شاه فرتوت ابریقستان

#هیلاری
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
✔️بازبینی صحنه سیاست و اجتماع در پساانتخابات

🔸آرای انتخاباتی
شمارش و #ابراهیم_رئیسی به عنوان رییس جمهور، معرفی شد. رییس‌جمهور شدن او عاری از دوقطبی‌ها، ناآرامی‌ها و مشارکتی بود که در ۲۴سال گذشته در انتخابات ریاست جمهوری دیده می‌شد. #رئیسی گفتمان و شعار جدی و تازه‌ای را مطرح نکرد و با خیالی خالی از دغدغه رقیب جدی وارد عرصه شد. آرای امروز او چندان تفاوتی با آرای دوره قبل نداشت و آنچه سبب پیروزی او شد، ناشی از ریزش آرای رقیب بود. هرچند جریان اصلاح طلبی اکنون دارای انشعاب شده است اما ممکن است جریان اصلی #اصلاحات، ریزش آرا را گردن نگیرد و آن را ناشی از عدم حضور مهره‌های جدی خود به دلیل رد صلاحیت‌ها بداند. این ادعا وقتی که سران اصلی اصلاحات از عبدالناصر #همتی حمایت کردند و وارد رقابت شدند، عملا محلی از اِعراب ندارد.

هر جریان سیاسی دو وظیفه اصلی را برای خود تعریف می‌کند: جذب پایگاه اجتماعی برای قدرت گرفتن از آن - و نمایندگی آن- و کسب قدرت در جهت تحقق مطالبات آنانی که نمایندگی می‌کند. اصلاح طلبان آنگونه که خود در جریان رد صلاحیت ها می‌گفتند -و بعد خطرات آن را نادیده گرفتند- داوطلبانه وارد "بازی حاصل جمع صفر" به معنای سیاسی آن، شدند. یعنی بازی که شرایط و نتیجه یکسانی برای هر دوسوی بازی فراهم نیست و از همه مهم تر آنکه یک طرف بازی در صورت قبول، باید بپذیرد که بجای ابتکار عمل تنها با قواعدی که سمت مقابل به دلخواه معین می‌کند، بازی کند. به این گونه بازی‌ها در "نظریه بازی‌ها"، بازی جوجه (Chicken Game) گفته می‌شود. بازی که سود یک بازیکن فقط و فقط با زیان بازیکن دیگر همراه است. در نظریه بازی‌ها شیوه اجرای بازی نیز مهم است مثلا اگر شیوه انتخاب نامزد دموکرات‌ها در آمریکا همچون شیوه جمهوری‌خواهان بود در انتخابات سال ۲۰۰۸ #هیلاری_کلینتون نامزد دموکرات‌ها بود نه #اوباما (کتاب پیش بینی های سیاسی/بروس بوئنو دمسکیتا ) . رویکرد #شورای_نگهبان در چند دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری نیز به گونه‌ای است که اصلاح‌طلبان باید به نامزدی عاریتی روی آورند و بزرگترین دغدغه آنان در هر انتخابات تایید شورای نگهبان باشند. این درحالی است که رقیب این فرصت را دارد که با تمام مهره‌های خود بازی کند. با وجود همه این شرایط، اصلاح‌طلبان می‌توانستند میان حفظ بدنه اجتماعی و قمار از پیش باخته بر سر پیروزی، اولی را نگاه دارند اما انتخاب آنان با نوعی مزاج متغیر، دومی بود.

