شاه فرتوت ابریقستان

#محمد_مجتهد_شبستری
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
🔴نظام جمهوري اسلامي هم مانند همه نظامهاي ديگر نامقدس است!

در این چهار دهه گذشته اگر علوم انسانی، اسلامی نشده، یک حادثه مهم دیگر بتدریج اتفاق افتاده و شکل و قوام یافته که اصلا مورد انتظار طراحان و کارگزاران اسلامی سازی علوم انسانی نبوده است. آن حادثه این است که بجای اسلامی شدن علوم انسانی، «علوم اسلامی انسانی» شده است.

معنای این مدعا این است که در ایران معاصر بر اثر بسط تاریخی انقلاب و تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی برآمدۀ از آن، قداست آن علوم و متولیان و نظام کاملا زدوده شده و پرده‌های توهم پاره شده و ماهیت عریان و واقعی آن علوم و متولیان و نظام حکومتی آشکار گشته است. آن پدیده‌ها یاد شده نه الهی که همه «انسانی» یعنی خطاپذیر، قابل اشتباه و انحراف و اسیر چنگال شرور قدرت و قابل انتقاد دیده می‌شوند. حد و حدود هر کدام از آن‌ها معلوم شده، کاستی‌ها و توانایی‌های آن‌ها برآفتاب افتاده، واقعیت‌ها از توهم‌ها دربارۀ آن‌ها جدا گشته است:
۱. معلوم و آشکار گشته که در طول چهار دهه گذشته، کشور ایران با علوم برآمده از وحی اداره نشده (چون این کار ممکن نبوده است)، بلکه عملاً با همان علوم انسانی اداره شده که در صدد حذف آن بوده‌اند (تدوین چندین برنامه توسعه و چشم انداز بیست ساله و مانند اینها نمونه‌های بارز این واقعیت است).

۲. معلوم و آشکار شده که متولیان علوم اسلامی (نهاد روحانیت، مرجعیت و حوزه‌های علمیه) هم خطاپذیر و اشتباه‌کار و متاثر از وسوسه‌های قدرت و منافع صنفی... و قابل انتقادند.

۳. معلوم و آشکار شده که تعبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جز یک شعار تبلیغاتی نیست و این نظام هم مانند همه نظام‌های دیگر دنیا نامقدس است. این نظام هم همان کارهای خوب یا بد را می‌کند که نظام‌های دیگر دنیا می‌کنند. حکومتگران ایران هم مانند همه حکومتگران دیگر خطا پذیر و اشتباه کار و قابل انتقاد هستند. پس آنچه اتفاق افتاده این است که آن پدیده‌ها که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب ادعا می‌شد که الهی هستند و هاله‌ای از قداست دور آنها را فرا گرفته بود، امروز همه آنها بشری (انسانی) دیده می‌شوند. و بدین ترتیب این علوم اسلامی است که انسانی شده است و نه بالعكس

#محمد_مجتهد_شبستری
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
به مناسبت واقعه هفتم تیر و روز قوه قضاییه!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای #شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
به مناسبت واقعه هفتم تیر و روز قوه قضاییه!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای #شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔴نظام جمهوري اسلامي هم مانند همه نظامهاي ديگر نامقدس است!

در این چهار دهه گذشته اگر علوم انسانی، اسلامی نشده، یک حادثه مهم دیگر بتدریج اتفاق افتاده و شکل و قوام یافته که اصلا مورد انتظار طراحان و کارگزاران اسلامی سازی علوم انسانی نبوده است. آن حادثه این است که بجای اسلامی شدن علوم انسانی، «علوم اسلامی انسانی» شده است.

معنای این مدعا این است که در ایران معاصر بر اثر بسط تاریخی انقلاب و تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی برآمدۀ از آن، قداست آن علوم و متولیان و نظام کاملا زدوده شده و پرده‌های توهم پاره شده و ماهیت عریان و واقعی آن علوم و متولیان و نظام حکومتی آشکار گشته است. آن پدیده‌ها یاد شده نه الهی که همه «انسانی» یعنی خطاپذیر، قابل اشتباه و انحراف و اسیر چنگال شرور قدرت و قابل انتقاد دیده می‌شوند. حد و حدود هر کدام از آن‌ها معلوم شده، کاستی‌ها و توانایی‌های آن‌ها برآفتاب افتاده، واقعیت‌ها از توهم‌ها دربارۀ آن‌ها جدا گشته است:
۱. معلوم و آشکار گشته که در طول چهار دهه گذشته، کشور ایران با علوم برآمده از وحی اداره نشده (چون این کار ممکن نبوده است)، بلکه عملاً با همان علوم انسانی اداره شده که در صدد حذف آن بوده‌اند (تدوین چندین برنامه توسعه و چشم انداز بیست ساله و مانند اینها نمونه‌های بارز این واقعیت است).

