کانال خبری پان‌ايرانيست

#فارسی
Канал
Логотип телеграм канала کانال خبری پان‌ايرانيست
@paniranistПродвигать
2,53 тыс.
подписчиков
7,67 тыс.
фото
6,62 тыс.
видео
2,77 тыс.
ссылок
شبکه‌های اجتماعی حزب پان‌ایرانیست: تارنما www.Paniranist.party فیس‌بوک Fb.com/paniranist.info اینستاگرام instagram.com/paniranist.party توییتر https://twitter.com/paniranist_info یوتیوب https://www.youtube.com/c/paniranistinfo/
کانال خبری پان‌ايرانيست
✴️ نگاهی به دل ایرانشهر #امیر_آقاجانی @paniranist بخش هفتم: یک ملت تنها با دیانت خود تعریف نمی‌شود در این بخش، دکتر طباطبایی بر #فرهنگ به عنوان عنصر کانونی یک ملت و فرایند ملت‌شدن تأکید می‌کند. در واقع، فرهنگ، روحی است که یک ملت حیات ملی خود را از آن…
✴️ نگاهی به دل ایرانشهر

#امیر_آقاجانی
@paniranist

بخش هشتم: فرهنگ ایرانشهری و با زبان فارسی

مهم‌ترین نکتۀ موجود در این بخش، مقایسۀ ایرانشهر با خلافت #عثمانی و جهان امت عیسوی است. این هر دو، یعنی جهان امت مسیحی و خلافت عثمانی، به علت فقدان آن شالودۀ بایسته و استوار برای وحدت میان مردمان و اقوام حاضر در آنها (وحدت ملی)، از درون فروپاشیدند. اما ایرانشهر «هرگز از درون دستخوش فروپاشی نشد»، چرا که «شالودۀ استوار وحدت ملی آن، وحدت فرهنگی ایرانیان بود که همۀ شئون مادی و معنوی آنان را شامل می‌شد»، یعنی سراسر زندگی آنها را فرا گرفته بود و امری تک‌وجهی و مصرفی نبوده بلکه زندگی ایرانیان بر اساس آن تنظیم می‌شده است.
این فرهنگ ایرانشهر، یک میدان جاذبۀ نیرومند و اثرگذار فرهنگی بوده است که می‌توانست «صورت‌های متفاوت دین‌ها و آیین‌های مذهبی را درون خود بگذارد و صورتی ایرانشهری به آنها بدهد».
بر اساس همین میدان جاذبه و نیروی یکپارچه‌کنندۀ فرهنگ ایرانشهری است که این فرهنگ توانست «مبنایی برای مدارای دینی ایرانیان فراهم آورد» و ملت ایران از طریق آن «بر تنش‌های دینی و عصبیت‌های قومی فائق آید».
این بدان معنا است که فرهنگ ایرانشهری امری فراتر از زیرسامانه‌هایی همچون دین و قوم می‌باشد. فرهنگ ایرانشهری همچون سامانه‌ای است که دین، یکی از زیرسامانه‌های آن محسوب می‌شود.

نکتۀ دوم در این بخش آن است که آنچه که حامل و منتقل‌کننده و به اشتراک‌گذارندۀ این فرهنگ در نقاط مختلف ایرانشهر و در میان اقوام ایرانی بوده، همانا زبان #فارسی بوده است.