به نظر می‌رسد دلیل این انتخاب همان چیزی بود که یکی از چهره‌های اصلاح طلب طی گفتگویی در کلاب هاوس بدان اشاره کرد:" اگر ما در انتخابات پیشین مجلس شرکت می‌کردیم نظام، سخاوت بیشتری در تایید صلاحیت نامزدهای اصلی ما در انتخابات ریاست جمهوری داشت". اصلاح‌طلبان به جز آنچه گفته شد به اتفاق، بیش از حد لازم تکیه داشتند و راهبردشان چندان ابتنایی بر روابط عِلّی - معلولی یا در نظر آوردن تغییرات و تحولات اجتماعی نداشت. آنان حتی درک دقیقی از محاسبات حاکمیت و نقش خود در این محاسبات نداشتند و از همه بدتر آنکه نسبت خود با جامعه و مختصات و ذائقه جامعه را نیز در همان قالب دهه‌های آغازین جریان اصلاح‌طلبی می‌دیدند. نتیجه این اشتباهات اکنون، هم از دست دادن پایگاه اجتماعی و هم دورماندن از قدرت است.

🔸این سخن درست است که آن بخش از مردم که در انتخابات شرکت نکردند لزوما از دسته براندازان نیستند و آن بخش از مردم که در انتخابات شرکت کردند لزوما خواستار حفظ وضع موجود نیستند اما آنچه این معادله را اندکی معنادار می‌کند اتفاقا از سوی حاکمیت صورت گرفت آنجا که حضور در انتخابات به معنی مقبولیت نظام معرفی شد و به شکل طبیعی عدم حضور، معنایی سلبی یافت. با این همه در مورد اینکه دستاورد دسته اول و دست دوم در دوره ریاست رئیسی چه خواهد بود و مطالبات آنان تا چه میزان امکان تحقق خواهد یافت، نقد و نظرهای مختلفی وجود دارد، پاسخ به این موضوع برای جامعه بسیار مهم است و طولانی شدن پاسخ و مبهم ماندن هدف و امکانات، می‌تواند به تضاد و ناامیدی مطلقی منجر شود که قطعا تبعات سیاسی و اجتماعی خواهد داشت و چه بسا زمینه ساز تغییرات و نابسامانی‌های سیاسی و اجتماعی شود. این تبعات تنها متوجه مردم نیست زیرا حاکمیت با بیش از ۵۰ درصد از مردمی مواجه است عملا از امید به بسامان شدن امور دست شسته‌اند و حاضر به ادامه کار در بازی نیستند که همه قواعد آن از یک طرف وضع می‌شود.

#سهند_ایرانمهر
t.center/oldkingofebrighestan
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
دو آدم اشتباهی زندگی ما!

✍️ #مصطفی_داننده

#ترامپ تمام شد! این بهترین خبر سال‌های اخیر برای مردم جهان بود. واقعا نمی‌دانم چگونه ترامپ مثل قارچ پس از باران، بیرون زد و سرنوشت، بسیاری از آدم‌ها از جمله ما ایرانی‌ها را تغییر داد؟

🔹این آدم اشتباهی، با تصمیماتش روند ایران بعد از
#برجام را متوقف کرد و باعث شد اقتصاد کشور دچار ضربه‌های مُهلکی شود که به نظر می‌رسد به این زودی‌ها قابل جبران نباشد.

🔹فراموش کار نباشیم. بعد از توافق هسته‌ای، ایران به یک ثبات قابل توجه رسید. دلار برای مدت زیادی ثابت ماند. شرکت‌های خارجی به سوی ایران روانه شدند. اگر یادتان باشد، خودروهای چینی که امروز جواب سلام، آدم پول‌دارها را نمی‌دهند، در آن روزها التماس می‌کردند که یکی آنها را بخرد. می‌گفتند ماشین را ببر، هر وقت داشتی بیا پولش را بده!

🔹نفت می‌فروختیم و اقتصادمان جان گرفته بود اما ترامپ آمد و ماه عسل برجام را به پایان رساند و دوباره تحریم‌ها را به سمت کشور روانه کرد.