۲. معلوم و آشکار شده که متولیان علوم اسلامی (نهاد روحانیت، مرجعیت و حوزه‌های علمیه) هم خطاپذیر و اشتباه‌کار و متاثر از وسوسه‌های قدرت و منافع صنفی... و قابل انتقادند.

۳. معلوم و آشکار شده که تعبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جز یک شعار تبلیغاتی نیست و این نظام هم مانند همه نظام‌های دیگر دنیا نامقدس است. این نظام هم همان کارهای خوب یا بد را می‌کند که نظام‌های دیگر دنیا می‌کنند. حکومتگران ایران هم مانند همه حکومتگران دیگر خطا پذیر و اشتباه کار و قابل انتقاد هستند. پس آنچه اتفاق افتاده این است که آن پدیده‌ها که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب ادعا می‌شد که الهی هستند و هاله‌ای از قداست دور آنها را فرا گرفته بود، امروز همه آنها بشری (انسانی) دیده می‌شوند. و بدین ترتیب این علوم اسلامی است که انسانی شده است و نه بالعكس

#محمد_مجتهد_شبستری
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
به مناسبت واقعه هفتم تیر و روز قوه قضاییه!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای #شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔴محض رضاي خدا این القاب افسون‌کننده را کنار بگذارید


🔹این روزها که نزاع عده‌ای برسر اموال و عناوین و مقامات دنیوی بالا گرفته و هر کس در این باره سخنی می‌گوید، من هم سخنی دارم.
سخن من این است که همهٔ این افراد که در این روزها چه در مقام طرفین دعوی و چه در کسوت ناصح و خیرخواه گونه‌ای با این نزاع درگیر شده‌اند و همگی لقب «آیت‌الله» یدک می‌کشند انسان‌هایی‌ند مانند سایر انسان‌های جامعه.
🔹اگر گفته شود محمد #یزدی و صادق #لاریجانی، ناصر #مکارم، احمد #جنتی، حسین #نوری‌همدانی و … چنین یا چنان گفته‌اند مردم می‌توانند دربارهٔ سخنان آن‌ها با توجه به اعمال آن افراد به‌راحتی داوری کنند. اما وقتی لقب «آیت‌الله» به این افراد می‌چسبانند و می‌گویند «آیت‌الله فلان چنین گفت» و «آیت‌الله بهمان چنان»، در این صورت پای خدا به میان کشیده می‌شود و عظمت و جلالت خداوند خرج مقاصد دنیوی این افراد می‌گردد و عموم مردم چون افسون‌زده می‌شوند قدرت تمیز و تشخیص حق و باطل را از دست می‌دهند.
🔹این القاب افسون‌کننده و ضد شفافیت هستند. محض رضای خدا و برای اینکه مردم افسو‌ن‌زده نشوند، خواهش می‌کنم آقایان برای همیشه این القاب را کنار بگذارند و از علمای دین هم مانند سایر افراد جامعه، فقط با نام کوچک و عنوان خانوادگی سخن گفته شود.
آنقدر خدا خرج مقاصد دنیوی اشخاص شده که سرمایهٔ معنوی جامعهٔ ما درحال نابودی است. چه کسانی مسئول این وضع اسف‌بار هستند؟!

✍️ #محمد_مجتهد_شبستری

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
به مناسبت واقعه هفتم تیر و روز قوه قضاییه!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای #شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔴نظام جمهوري اسلامي هم مانند همه نظامهاي ديگر نامقدس است!

در این چهار دهه گذشته اگر علوم انسانی، اسلامی نشده، یک حادثه مهم دیگر بتدریج اتفاق افتاده و شکل و قوام یافته که اصلا مورد انتظار طراحان و کارگزاران اسلامی سازی علوم انسانی نبوده است. آن حادثه این است که بجای اسلامی شدن علوم انسانی، «علوم اسلامی انسانی» شده است.

معنای این مدعا این است که در ایران معاصر بر اثر بسط تاریخی انقلاب و تحولات اجتماعی و حوادث سیاسی برآمدۀ از آن، قداست آن علوم و متولیان و نظام کاملا زدوده شده و پرده‌های توهم پاره شده و ماهیت عریان و واقعی آن علوم و متولیان و نظام حکومتی آشکار گشته است. آن پدیده‌ها یاد شده نه الهی که همه «انسانی» یعنی خطاپذیر، قابل اشتباه و انحراف و اسیر چنگال شرور قدرت و قابل انتقاد دیده می‌شوند. حد و حدود هر کدام از آن‌ها معلوم شده، کاستی‌ها و توانایی‌های آن‌ها برآفتاب افتاده، واقعیت‌ها از توهم‌ها دربارۀ آن‌ها جدا گشته است:
۱. معلوم و آشکار گشته که در طول چهار دهه گذشته، کشور ایران با علوم برآمده از وحی اداره نشده (چون این کار ممکن نبوده است)، بلکه عملاً با همان علوم انسانی اداره شده که در صدد حذف آن بوده‌اند (تدوین چندین برنامه توسعه و چشم انداز بیست ساله و مانند اینها نمونه‌های بارز این واقعیت است).