ادامه دارد

#دل_ایرانشهر
#سیاست_نامه
#جواد_طباطبایی
#زبان_پارسی

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ
✴️ بازگشت به ایرانشهر *

دکتر ‎#جواد_طباطبایی

دلیل این‌که ادب فارسی در فاصله‌ی آغاز سده‌ی هفتم تا آغاز سده‌ی نهم، به چنان مرتبه‌ای رسید که فراتر رفتن از آن تا کنون نه تنها در زبان فارسی، بلکه کم‌وبیش در هیچ‌یک از زبان‌های بزرگ ممکن نشده‌است، ازین‌ روست که شعر فارسی نظم و ناحیه‌ای در ادب نیست، بیان «خاطره‌ی قومی» مردمانی است که جان و روح قومی خود را در زبان ملّی دمیده‌اند.
به این اعتبار، نه شعر #فارسی صِرف شعر است، نه #زبان_فارسی صِرف یک زبان، آن‌چه این هر دو را از بسیاری از زبان‌ها و ادبیات‌های دیگر متمایز می‌کند، ساحتی از «خاطره‌ی قومی» ایرانیان است که در کالبد آن دو دمیده شده است، آن‌چه در زبان عرفانی-فلسفی از آن به «تروّح جسم و تجسّم روح» تعبیر کرده اند.
پیش‌تر با حکیم ابوالقاسم #فردوسی، زبان فارسی به زبان حماسه‌ی ظاهری ایران تبدیل شده‌بود، اما شیخ شهاب‌الدین #سهروردی، با انتقال آن حماسه به مرتبه‌ی عالم مثال، در نظام «حکمت خسروانی» خود به تعبیر هانری کُربن آن را به «حماسه‌ی باطنی» تبدیل کرد تا نه تنها از آب و باد گزند نیابد بلکه آن‌گاه نیز که در «معرض وزیدن باد بی‌نیازی خداوند» قرار می‌گیرد، و به‌ویژه آن‌گاه که «سامان سخن گفتن نیست» از آسیب دور بماند.
من در نسخه‌ی دوم درآمدی بر تاریخ اندیشه‌ی سیاسی در ایران به وجوهی از ادب فارسی اشاره کرده و در واپسین فصل نسخه‌ی‌ دوم زوال اندیشه‌ی سیاسی در ایران نیز با تفصیل بیشتری از خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی بحث کرده ام تا نشان دهم که گذار از حماسه‌ی ظاهری به حماسه‌ی باطنی، که با یورش مغولان به قلمرو #شعر انتقال پیدا کرد، چه اهمیّتی برای فهم تاریخ ایران و تداوم آگاهی (ملی) ایرانیان داشته است.
به این اعتبار، شعر حافظ -که هر تفسیری از آن داشته باشیم، اما به هر حال نمی‌توان آن را عارفانه خواند- صورتی دیگر از همان «حکمت خسروانی» است که شیخ مقتول در راه احیای آن جان باخت، از دیدگاه تاریخ آگاهی (ملّی) ایرانیان، یعنی تداوم خاطره‌ی قومی ما، جانشین راستین شیخ مقتول، اشراقیانِ (رسمی) تاریخ فلسفه نیستند، که شهرزوری تاریخ آنان را نوشته بود، بلکه خواجه شمس‌الدین است و رشته‌ای که آن دو را در پیوندی نامرئی اما ناگسستنی به هم ربط می‌دهد، دریافتی از دیدگاه تاریخ باطنی از دوره‌ی باستانی ایران و اندیشیدن آن است.
در نخستین نگاه، این نکته شگفت می‌نماید که اگرچه شیخ شهاب‌الدین آوازه‌ای درخور مقام او در تاریخ فلسفه‌ی ایرانی نیافت، اما عارفی مانند نجم‌الدین رازی در مرموزات اسدی و مرصادالعباد، هم‌زمان با یورش مغولان، با تفسیر عرفانی خود از اندیشه‌ی ایران‌شهری راه او را دنبال کرد، هم‌چنان‌که حافظ در دیوان خود در راهی قدم گذاشت که شیخ مقتول هموار کرده بود.
بدین‌سان، به‌رغم بسطی که فلسفه‌ی یونانی در ایران پیدا کرد، اما هرگز به جریان مهمی در اندیشیدن ایرانیان تبدیل نشد، در حالی‌که آن «حکمت خسروانی» که شیخ مقتول آن را تجدید کرد، «آن آتش نهفته در دل» حافظ که «خورشید جز شعله ای از آن نبود که در آسمان» گرفته بود، در شرایطی که با زوال تدریجی اندیشیدن خردگرای فهم ایران در «حافظه‌ی ایرانی» غیرممکن شده بود، به‌نوعی به فلسفه‌ی تداوم آگاهی «ملْی» در «خاطره‌ی ایرانیان» تبدیل شد.
این امتناع تبیین تاریخ ایران در نظام مفاهیم اندیشه‌ی تاریخی، که هانس بلومنبرگ به مناسبت دیگری از آن به Unbegrifflichkeit تعبیر کرده است، یکی از ویژگی‌های ناشناخته‌ی تاریخ ایران است و تا کنون از اهل نظر مغفول مانده است. من گمان می‌کنم که بحث بلومنبرگ، که او آن را Metaphorology نامیده، افق‌های ناشناخته‌ی جدیدی را در برابر فیلسوف تاریخ تداوم آگاهی «ملّی» ایران باز می‌کند.
اگر شعر فارسی را ناحیه‌ای در ادب فارسی بدانیم، یا دیوان‌های مهم‌ترین نمایندگان آن را فصلی در تاریخ بسط عرفان بدانیم، فهم تاریخ بسط آگاهی «ملّی» ایرانیان، تدوام فرهنگی ایران و بقای بومی مردم آن به‌گونه‌ای که من کوشش می‌کنم طرحی از آن را عرضه کنم، قابل فهم نخواهد بود.
امتناع تبیین تاریخ ایران در نظام مفاهیم اندیشه‌ی تاریخی، اگر نمی‌توانست به قول بلومنبرگ بیانی در استعاره‌ها یا Metaphoren پیدا کند، ایران به پایان می‌رسید، یعنی به انبوه اقوامی می‌پیوست که هویت قومی باستانی خود را از دست داده‌اند، یا هرگز به قومی تاریخی تبدیل نشده اند.
به نظر من، ناحیه‌هایی از ایران‌بزرگ، مانند افغانستان، ایالت‌های قفقاز و ... که از ممالک محروسه‌ی ایران جدا شده اند، ازین حیث نتوانسته‌اند به کشورهایی مستقل تبدیل شوند که تاریخ آن ایالت‌ها با جداسری از ایران، این ایران سیاسی کنونی که «دل #ایرانشهر» سده‌های فروپاشی است، به پایان رسیده، در حالی که تاریخ ایران در استعاره‌های ادب فارسی ادامه پیدا کرده است.

🔸از سرمقاله مجله‌ی ‎#سیاستنامه با نام ‎#بازگشت_به_ایرانشهر - شماره یکم دی‌ماه ۱۳۹۴
@paniranist
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
« #زبان_فارسی و آنچه که آن را شگفت انگیز می سازد»

♦️این عنوان ویدیویی است از شبکه یوتیوبی Langfocus که درباره زبان‌های جهان برنامه می‌سازد. این ویدیو یک میلیون بازدید داشته است. بخشی از این ویدیو را زیرنویس #فارسی کرده‌ام.
🔸برگرفته از کانال ع.ششگلانی
@baadafrah

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زبان_فارسی به گوش خارجی‌ها چگونه است؟

پاسخ کاربران خارجی از گوشه و کنار جهان به پرسش سایت پر بازدید Quora درباره زبان #فارسی جالب است.
@paniranist
گشایش اولین کلاس به زبان #فارسی تاجیکی در مدرسه صدرالدین عینی #سمرقند 🌹
در زمان فروپاشی شوروی بیش از شصت مدرسه به زبان تاجیکی باقی مانده بود که در دوران کریم‌اف همگی بسته شدند.
@paniranist
📄روند تاریخی‌سیاسی #جمهوری_تالش-مغان به بهانه سالگرد تاسیس‌اش بررسی می‌شود

«ايستادگي بر #هویت_ایرانی»

▪️همه‌ ساله صدها تن از شیعیان و فعالان #تالش در #لنکران و #گنجه به اتهام برگزاری عزاداری حسینی دستگیر می‌شوند

تالش‌ها در کنار شیعیان آذری، مهم‌ترین جبهه مدنی مقاومت در برابر نفوذ خزنده اسرائیل هستند

▪️گروه قومی تالش در جمهوری آذربایجان، یکی از محروم‌ترین گروه‌ها به لحاظ اجازه بهره‌مندی از هویت دینی و فرهنگی خود است

▪️دولت آذربایجان با سرکوب #جمهوری_تالش-مغان و انکار و رد حضور قوم تالشی در قلمرو خود، حقوق این قومیت را نادیده گرفته‌ است

▪️تالش‌ها قومی ایرانی‌نژاد و #فارسی_زبان هستند که در آستانه خزر و در جلگه #مغان زندگی می‌کنند. آن‌ها حتی پس از جنگ‌های ایران و #روس نیز به ایران وفادار ماندند. چنین ارتباط عمیقی با زبان و نژاد ایرانی باعث شد تا در دوسده گذشته ایشان از سوی حکومت‌های دست‌نشانده مسکو به انزوا بروند. در دوره #شوروی باوجود تمام ادعاها در خصوص آزادی فرهنگی قومیت‌ها و ملیت‌ها، مسکو دست جریان پان‌آذریسم را برای ایزوله‌سازی تالش‌ها باز گذاشت اما با فروپاشی شوروی دوران جدیدی در زندگی سیاسی تالش‌ها آغاز شد و به این وسیله «حرکت ملی تالشستان آزاد» متولد شد.

