست به زبان تاجیکی نیست. بنا بر این، مردم فرزندانشان را به مکتبهای ازبکی یا روسی گذاشتند. از همین لحاظ کم شد. لیکن تعداد تاجیکان در ازبکستان به حسابی که امروز می‌گویند، بیش از 2 میلیون، ولی (در واقع) نه کمتر از 10 میلیون است.

د.ر: گفتید، که در آغاز قرن 21 بیش از 300 مکتب برای تاجیکان بود و حالا کمتر شده. حالا چند تا مدرسه به #زبان_فارسی برای تاجیکان در ازبکستان فعال است؟

قمرزاده: اندکی بیشتر از 200. و این هم اساساً در سرخاندریا، فرغانه، تاشکند و در سمرقند است. در بخارا و دیگر ولایتها نیست. بودند و از بین رفتند.

د.ر: دلیلش چیست، که تا کنون طی این همه سال تاجیکان ازبکستان این موضوع را مطرح نمی‌کردند؟

قمرزاده: سببهای گوناگون دارد. مهمّش این که پیشتر، در زمان تا استقلال، به مکتبهای ما کتابها از تاجیکستان می‌آمد. کتابهای درسی. حالا کتابهای درسی را ما خودمان می‌نویسیم. کتابهای درسی برای مکتبهای تاجیکی در تاشکند نشر می‌شود... سبب اساسی کم شدن تعداد مکتبها در ما مکتبهای عالی هستند. در مکتبهای عالی امتحانها به زبان تاجیکی تقریباً نیست. فقط در دانشگاه دولتی سمرقند. و یک بخش در دانشگاه دولتی ترمذ هست. یک بخش هم امسال در فرغانه باز شد. و سببهای دیگر نرسیدن کتابها، نرسیدن آموزگاران و استادانی که به زبان تاجیکی، به زبان فارسی درس می‌دهند.

د.ر: پرسش من این بود، که به چه دلیلی طی چندین سال اخیر تاجیکها در ازبکستان در این باره صحبت نمی‌کردند؟

قمرزاده: ما، البته، در این موضوع صحبت می‌کردیم. ما در دوره شوروی این مسئله‌ها را مطرح می‌کردیم. خصوصاً، در سال هشتادم (دهه 1980) ، در زمان بازسازی گُرباچُف، ما خیلی افزون شده بودیم. حتّی در نزد اتّحاد نویسندگان ازبکستان بخش ادبیات تاجیک تشکیل شده بود، تلویزیون تاشکند نمایشهای تاجیکی نشان می‌داد... لیکن در زمان استقلال، البتّه... به نظر من، همان واقعه‌های حزن‌انگیز تاجیکستان هم اندکی تأثیر کرد. بعضی مردم بعد از همین جنجالهایی که در تاجیکستان شد، گفتند، که اگر تاجیکها همین باشند، ما پس تاجیک نیستیم و در ازبکستان خود را ازبک حساب می‌کنیم یا که تاجیک حساب نمی‌کنیم. رنجیدند. این هم یکی از سببها شد. دیگر این که رهبران دولتی ما هم... در ابتدا، که اندکی مناسبتهای تاجیکستان و ازبکستان کاست، سرحد بسته شد، رفت و آمد دشوار شد، نمایشهای تلویزیون تاجیکستان منع کرده شد، ما رادیو تاجیکستان را نمی‌شنویم، روزنامه و مجلّه‌ها از تاجیکستان نمی‌گیریم... همه این چیزها تأثیر رساند، البتّه. ⬅️ ادامه دارد..
برگرفته از کانال بخارای من
@Bukharaie_man

@paniranist به کانال خبری پان ایرانیست بپیوندید
تا بخارا...

#شعر: بانو فرزانه‌خجندی از #تاجیکستان

تا #بخارا همره رود #زرفشان آمدم
از پریشانی گریزان سوی سامان آمدم

از پیام گرم من چشم بخارا باز شد
بس که چون خورشید با چشم چراغان آمدم

دوش از شش سوی گیتی تشنه اشعار بود
خلق صاحب دولت دوران نوازش‌کار بود

در عجم #نوروز بود و آفتابی می‌شگفت
تخت سامان پایدار و دولتش بیدار بود

شعر من خون بود و از شریان مردم می‌گذشت
با ملائک پرفشان از اوج انجم می‌گذشت

ساربانی بود و پیشاپیش گامی می‌نهاد
کاروانی از بیابانهای سر گم می‌گذشت

ناگهان افتاد اندر تخت سامان غلغله
ناگهان برخاست اندر مرز #تاجیک زلزله

دشمنی چشم چراغان مرا خاموش کرد
تا بماند خلق من در ظلمتی بی مشعله

این زمان که گور سامان در سکونت غرقه است
ای بخارا یاد داری موج آواز مرا

ای که بالت را فلک برکند و در خاکت نشاند
یاد کن ایام تندی‌های پرواز مرا

شاید این دم نیز شعر من چو پیری رهنما
وارثان تندرو را سوی فردا می برد

تا کنون رود #زرافشان شعر شاداب مرا
تا بخارا تا بخارا تا بخارا می برد...

🔸برگرفته از #مجله_بخارا شماره ۲۱-۲۲ اسفند ۱۳۸۰

@paniranist کانال خبری پان‌ایرانیست
نوشته‌ی فیس بوکی از #نصیب_جان_امانی روزنامه نگار پیش‌کسوت #تاجیک درباره صعود تیم ملی فوتبال ایران

دسته ملی #فوتبال ایران به #جام_جهانی 2018 روسیه راه یافت.
همین چند لحظه پیش دسته ملی ایران در ورزشگاه آزادی تهران دسته ملی ازبکستان را با حساب ۲ بر صفر شکست داد و با ۲۰ امتیاز پس از روسیه و برازل سومین کشوری گردید که به بزرگ‌ترین مسابقات جهانی فوتبال راه پیدا کرد .در این بازی #سردار_آزمون و مهدی تارمی دو گال زده پیروزی دسته خویش را تامین کردند .سردار آزمون را که میسی ایران می‌خوانند ، بهترین بازیکن این بازی اعلام کردند. گوینده ایرانی برابر ارج‌گزاری از بازی بی‌مانند دسته ملی کشورش همچنین بازی خوب مهمانان فوتبال‌بازان ازبکستان را نیز ستایش کرد.
شایان ذکر است که شاگردان کارلوس كروش در ۸ بازی یگان گال نخوردند و همچنین آن‌ها باز دو بازی د‌یگر دارند که این بازی‌ها برای ایران چون بازی‌های تشریفاتی خواهد بود.
ما فوتبال‌بازان و همه مردم همزبان و هم‌فرهنگ و با ما برادر ایران را با این پیروزی بزرگ شادباش می‌گوییم و آرزو داریم که آن‌ها در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه نیز به کامیابی‌های بزرگ دست خواهند یافت. به دسته ملی کشور همسایه‌مان ازبکستان هم در دو بازی باقی‌مانده برار می‌خواهیم. همچنین بسیار می‌خواهیم که روزی برسد که دسته ملی #تاجیکستان عزیز نیز از کامیابی‌های برادران ایرانی روح و توان تازه گرفته در آینده نزدیک چون دسته ایران به چنین پیروزی ها خواهند رسید.
بار دیگر پیروزی مبارک، ای ایران بزرگ!

@paniranist