۲. معلوم و آشکار شده که متولیان علوم اسلامی (نهاد روحانیت، مرجعیت و حوزه‌های علمیه) هم خطاپذیر و اشتباه‌کار و متاثر از وسوسه‌های قدرت و منافع صنفی... و قابل انتقادند.

۳. معلوم و آشکار شده که تعبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جز یک شعار تبلیغاتی نیست و این نظام هم مانند همه نظام‌های دیگر دنیا نامقدس است. این نظام هم همان کارهای خوب یا بد را می‌کند که نظام‌های دیگر دنیا می‌کنند. حکومتگران ایران هم مانند همه حکومتگران دیگر خطا پذیر و اشتباه کار و قابل انتقاد هستند. پس آنچه اتفاق افتاده این است که آن پدیده‌ها که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب ادعا می‌شد که الهی هستند و هاله‌ای از قداست دور آنها را فرا گرفته بود، امروز همه آنها بشری (انسانی) دیده می‌شوند. و بدین ترتیب این علوم اسلامی است که انسانی شده است و نه بالعكس

#محمد_مجتهد_شبستری
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ یک دین زنده و پویا، همچون یک انسان زنده و پویا، همزمان در دو ساحت عاطفه و عقل، زیست می‌کند. برای تداوم آن هر دو ساحت، نیاز به نهادهایی است که وظیفه خود را به خوبی انجام دهند.
امروزه نهاد روحانیت سنتی در ایران، خود را وقف تقویت ساحت #عاطفی دین کرده و از بسط ساحت #عقلانی آن به کلی غفلت ورزیده است؛ و این‌جا بود که روشنفکران دینی، به خوبی این غفلت را تشخیص دادند و این وظیفه مهم را بر عهده گرفتند. بنابراین اکنون روشنفکران دینی ما در عمل متولی تقویت ساحت عقلانی دین و یاری رساندن به تدوام حیات آن شده‌اند.
اما نگرانی آنجاست که این حرکت مبارک هنوز به یک نهاد تبدیل نشده است و البته امید می‌رود با موجی از جوانان روشنفکر دیندار که هم اکنون از جای‌جای حوزه و دانشگاه سر‌برآورده‌اند، ما به زودی شاهد تبدیل جریان روشنفکری دینی به یک نهاد اجتماعی قدرتمند در ایران باشیم.

دین، حتی اگر همچنان مناسکش رواج داشته باشد، دیگر یک دین زنده نخواهد بود، اگر هر کدام از ساحت عاطفه و عقل‌اش به سستی بگراید. تضعیف روشنفکری دینی، به منزله کم‌جانی و آسیب‌پذیری دین خواهد بود و این نکته‌ای است که متاسفانه متولیان رسمی دین به آن عنایتی ندارند.
چهل سال پیش، #محمد_مجتهد_شبستری ، گرچه ناخواسته درگیر طوفان انقلاب شد، اما خواسته و آگاهانه از طوفان کناره گرفت و به سرعت از ساحت سیاست به ساحت اندیشه هجرت کرد و تلاشی ارزشمند را در مسیر ورود الهیات جدید به عرصه‌های اندیشه دینی این دیار آغاز کرد.
این هجرت مبارک هم موجب قوام جریان روشنفکری دینی در ایران شد و هم نگاه #هرمنوتیک به متون دینی را برای نسل آینده اندیشمندان دینی به یک قاعده‌ موجه بدل ساخت و سرانجام نیز او را به نماینده برجسته تشیع غیرسیاسی ایران در گفت‌وگوی میان ادیان تبدیل کرد.

شبستری با سلوک شخصی و فکری خود، سقراط وار به الگویی برای جوانان دیندار اما تحول‌خواه امروز این سرزمین تبدیل شده است که از او می‌توان طمأنینه را در زیست درونی، مدارا را در برخورد با معاندان بیرونی، گفت‌وگو، دیالوگ و رواداری را در برخورد با اندیشه‌های مخالف، و صبر و عشق و ایثار را در مواجه با مصائب زندگی شخصی آموخت. زندگی شبستری نمونه عالی از زندگی یک مومن است که حقیقت را فدای کَسوَت نمی‌کند و همزمان که در حوزه اندیشگی، استاد خردورزی است، در عرصه زندگی نیز معلم عاطفه‌‌آموزی است.