🔹اگر در انتخابات ریاست جمهوری ۴ سال پیش آمریکا،
#هیلاری_کلینتون پیروز انتخابات شده بود شاید داستان امروز ایران و وضعیت اقتصادی آن، به گونه‌ای دیگر بود. دوران برجام برای کشور آن قدر شیرین بود که مردم البته نه همه آنها، دوست دارند دوباره برجام احیا شود و یخ‌های اقتصاد ایران آب شود.

🔹زندگی بسیاری از ایرانی‌ها به خاطر تصمیمات ترامپ، دچار مشکل شد. البته در این میان، نقدهای بسیاری به رفتار حسن #روحانی بعد از خروج آمریکا از برجام و انفعال دولت، وارد است که نمی‌شود به سادگی از کنار آن گذشت.

🔹ما به آدم‌های اشتباهی عادت داریم. در سال ۸۴، یکی از آنها را تجربه کردیم. دولت اصلاحات یک کشور آرام با اقتصادی آرام را تحویل #محمود_احمدی‌نژاد داد. کشوری که رابطه خوبی با جهان داشت و همه رییس جمهور وقت ایران سید محمد #خاتمی را نماد صلح و گفتمان می‌شناختند.

#احمدی‌نژاد سکان کشور را به دست گرفت و با تصمیماتش، اقتصاد با ثبات ایران را به بی‌ثباتی کامل کشاند. به جز چند کشور، هیچ کس دوست ما نبود و همه سعی می‌کردند با تحریم به ایران ضربه بزنند.

🔹دوران احمدی‌نژاد، هم عصر با جوانی بسیاری از متولدین دهه ۶۰ بود. جوانانی که به خاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، جوانی نکردن و از همان دوران با سختی‌ها دست به گریبان شدند. جوانانی که حالا به سی و چند سالگی رسیدند و با چنگ و دندان در حال حفظ زندگی خود هستند و شاید هم مهاجرت کرده باشند.

🔹شاید اگر احمدی‌نژاد رییس جمهور نمی‌شد و فرد دیگر هم مسیر با دولت اصلاحات به قدرت می‌رسید، داستان ایران به گونه‌ای دیگر نوشته می‌شد و اصلا احتیاجی به برجام نبود و
#حسن_روحانی هم به ریاست جمهوری نمی‌رسید.

🔹شاید اگر او نبود، امروز شاهد دو قطبی‌های پررنگ اجتماعی در کشور نب
ودیم.

🔹شباهت ترامپ و احمدی‌نژاد در این است که هردوی آنها، جایگاه ریاست جمهوری در ایران و آمریکا را زیر سوال بردند. آنقدر این جایگاه تحقیر شده است که در آستانه انتخابات ۱۴۰۰، هرکسی که مسئولیتی در کشور داشته، فکر می‌کند می‌تواند رییس جمهور هم باشد.

🔹چاره چیست. آدم‌های اشتباهی همیشه هستند و مسیر زندگی آدم‌ها را تغییر می‌دهند. امیدوارم در آینده دیگر دچار این آدم‌ها ن
شویم.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1399/11/2/1177265_233.jpg

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
دل‌بستن بی‌حاصل به انتخابات کنگره

پاره‌ای محافل سیاسی و مقام‌های رسمی در ایران، سیاست دولت دونالد #ترامپ در برابر جمهوری اسلامی را به خلق و خوی ویژۀ رئیس جمهور آمریکا نسبت می‌دهند و بر این گمان‌اند که اگر مثلاً #هیلاری_کلینتون به جای ترامپ به کاخ سفید راه یافته بود؛ روند روابط دو کشور مسیر متفاوتی را طی می‌کرد.
از همین رو، این محافل با این امید که در انتخابات ماه نوامبر، دمکرات‌ها بر کنگرۀ آمریکا مسلط خواهند شد و نقشۀ ترامپ علیه جمهوری اسلامی را نقش بر آب خواهند کرد؛ دولت را به پرهیز از مذاکره با دولت آمریکا فرا می‌خوانند.
به گمان آنان، هر نوع مذاکره‌ای در شرایط حاضر، به تقویت ترامپ و پیروزی جمهوریخواهان در کنگره منجر می‌شود.
صرف نظر از اینکه سلطۀ دمکرات‌ها بر مجلس سنا که از قدرتی بسیار بیشتر از مجلس نمایندگان برخوردار است؛ در انتخابات ماه نوامبر نزدیک محال می‌نماید؛ اما این گونه نگاه به سیاست خارجی آمریکا و تقلیل آن به نزاع‌های حزبی و خلق و خوی شخصی رئیس جمهور اصولاً اشتباهی تکراری در ایران است.
در واقع، از چهل سال پیش به این سو، هر حزبی که در آمریکا بر سر کار آمده است؛ مقام‌های ایرانی و بسیاری تحلیلگران سیاسی پنداشته‌اند که اگر رقیب آن حزب در انتخابات برنده می‌شد؛ برای جمهوری اسلامی بهتر بود!
اکنون نیز این تصور پدید آمده که همۀ مشکلات روابط دو کشور به ترامپ برمی‌گردد و اگر دورۀ او به پایان برسد؛ فرجی حاصل می‌شود.
با اطمینان می‌توان گفت که اگر ترامپ همین امروز هم سقوط کند؛ مادامی که جمهوری اسلامی سیاست‌های فعلی خود را در دو حوزۀ داخلی و خارجی دنبال می‌کند؛ کمترین فرجی حاصل نخواهد شد!
کسانی که کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون را از نردیک دنبال می‌کردند؛ به خوبی می‌دانند که او سیاست اعمال فشار شدید بر جمهوری اسلامی را در دستور کار خود داشت چرا که انتظارات حزب دمکرات از تغییر رفتار ایران در سایۀ امضای برجام برآورده نشده بود. شاید هیلاری در صورت پیروزی برجام را ملغی نمی‌کرد؛ اما او به تشدید تحریم‌ها و اعمال فشار فزاینده از راه‌های دیگر بخصوص ازطریق اجماع بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی می‌اندیشید.
در واقع، از همین جهت بود که جناح اصطلاحاً "اصولگرا" از پیروزی ترامپ در انتخابات استقبال کرد. این استقبال بر خلاف ادعای برخی از اصلاح‌طلبان به دلیل علاقۀ آنان به لغو برجام نبود؛ بلکه آنها، ترامپ را "کاسب" و "معامله گر"ی فرض می‌کردند که می‌توان با چند قرارداد اقتصادی پرسود او را خرید؛ چرا که به زعم آنان او از دغدغه‌های حقوق بشری و نظایر آن، فارغ و برکنار بود.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، بحث کاسب بودن و امکان ساخت و پاخت اقتصادی با او چنان فضای داخلی را پر کرده بود که من به هر کس می‌گفتم این حرف‌ها توهم و افسانه است؛ باور نمی‌کرد.
ظاهراً بسیاری از ما ایرانیان هنوز این واقعیت آشکار را به رسمیت نشناخته‌ایم که سیاست بین‌الملل، در درجۀ نخست برحفظ نظم موجود یا ایجاد نظمی نوین در چارچوب منافع بلند مدت بازیگران اصلی صحنۀ جهانی دور می‌زند و از این رو در کوتاه‌مدت و میان‌مدت جنبۀ امنیتی آن بر جنبۀ اقتصادیش غلبه دارد. طبعاً هر یک از کشورها به اندازۀ توانایی خود می‌تواند در حفظ نظم موجود و یا ایجاد نظم تازه سهمی داشته باشد و از تبعات آن بهره ببرد؛ اما کشوری که کاملاً در جهت خلاف نظم منطقه‌ای و جهانی مورد نظر بازیگران اصلی و فرعی حرکت کند؛ خواه ناخواه تحت فشار فزاینده قرار می‌گیرد.
این گفتۀ محمد جواد #ظریف که "خودمان انتخاب کردیم جور دیگری زندگی کنیم" ظاهراً به همین حرکت در جهت خلاف نظم موجود یا در حال ظهورِ منطقه‌ای و حتی داعیۀ ایجاد وضعیتی دلخواه در خاورمیانه دلالت دارد.
با این حساب تا زمانی که کشوری انتخابش "جور دیگری" باشد؛ اینکه کاخ سفید یا کنگره را چه فرد یا حزبی رهبری کند؛ توفیری در سرنوشت‌اش ندارد.


#احمد_زیدآبادی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
پیامدهای اعتراف نکردن به اشتباه در جامعه ایرانی.

در جوامع پیشرفته و متمدن امروزی اقرار و اعتراف به اشتباه و سپس یافتن عوامل و دلایل خطا و حرکت در مسیر تصحیح و ترمیم آن امری بسیار پسندیده و نشانه شهامت و بلوغ فکری شخص است.
اما متاسفانه یکی از آسیبهای رایج و ویرانگر فرهنگی جامعه ایرانی عیب و عار دانستن اعتراف به اشتباه است، انگار که انسان نباید در مسیر زندگیش اشتباه کند. بنابراین معمولاً در این جامعه، کسی را که به اشتباهش اقرار می کند را فردی ضعیف و ساده‌لوح می‌دانند.
یکی از مثالهای فرهنگ شایستهٔ اقرار به اشتباه در جوامع توسعه یافته امروزی، اذعان #هیلاری #کلینتون به اشتباه دولت آمریکا در سرنگونی دولت ملی دکتر #مصدق در سال ۱۳۳۲ هجری شمسی در ایران است، که یکی از نشانه‌های بلوغ سیاسی وی بود.
قطعاً یکی از دلایلی که مردم عامه و به ویژه مسئولین مملکتی ایرانی به اشتباهات خود اعتراف نمی‌کنند، ترس از خوردن برچسبهای اخلاقی منفی است، در صورتی که حتی متوجه اشتباه خود نیز شوند، این مساله شاید از لحاظ فردی برای شخص مورد نظر مشکلی ایجاد نکند، ولی از لحاظ اجتماعی باعث رواج دو پدیده شوم مقدس شدن این اشخاص در بین مردم و در نهایت بی‌اعتباری حکومت در نزد جامعه و بحران مشروعیت آن می‌شود، همانطور که جمهوری اسلامی هم اکنون دچار آن گردیده است.
امروزه با پیشرفت روزافزون رسانه‌های جمعی و به ویژه شبکه‌های اجتماعی، جامعه به آسانی با مقایسه گفتار و رفتار حاکمان در گذشته و حال، متوجه تغییرات آنها شده و در صورت متفاوت بودن مواضع و عملکرد آنها به ریاکاری و مقدس‌نمایی آنها پی برده و دچار تناقضات اساسی و دوگانگی می‌شود.
یکی دیگر از عوارض عدم اقرار مسئولین حکومتی به خطاهای خود، محروم شدن ایشان از امکان دریافت نظرات کارشناسی افراد خبره است، حتی امکان دارد ترس از افشا شدن اشتباهات مسئولین در نزد جامعه آنقدر زیاد باشد که باعث واکنشهای بسیار ناشایست از سوی آنها در رویارویی با دیدگاههای عاقلانه و راهگشای دلسوزان و منتقدین فرهیخته شود.

https://t.center/oldkingofebrighestan
آیت‌الله #خامنه‌ای "مذاکره محرمانه" با #آمریکا را پیش از روی کار آمدن #روحانی شروع کرد/

#هیلاری_کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا، در کتاب خاطرات خود به نام "گزینه‌های دشوار" نوشته:
#سلطان_قابوس پادشاه #عمان، در ژانویه ۲۰۱۱ (دی ۸۹) به ایالات متحده پیشنهاد داده که میان این کشور و #ایران میانجیگری کند واین پیشنهاد پذیرفته شده.

علی اکبر صالحی وزیر خارجه وقت ایران در مصاحبه‌ای با ماهنامه دیپلمات در آذر ۹۴ تایید کرده که سلطان قابوس در این زمینه به آیت‌الله خامنه‌ای نامه نوشته و این نامه به دست رهبر رسیده است. آقای صالحی می افزاید در اواسط سال ۹۰ پس از دریافت نامه سلطان قابوس در یک ملاقات خصوصی با آیت‌الله خامنه‌ای در مورد مذاکره محرمانه با آمریکایی ها مشورت کرده و رهبر گفته است این مذاکرات انجام شود.

علی اکبر صالحی در مصاحبه جداگانه‌ای با روزنامه ایران می‌افزاید تماسهای طرفین برای زمینه چینی مذاکرات معاونان وزرات خارجه ایران و آمریکا مدتی ادامه پیدا کرده تا نهایتاً، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۱۲ آمریکا (آبان ۱۳۹۱) آمریکایی ها خواستار توقف تماسهای محرمانه تا زمان روشن شدن نتایج انتخابات آمریکا شده‌اند.

چهار ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (در مارس ۲۰۱۳ یا اسفند ۱۳۹۱) سرانجام با چراغ سبز آیت‌الله خامنه‌ای ملاقات محرمانه معاونان وزرای امور خارجه ایران و آمریکا در مسقط عمان برگزار می شود. این ملاقات، حدود سه ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ایران فاصله دارد. پس از برگزاری آن، این بار آیت‌الله خامنه‌ای است که به گفته علی اکبر صالحی، خواستار متوقف شدن مذاکرات تا زمان بعد از انتخابات می‌شود.

به گفته آقای صالحی، بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲، او رییس‌جمهور جدید را در جریان مذاکرات پشت پرده‌ای که در دوره دوم آقای #احمدی‌نژاد و به اذن آیت‌الله خامنه‌ای با آمریکایی ها انجام شده قرار داده و اطلاع از این موضوع، "تعجب" آقای روحانی را برانگیخته است.

غلامرضا مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اردیبهشت ۹۵ نقل کرده که با تشدید تحریم‌های هسته‌ای احمدی‌نژاد گزارشی به رهبری داد که:
"ما به آخر خط رسیدیم و با توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت درباره انرژی هسته‌ای باید‌ آن را امضا کنیم". وی افزود پس از آن، آقای احمدی‌نژاد گفته که در غیر این صورت نمی‌تواند مسئولیت پرونده هسته‌ای را بپذیرد و آیت‌الله خامنه‌ای پاسخ داده: "خودم این مسئولیت را قبول می‌کنم".

واضح نیست که زمان این مکالمه، مشخصا قبل از مذاکرات هسته‌ای محرمانه اسفند ۱۳۹۱ معاونان وزارت امور خارجه ایران و آمریکا در مسقط بوده یا خیر، ولی واضح است که به لحاظ زمانی، نزدیک به آن بوده است.

در هر حال، آیت‌الله خامنه‌ای چند هفته بعد از مذاکرات مسقط، در اول فروردین ۱۳۹۲ با اشاره به "تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر" گفت: "آمریکایی‌ها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریم‌ها اثر گذاشته. بله، تحریم‌ها بی‌اثر نبود؛ می‌خواهند خوشحالی کنند، بکنند." اظهاراتی که ظاهرا حکایت داشت وی مایل به پافشاری بر گفته‌های قبلی خود در مورد بی‌تاثیربودن تحریم ها نیست.

این گفته آقای خامنه‌ای، کمتر از سه ماه قبل از انتخاباتی بیان شد که نتیجه آن، روی کار آمدن حسن روحانی و سپس شروع مذاکرات منجر به برجام بود.

@BBCHosseinBastani
@oldkingofebrighestan
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.