🔻جمهوری خودمختار تالش- مغان

▪️در سال1993 میلادی، تالش‌ها توانستند در چارچوب حاکمیت آذربایجان «جمهوری خودمختار تالش-مغان» را تاسیس کنند. این نخستین تلاش برای خودمدیریتی تالش‌ها بود. از نظر رهبران تالش پس از فروپاشی شوروی، این اعلام خودمختاری با حقوق بین‌الملل انطباق داشت: «در شرایطی که یک کشور بزرگ به سرحد فروپاشی رسیده و هریک از موزاییک‌ها و جماهیر تشکیل‌دهنده آن به سمت استقلال سیاسی حرکت کرده‌اند، درخواست خودمدیریتی یا خودمختاری در چارچوب یکی از کشورهای جدید که خطوط خود را براساس «قومیت» مشخص کرده است، آرزوی بزرگی نیست». اما باید توجه داشت نیروهای نظامی تالشی حتی پس از برقراری جمهوری تالش- مغان در جبهه‌های جنگ حضور داشتند. جمهوری خودگردان تالش- مغان یک‌جمهوری خودگردان با عمری کوتاه به ریاست جمهوری #علی_اکرم_همت‌زاده بود که از ژوئن تا آگوست سال۱۹۹۳ میلادی(به مدت دو ماه) اداره «تالش گُشتاسبی» را بر عهده داشت. این جمهوری خودمختار در جنوب شرقی جمهوری آذربایجان قرار داشت و نواحی آستارا، لریک، لنکران، ماساللی، یاردیملی، جلیل‌آباد و بیله‌سوار را کنترل می‌کرد. این ناحیه شامل همه مناطق پایین دست ‌رود ارس می‌شد. ژنرال #صورت_حسین‌اف و #هلال_محمداف از دیگر رهبران این جنبش بودند. عمر این واحد خود مدیریتی، به سه‌ماه نرسید و براثر تهاجم گسترده نیروهای دولتی و خودداری علی اکرم همت‌اوف از درگیری، جمهوری خودمختار تالش ـ مغان سقوط کرد و همه رهبران آن زندانی یا متواری شدند. ناحیه تاریخی تالش ‌گشتاسپی که در منابع جغرافیایی دوره اسلامی به‌صورت «گشتاسفی» ذکر شده، همان ناحیه‌ای است که امروز با عنوان تالشستان شناخته می‌شود. عبدا... مستوفی در کتاب نزهه‌القلوب، زبان اهالی زنجان، مراغه و گشتاسفی را، پهلوی ذکر می‌کند و می‌گوید «زبان‌شان پهلوی به جیلانی بازبسته است». مستوفی نقشه‌ای از این ناحیه را در سال720خورشیدی ترسیم کرده است. رهبران جمهوری تالش-مغان، اتهام تجزیه‌طلبی را به دو دلیل رد کرده‌اند. نخست آنکه نیروهای نظامی تالش تحت امر صورت حسین‌اف و همت‌زاده با وجود اعلام خودمختاری هنوز در جبهه‌های جنگی قراباغ کوهستانی حضور داشتند. آن‌ها می‌توانستند با فراخواندن نیروهای خود به ناحیه تحت کنترل‌شان، در برابر قوای سرکوبگر تحت امر حیدر علی‌اف مقاومت جدی کرده و در نهایت به موفقیت برسند. درحالی‌که با وجود اعلام خودمختاری این نیروها هرگز به ناحیه خود فراخوانده نشدند، براساس تخمین، شمار این نیروهای نظامی به سه‌هزار تن با ادوات زرهی و توپخانه می‌رسید. از سوی دیگر نباید از یاد برد که دولت باکو براساس قانون اساسی، نه یک دولت «متمرکز» که یک دولت «ناحیه‌ای» بوده و وجود جمهوری خودمختار نخجوان در مرز ایران و ارمنستان، تابوی خودمختاری در عرف سیاسی این کشور را به‌کلی رد می‌کند.

🛑برگرفته از روزنامه قانون

#پایان_بخش_اول

لینک بخش دوم:
https://t.me/paniranist/5671

#تالش
#ایرانشهر
#جمهوری_جعلی_آذربایجان

@paniranist
❇️نامه سرگشاده #روشنفکران_تاجیک : زبان رودکی را پاس داریم!

گروهی از روشنفکران و چهره‌های شناخته #تاجیک در اعتراض به سخنرانی #امامعلی_رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان نامه‌ای سرگشاده منتشر کرده‌اند. #امامعلی_رحمان، رئیس‌جمهور #تاجیکستان به تازگی زبان رسمی تاجیکستان را خودسرانه “تاجیکی” خواند، در حالی که در دهه هشتاد، در سال‌های بیداری ملی تاجیکان، نام زبان رسمی این کشور فارسی-تاجیکی ثبت شده بود.

آقای رحمان این سخنان را در تاریخ ۱۹ ماه مارس، یک روز قبل از #نوروز، در مجلس رسمی کشور و پس از فراخواندن تمام چهره‌های رسمی این کشور ارائه کرد. شاید انتظار بر این بود که با شادمانی‌های نوروزی این حرف‌های او به فراموشی سپرده خواهد شد. اما بر خلاف این تصور از آن تاریخ تا حال گروه‌های مختلف تاجیک در سراسر جهان و بیرون از #تاجیکستان، به این شیوه جدید مخالفت با گسترش زبان دولتی و به تاجیکی محلی محدود کردن آن اعتراض کرده‌اند. قرار است این نامه به وزارت معارف کشور تاجیکستان تحویل داده بشود. #جمع_آوری_امضا به پای این نامه از طریق سایت رسمی آواز دات اورگ Avaaz.org – انجام می‌شود و به روی همه #فارسی زبانان و آنانی که نگران وضع گسترش و ارتقای زبان فارسی در تاجیکستان هستند، می‌توانند آن را امضا کنند. شعار این نامه سرگشاده خطاب به نمایندگان پارلمان تاجیکستان “زبان رودکی را پاس داریم!” است.
این نامه با خط سیرلیک نگارش شده است.
#تاجیکستان
#زبان_فارسی


برگرفته از صفحه #شهزاده_سمرقندی

@paniranist
دوم اسفند ماه روز جهانی #زبان_مادری
زبان‌های محلی در ایران

#احسان_هوشمند

در ایران امروز در کنار #زبان_فارسی که زبان ملی، تاریخی، فرهنگی و تمدنی همه ایرانیان است شاهد حضور متنوعی از زبان‌ها و گویش‌ها در گوشه و کنار کشور هستیم. به سخن دیگر، زبان #فارسی برآمده از تعامل همدلانه تاریخی و فرهنگی و علمی ایرانیانی است که همه به نوعی سهمی در تکوین و بالندگی آن ایفا کرده و کمتر نقطه‌ای از پهنه گسترده ایران را می‌توان یافت که سخنوران و شاعران و نویسندگان و ادبا آن حوزه سهمی در شکوفایی و غنای زبان فارسی بر دوش نگرفته باشند. در کنار زبان فارسی البته در بخشی از این گستره فرهنگی و تمدنی نیز گروهی از ایرانیان دارای زبان‌های محلی خود بوده و این زبان‌های محلی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و بدین ترتیب در تاریخ دیرین ایران زبان‌های محلی در مناطقی از ایران عموماً به عنوان زبان شفاهی و زبان فارسی به عنوان زبان تمدنی و فرهنگی و علمی ایفاگر نقش تمدن‌سازی بوده‌اند.

در سده اخیر و با ظهور کشورهای نو تأسیس یا برخی جریان‌های سیاسی در فراسوی مرزهای کشور برخی زبان‌های محلی که پیش از آن در قالب زبانی محلی در درون تمدن ایرانی گویشورانی داشت به شکل نماد و نشانه‌ای از ظهور اقوام و حتی ملت‌های نوپدید هویدا شد و بدین ترتیب این دست از زبان‌ها که تا پیش از آن نقشی در حد ارتباطات نسلی و زبان محاوره‌ای در میان گویشوران داشت در شکلی تازه و به عنوان زبانی ادبی و سیاسی ظاهر شدند. این تحول بر درون کشور نیز بی‌تأثیر نبود.
هر چند بر خلاف تجارب برخی کشورهای دور و نزدیک هیچ گاه در ایران مانعی بر سر استفاده یا شکوفایی این نوع زبان‌ها وجود نداشته و مردم ایران در مناطق خود همواره با آزادی کامل از زبان خود استفاده می‌کردند. به عنوان نمونه در حالی که در کشور همسایه غربی ما یعنی ترکیه کردهای این کشور در سده گذشته حتی در درون منازل خود نیز مجاز به استفاده از زبان‌های محلی خود یعنی کرمانجی و زازا نبودند و گفت‌و‌گو به این زبان‌ها بی‌مکافات نبود و بدین ترتیب بسیاری از کردهای ترکیه توانایی سخن گفتن به زبان کردی را از دست دادند در ایران شاهد آن بودیم که گویشوران کرد در مناطق کردنشین کشور نه تنها به زبان‌های رایج کردی در ایران سخن می‌گفتند بلکه بسیاری از آثار ادبی و هنری و منابع مکتوب کردی در کشور منتشر و برخی از بزرگترین موسیقیدانان کرد نیز آثار هنری خود را منتشر می‌کردند.

با سقوط رژیم پهلوی و استقرار نظام جدید و تدوین قانون اساسی در اصل ۱۵ قانون اساسی آزادی استفاده از زبان‌های محلی در کشور مورد توجه قرار گرفت. در چند دهه گذشته آثار ادبی و هنری و علمی و تاریخی بیشماری با زبان‌های محلی در ایران تولید و منتشر شده است. شمار قابل توجهی از رسانه‌ها از جمله شبکه استانی رادیو و تلویزیون و حتی شبکه‌های کشوری ساعات زیادی از برنامه‌های خود را به پخش برنامه‌های متنوع ادبی و سرگرمی و فیلم و موسیقی به زبان‌های محلی اختصاص داده و بدین ترتیب این دست از زبان‌ها نه تنها در معرض تهدید نیستند، بلکه نسبت به گذشته شرایط مناسب تری را نیز تجربه می‌کنند.
البته در کنار این توجه به زبان‌های محلی باید هوشیار بود چرا که گروهی افراطی و نیز برخی رقبای منطقه‌ای ایران یا دشمنان کشور در تلاش هستند مبحث زبان‌های محلی را با ایدئولوژی قومگرایانه و نژادپرستانه پیوند زده و بدین ترتیب از طریق زبان‌های محلی زمینه تشدید قومگرایی را فراهم سازند. حفظ زبان‌های محلی نشانه‌ای از استمرار تمدن و فرهنگ ایرانی است اما سیاسی شدن مبحث زبان‌های محلی منفذی مخاطره انگیز برای افراطی‌های تجزیه طلب است و باید مراقب این تحرکات بود.
روزنامه ایران، شماره ۶۷۲۳، صفحه ۲۴، چهارشنبه ۲ اسفندماه ۱۳۹۶

به کانال خبری پان ایرانیست بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PSVmPQcfYX5TA
Forwarded from اتچ بات
گستره #مطبوعات فارسی زبان از شبه قاره #هند تا #مصر

گفت‌و‌گو با #ناصرالدین_پروین، تاریخ نگار #مطبوعات درباره نقش و تأثیر مطبوعات فارسی زبان؛

«عثمانی‌ها نیز قبل از ایران روزنامه‌ای چاپ کردند که به #زبان_فارسی بود. در تفلیس هم که مرکز نایب السلطنه بوده روس‌ها روزنامه‌ای به زبان فارسی به‌نام «تفلیسکی ودوموسکی» یعنی اخبار تفلیس منتشر کردند که قبل از روزنامه کاغذ اخبار در ایران و در زمان فتحعلی شاه بوده است. ولی جالب اینجاست که آن را اول به #فارسی چاپ کردند بعد زبانش را ترکی کردند و وقتی دیدند که خواننده ندارد آن را دوباره فارسی کردند. مهم است بدانیم همه کسانی که زبان مادری شان ترکی بود، فارسی می‌نوشتند.

ما رابطه زیادی با کشور مصر نداشتیم و بعضی سلسله‌ها مانند ایوبیان بودند که ارتباط ضعیفی با ایران حفظ کرده بودند، البته ایرانی‌های مقیم مصر هم بسیار کم بودند تا اینکه کانال سوئز احداث شد و ایرانی‌های استانبول به مصر سرازیر شدند و اولین روزنامه فارسی در مصر، «حکمت» بود که توسط محمد مهدی تبریزی (زعیم الدوله) منتشر ‌شد، ولی روزنامه‌های فارسی در آنجا فروش مهمی نداشت و به جاهای دیگر می‌فرستادند.

بعد از هند و تفلیس و استانبول، در ایران روزنامه نگاری فارسی شروع شد که ابتدا کاغذ اخبار بوده و بعد روزنامه‌های دولتی و سرانجام از دوره مظفرالدین شاه و بویژه پس از مشروطه، روزنامه‌های غیر دولتی آمدند که با کش و قوس‌ها و مشکلات بسیار زیاد برای روزنامه نگاران و مجله نویسان همراه بود.

در افغانستان سال‌ها بعد از ایران ولی باز هم در زمان ناصرالدین شاه روزنامه «شمس النهار» چاپ شد که به احتمال زیاد ناشرش ایرانی بوده است و وابستگی اش به دربار هم برای من زیاد مشخص نیست و فکر می‌کنم شخصی بوده که موافقت دربار را کسب کرده بود.»

📝برگرفته از روزنامه ایران شماره ۶۱۰۳ شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۴

⬇️کانال خبری پان ایرانیست⬇️
https://telegram.me/joinchat/A7n6oTuh9PSVHHk7I2eBPw

متن کامل این گفتگو را در فایل PDF زیر بخوانید👇
تلاش های کشورهای جهان برای گسترش زبان خود و نقش ایران و #زبان_پارسی

از: م. ایرانخواه

«جوزف نای» نظریه‌پرداز آمریکایی که از او به عنوان طراح جنگ نرم نام برده می‌شود در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد: «ما به عنوان دولت آمریکا، از چندین میلیارد دلار بدهی که به دولت چین داریم، آنقدر نگران نیستیم که موسسه کنفوسیوس مرتباً در ایالت‌های مختلف آمریکا برای گسترش زبان چینی، شعبه می‌زند».
بنیاد سعدی مسئول گسترش #زبان_فارسی در جهان است. حداد عادل رییس بنیاد سعدی با بیان اینکه این بنیاد در سال‌های اخیر با کمبود بودجه در دولت روبه‌رو شده است، می‌گوید: «هزینه برگزاری کلاس آموزش زبان #فارسی در خارج از کشور بسیار بالاست و با ارز بالاتر از سه هزار تومان قدرت کار ما کم می‌شود، اما ما به کارمان ایمان داریم و امیدوارانه به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهیم و مطمئن هستیم که به نتیجه می‌رسیم، حتی اگر بودجه قطره چکانی به ما داده شود»
از سخنان ناامید کننده رییس این بنیاد درباره بودجه می‌توان فهمید که در برابر اقدامات هماهنگ و دامنه‌دار کشورهای دیگر برای گسترش نفوذ فرهنگی خود از طریق آموزش زبان و هزینه های هنگفت دولتی، وضعیت بنیاد سعدی و زبان پارسی در چه جایگاهی قرار دارد!
آنچه بیش در این میان شگفت‌آور است ابلاغ بخش‌نامه برای حذف دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه می‌باشد که اعتراض اساتید و دانشجویان زیادی را در پی داشت و دکتر نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت:
«ما هم به عنوان مسئولان دانشگاه تهران با چند گرایش شدن ادبیات فارسی مخالفیم و معتقد هستیم این رشته باید به صورت تک رشته زبان و ادبیات فارسی تدریس شود.» احمدآبادی این طرح را بدون هیچ برنامه‌ریزی جامعی می داند که از سوی افراد غیر متخصص اجرا شده است. وی با بیان اینکه هیچ کجای دنیا آموزش زبان رسمی خود را در دانشگاه‌ها تقسیم بندی نمی‌کنند گفت: گویا عده‌ای که فقط مدرک کاغذی دریافت کردند بدون کارشناسی این طرح را تدوین کردند، یعنی اصل را حذف کردند و به گرایش‌ها پرداختند.
مشخص نیست وقتی حتی رییس دانشگاه تهران با این بخشنامه مخالف است این دستور توسط چه کسانی و با چه نیت شومی ابلاغ شده است و هم اکنون در حال اجراست!

مخالفت عوامل قوم گرا و عناصر ضد ایرانی با زبان پارسی قابل فهم است اما مشخص نیست به چه دلیل برخی از چهره‌های دانشگاهی ایران با ژست های روشنفکرمآبانه با آموزش زبان پارسی در مدارس ایران! مخالفت ورزیده و بر پایه ناآگاهی یا غرض ورزی آن را یک اجبار و تحمیل می‌دانند. (نمونه اخیر آن سخنان محسن رنانی دکترای اقتصاد است)
زبان پارسی به عنوان یک زبان ملی به دلیل ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایش در طی هزاره‌ها به زبان ملی ایران تبدیل شده است و برخلاف برخی کشورها بر اثر اجبار یا زور حکومت‌های وقت نبوده است. با خواندن گزارش‌ زیر درباره تلاش‌های کشور‌های مختلف برای گسترش زبانهای خود در سطح جهان و اقدامات صورت گرفته در ایران، بویژه مخالفت هایی که در زمینه تدریس زبان پارسی می‌شود، بیش از همه تئوری‌ توطئه همه جانبه بر علیه وجود جهانِ ایرانی و ستون آن استوار یعنی زبان پارسی، تقویت می‌گردد.
****
بخشی از اقدامات کشورهای دیگر برای گسترش نفوذ بین المللی خود از طریق زبان (برگرفته از گزارش منتشره در خبرگزاری مهر به تاریخ تیرماه 1395)
* چینی‌ها و اسپانیایی‌ها به شدت در تلاش هستند تا در این رتبه‌بندی موقعیت بهتری کسب کنند؛ با تلاش‌های زیاد، متراکم و منظمی که چینی‌ها از طریق «بنیاد کنفوسیوس» و اسپانیایی‌ها از طریق «بنیاد سروانتس» انجام می‌دهند، رسیدن به این هدف برای آنها، دور از دسترس نیست.
* در ترکیه، متولی اصلی آموزش و گسترش زبان ترکی در جهان، بر دوش موسسه «یونس اِمره» است. این موسسه که ۷۰ شعبه در جهان دارد و برای آموزش زبان ترکی به جوانان به نقاط مختلف جهان، مدرس اعزام ‌کند تا زبان ترکی را به زبان دوم آنها تبدیل کند.
* کشورهای عربی بعد از اسپانیا و ترکیه قرار دارند که در همین مسیر تلاش می‌کنند؛ و با خرج دلارهای نفتی تلاش در گسترش زبان عربی دارند.
* در روسیه، قانونی به نام «قانون حفظ و حمایت و توسعه زبان روسی» وجود دارد که فرمان آن توسط پوتین صادر شد . مطابق آنچه کمیته علم، آموزش و فرهنگ شورای فدراسیون روسیه برای اجرای این قانون مصوب کرده، اجرای این قانون یک «وظیفه ملی و اقدامی ضروری در جهت تامین امنیت کشور» است.
* گسترش زبان و فرهنگ آلمانی در جهان به صورت رسمی بر عهده «موسسه گوته» است که 70 درصد از بودجه آن توسط دولت تامین می شود. موسسه گوته ۱۵۸ نمایندگی در خارج از کشور و ۱۲ دفتر در داخل آلمان و در کل جهان بیش از ۲۰۰۰ کارمند دارد.

کانال خبری حزب پان ایرانیست https://telegram.me/joinchat/A7n6oTuh9PSVHHk7I2eBPw
گزارش مجله معتبر #کالچر : #پارسی در میان ۱۰ زبان ماندگار باستانی

نشریه معتبر کالچر مقاله ای درباره برخی #زبان های باستای دنیا و تعداد گویِشوَران آن منتشر کرده است که ایران را نیز جزو 10 زبان باستانی زنده و پویا می داند که تا امروز به آن تلکم می شود.

در بخش هایی از مقاله گفته شده که «غیرممکن است که بگوییم زبانی از زبان دیگر قدیمی‌تر است چون همه آن‌ها به اندازه خود بشر قدمت دارند. با گفته شدن این مورد، هر یک از زبان‌هایی که در زیر به آن‌ها اشاره شده چیزی خاص دارند – چیزی باستانی – که آن‌ها را از بقیه متمایز می‌کند.»

این مقاله به توضیحاتی درباره زبان های تامیلی، لیتوانیایی، فارسی، ایسلندی‌، عبری، مقدونی، باسکی، فنلاندی، گرجی، ایرلندی بومی می پردازد.

بخش مربوط به #زبان_پارسی در این مقاله به شرح زیر است:

فارسی زبانی است که امروزه بیشتر در ایران، افغانستان و تاجیکستان صحبت می‌شود. فارسی نواده مستقیم #زبان_فارسی باستان یعنی زبان شاهنشاهی ایران است. فارسی مدرن حدود سال ۸۰۰ بعد از میلاد شروع به شکل گرفتن کرد و یکی از چیزهایی که آن را نسبت به بسیاری از زبان های مدرن متمایز می‌کند این است که از آن موقع تا به حال، این زبان تغییرات نسبتا اندکی داشته است.
#فارسی زبانان امروز می‌توانند نوشته‌ای متعلق به سال ۹۰۰ را دست بگیرند و آن را با سختی بسیار کمتری نسبت به یک انگلیسی زبان که شکسپیر می‌خواند، بخوانند.

لینک مقاله👇
https://theculturetrip.com/asia/india/articles/the-10-oldest-languages-still-spoken-in-the-world-today/


https://telegram.me/joinchat/A7n6oTuh9PSVHHk7I2eBPw کانال خبری پان ایرانیست