خوشحالیم که در شامگاه زمانه‌ای که بازار دین‌فروشان پر رونق است، تک ستاره‌هایی چون شبستری، آسمان غمزده این دیار را به حضور آرام خویش مزین کرده‌اند و با چشمک‌های گاه‌به‌گاهشان دلهای سالکان را به سوی افق های دور دست روانه می‌کنند.

در هشتاد و دومین زادروز این استاد بزرگ، برایش عمری پرشکوه‌تر و زیستی پربارتر از پیش، آرزو می‌کنیم.

#محسن_رنانی


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
به مناسبت واقعه هفتم تیر و روز قوه قضاییه!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.

@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
‍ یک دین زنده و پویا، همچون یک انسان زنده و پویا، همزمان در دو ساحت عاطفه و عقل، زیست می‌کند. برای تداوم آن هر دو ساحت، نیاز به نهادهایی است که وظیفه خود را به خوبی انجام دهند.
امروزه نهاد روحانیت سنتی در ایران، خود را وقف تقویت ساحت #عاطفی دین کرده و از بسط ساحت #عقلانی آن به کلی غفلت ورزیده است؛ و این‌جا بود که روشنفکران دینی، به خوبی این غفلت را تشخیص دادند و این وظیفه مهم را بر عهده گرفتند. بنابراین اکنون روشنفکران دینی ما در عمل متولی تقویت ساحت عقلانی دین و یاری رساندن به تدوام حیات آن شده اند.
اما نگرانی آنجاست که این حرکت مبارک هنوز به یک نهاد تبدیل نشده است؛ و البته امید می‌رود با موجی از جوانان روشنفکر دیندار که هم اکنون از جای‌جای حوزه و دانشگاه سر‌برآورده‌اند، ما به زودی شاهد تبدیل جریان روشنفکری دینی به یک نهاد اجتماعی قدرتمند در ایران باشیم.

دین، حتی اگر همچنان مناسکش رواج داشته باشد، دیگر یک دین زنده نخواهد بود، اگر هر کدام از ساحت عاطفه و عقل‌اش به سستی بگراید. تضعیف روشنفکری دینی، به منزله کم‌جانی و آسیب‌پذیری دین خواهد بود. و این نکته‌ای است که متاسفانه متولیان رسمی دین به آن عنایتی ندارند.
چهل سال پیش، #محمد_مجتهد_شبستری ، گرچه ناخواسته درگیر طوفان انقلاب شد، اما خواسته و آگاهانه از طوفان کناره گرفت و به سرعت از ساحت سیاست به ساحت اندیشه هجرت کرد و تلاشی ارزشمند را در مسیر ورود الهیات جدید به عرصه‌های اندیشه دینی این دیار آغاز کرد.
این هجرت مبارک هم موجب قوام جریان روشنفکری دینی در ایران شد و هم نگاه #هرمنوتیک به متون دینی را برای نسل آینده اندیشمندان دینی به یک قاعده‌ موجه بدل ساخت و سرانجام نیز او را به نماینده برجسته تشیع غیرسیاسی ایران در گفت‌وگوی میان ادیان تبدیل کرد.

شبستری با سلوک شخصی و فکری خود، سقراط وار به الگویی برای جوانان دیندار اما تحول‌خواه امروز این سرزمین تبدیل شده است که از او می‌توان طمأنینه را در زیست درونی، مدارا را در برخورد با معاندان بیرونی، گفت‌وگو، دیالوگ و رواداری را در برخورد با اندیشه‌های مخالف، و صبر و عشق و ایثار را در مواجه با مصائب زندگی شخصی آموخت. زندگی شبستری نمونه عالی از زندگی یک مومن است که حقیقت را فدای کَسوَت نمی‌کند و همزمان که در حوزه اندیشگی، استاد خردورزی است، در عرصه زندگی نیز معلم عاطفه‌‌آموزی است.

خوشحالیم که در شامگاه زمانه‌ای که بازار دین‌فروشان پر رونق است، تک ستاره‌هایی چون شبستری، آسمان غمزده این دیار را به حضور آرام خویش مزین کرده‌اند و با چشمک‌های گاه‌به‌گاهشان دلهای سالکان را به سوی افق های دور دست روانه می‌کنند.

در هشتاد و یکمین زادروز این استاد بزرگ، برایش عمری پرشکوه‌تر و زیستی پربارتر از پیش، آرزو می‌کنیم.

محسن_رنانی
چهارم مهرماه ۱۳۹۶

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan