آخرت هر حاكمي، شبيه دنياي مردمش است
حاكمان ايران ما را به چاه انداختند و دنياي ما را آتش زدند
✍ #میلاد_موسوی۱- اصطلاحی داریم به اسم "چاهاستراتژیک"
زمانی که شما در چاه بیفتید و منفعت استراتژیک و بلندمدت همه بازیگران در این باشد که شما در چاه باقی بمانید، درآمدن شما از آن چاه، تقریبا محال هست.
عمیقترین چاه استراتژیک متعلق به کره، شمالی است.
چاهی که کره شمالی در آن قراردارد، دربلندمدت به نفع همه(به جز مردم آن کشور) است.
آن چند بمب اتم و موشک کره شمالی، باعث میشود تمام همسایهها برای امنیتشان به آمریکا وابسته باشند و آمریکا جای پای محکمی در آن منطقه اقتصادی دنیا داشته باشد.
و تحریمهای فلج کننده امریکا باعث میشود که کره شمالی برای همه نیازهای اولیه به روسیه و چین وابسته باشد و روسیه و چین از کره شمالی در هر مذاکرهای، به عنوان یک تهدید علیه همه منطقه جنوب شرق آسیا استفاده بکنند.
دولتهای ژاپن و کره جنوبی و... برای ایجاد حمایت و حس اتحاد در افکار عمومی کشور خودشان، از کره شمالی به عنوان یک دشمن ترسناک، تصویرسازی میکنند.
حاکمان کره شمالی هم در رفاه کامل زندگی میکنند و به سرکوب ایدئولوژیک علیه مردم خود ادامه میدهند و از وضعیت فعلی بسیار راضی هستند.
و نیم قرن هست که مردم بدبخت کره شمالی در "چاه" سوء تغذیه و عدم رفاه و عدم
#آزادی دست و پا میزنند.
ایران هم در چاه مشابهی گرفتار شده.
پرونده هستهای ایران، شبیه جامجهانی فوتبال، یک دور در کل دنیا مذاکره شده:
تهران، بروکسل، پاریس، ژنو، بن، لندن، مادرید، لیسبون، استانبول، بغداد، مسکو، آلماتی قزاقستان!، مسقط، نیویورک، لوزان، وین و امروز دوحه.
و البته هیچگاه این مساله حل نشده؛ چون هیچکس، نیاز خاصی برای حل این مساله ندارد.
امریکا و اسراییل، با استفاده از این ببر کاغذی، همه کشورهای ریز و درشت منطقه را زیر بلیط خود آورده و متحد کردند.
دولتهای همسایه برای بسیج افکار عمومی، از نعمت وجود این مثلا تهدید، نهایت استفاده را میکنند.
ضمنا از منابع مشترک نفتی و گازی و از دور زدن تحریمها و... درآمد کسب میکنند.
روسیه و چین هم از اینکه یک کشور در قلب خاورمیانه را مفت به دست آوردهاند و تحت حضانت گرفتهاند، خوشحالند.
حاکمان ایران هم وضعیت خوبی دارند:
#تحریم و
#تورم، کوچکترین اثری در لایف استایل اشرافی اکثر مسئولان نداشته و همچنان آقازادهها در اروپا و آمریکا مشغول تحصیل و تفریح هستند.
خودشان هم گاهی برای چکاپ و خرید سیسمونی به استانيول و لندن و... سفر میکنند.
و در حالی که ذرهای از کیفیت زندگی آنها کم نشده، با راهپیمایی روز فلان و مشارکت چهل درصدی در
#انتخابات بهمان و... پشت بلندگو داستانهای حماسی ميبافند.
(و البته هر شش ماه یکبار هم به یگان ویژه و ... دستور سرکوب اشرار و مزدوران... را میدهند.)
۲- "میگویند در زمانهای قدیم، پادشاهی خیلی سخت مریض شده بود، و میگفت حاضرم نصف مملکت را بدهم ولی بتوانم یک بار دیگه بدون درد ادرار کنم."
سال ۸۸ طبقه متوسط، ایران را در "ناامیدی کامل" فرو برد و در کمتر از پانزده سال، امروز طبقه متوسط دچار "ویرانی" شده است.
درک من از اوضاع همین است، به نظرم حاضر هستند نصف مملکت در ناامیدی و فقر غرق شوند، ولی ایدههای مشعشع آنها، به عنوان سیاستهای راهبردی داخلی و خارجی اجرا بشود و افسار مملکت به دست نامحرم نیفتد.
۳- شما اگر پلیدترین مدیر هم باشید، باز هم عدهای زیردست ساده لوح خواهید داشت که میگویند فلانی مدیر خوبیست؛ خودش هم از این وضعیت ناراحت است؛ اما حرفهاش را گوش نمیدهند، دور و بریهایش بد هستند.
حکایت زیر را
#عبید_زاکانی چندصدسال پیش برای این گروه گفته:
"در روزگار پيشين صيادى بود؛ هر روز برون آمدى و مرغان را بگرفتى و بكشتى!
روزى سرمايى عظيم بود، به صحرا رفته بود و مرغان را بگرفته بود و پر و بال ايشان را ميكند!
از غايت سرما آب از چشم او ميدويد.
يكى از مرغان گفت: بيچاره مردى حليم است و رحيم دل، بر ما ميگريد.
ديگرى گفت: در گريه چشمش منگر، در فعل دستش نگر..."
۴- بعضی از دوستان اعتراض میکنند که تو خیلی بدبین و تلخ هستی:
زمانی که وسط طوفان، در یک کشتی شکسته گیر افتادهاید، خوشبین بودن فایدهای ندارد. اتفاقا باید چشمها را خوب باز کرد و به دنبال راه نجات بود.
من اهل
#مهاجرت نیستم، ولی نمیتوانم هیچ کدام از جوانهایی که از این مملکت رفتند را سرزنش کنم.
مهاجرت خیلی سخت است، چون نمیدانی چه میشود؛ ولی ماندن در ایران سختتر هست، چون میدانی چه میشود.
۵- قدیمیها میگفتند آخرت هر حاكمی، شبيه دنياى مردمش هست.
حاکمان ما، فعلا به قیمت از دست رفتن جوانی و آبرو و آرزو و اعتقادات ما، در حال ساخت آرمانشهر خود هستند. ولی شک ندارم بدآخرتی دارند.
چون ما را به چاه انداختند و دنیای ما را آتش زدند...
#شاه_فرتوت_ابریقستانt.center/oldkingofebrighestan