شاه فرتوت ابریقستان

#محسن_رنانی
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
مجاهدان جمعه

✍️ #محسن_رنانی

من با خودم پیمان بسته‌ام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بسته‌ام که، دستکم تا زمانی که در #پزشکیان صداقت هست و به توسعه‌خواهی او امیدی، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک‌ باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلا موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیس‌جمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم.
امیدوارم رئیس‌جمهور منتخب هم به‌دل نگیرد و باور داشته باشد که تلاش‌های کنشگران از روی خیرخواهی و برای کمک به او در مسیر شفافیت و کارآمدی و سلامت قوه مجریه است.

🔸ما کنشگرانی که در این #انتخابات به میدان آمدیم، چون نگران ایرانیم و چون سرنوشت ایران به عملکرد و آبروی آقای پزشکیان هم پیوند خورده است، نگران آبروی ایشان هم هستیم. ما اکنون در معرض پرسش ایرانیانی هستیم که علی‌رغم میل خود، به ما اعتماد کردند و به میدان آمدند.

🔸دیروز دکتر #محمد_فاضلی از نگرانی‌اش درباره «مجاهدین شنبه» گفت (در لینک پایین) که نگرانی کاملا بجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفته‌ای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوراک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستاد‌های ایشان تامین کردند؛ برای تبلیغ به استان‌ها سفر کردند یا در تمام سفرها و سخنرانی‌ها او را همراهی کردند؛ برایش ایده تولید کردند و حتی متن سخنرانی نوشتند و به او مشاوره دادند.

🔸شنیده‌ام که برخی علاقه‌مندانش، گروهی و خانوادگی و حتی طایفه‌ای به تهران یا مراکز استان‌ها رفتند تا کمک کنند. دستمریزاد که اگر پزشکیان موفق شود و خدمتی به کشور کند،‌ اینان نیز در آن شریکند و وجدانشان آسوده است که وظیفه‌ خود را برای اعتلای کشور به‌موقع انجام داده‌اند.

🔸این «مجاهدان جمعه»‌ البته در پیمانشان صادق بوده‌اند چرا که حتی با وجود احتمال عدم موفقیت دکتر پزشکیان، باز به خاطر اعتقادشان به باورها و برنامه‌های ایشان، همه توان و اعتبارشان را وارد میدان کرده‌اند. بنابراین همین صداقت در میهن‌دوستی آنان حکم می‌کند که مراقبت کنند که هیچ فشاری و تحمیلی به رئیس‌جمهور منتخب وارد نشود تا او بر اساس مصالح کشور و قول‌هایی که به مردم داده است، نیروهای دولت خود را گزینش و چینش کند. یعنی پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟

🔸به‌گمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود.

🔸شنیده‌ام دکتر پزشکیان برای پرهیز از تبارگماری و جلوگیری از چانه‌زنی و سهم‌خواهی، کمیته‌ای را مأمور کرده است تا معیارهای انتخاب اعضای دولت (وزرا و معاونان) را استخراج کند و سپس کمیته‌های تخصصی انتخاب وزیر به صورت جداگانه برای هر وزارتخانه تشکل شود. کار بسیار درستی است به شرط آن که تا آخر شفاف پیش برود.

🔸درخواستم این است که آن کمیته، هم مراحل فعالیت خود و پیشرفت کار را اطلاع رسانی کند و هم شیوه نامه و معیارهای انتخاب اعضای کابینه را به اطلاع عموم برساند و راهی نیز برای اظهار نظر کارشناسان دستگاهها و صاحب‌نظران مستقل درباره آن معیارها معین کند. حتی شاید بهتر باشد سازوکاری برای نظردهی عموم مردم هم در مورد شیوه‌نامه انتخاب و هم در مورد نامزدهای پیشنهادی وزارتخانه‌ها در نظر بگیرند.

🔸تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزه‌ها بویژه حوزه‌های صنعتی و اقتصادی، بدون حل مساله ‌تحریم‌ها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژه‌ای نمی‌توان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزه‌ها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمی‌بندد؛ مثل حذف رانت‌ها و عقب راندن نهادهای نظامی و دینی از انحصارگری در برخی حوزه‌های اقتصادی و مجبور کردن آنها به دادن مالیات.

🔸 پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را بر عهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهم‌خواهی‌ها آزاد می‌شود و هم فردا همه مسئولیت شکست‌های احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد. پزشکیان اگر نیامده است که رانتی ببرد و رانتی بدهد، باید مواضع توزیع رانت را شفاف کند و انتخاب وزرا یکی موقعیت‌های توزیع رانت است.

🔸ما فرصت خطا نداریم. هر اصلاحی در این ساختار از شفافیت شروع می‌شود. اگر دولت چهاردهم فقط همین یک قلم وظیفه را به خوبی انجام دهد تقریباً ماموریتش تمام است.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
✍️ پاسخ دکتر #رنانی به دکتر #پزشکیان



آقای دکتر پزشکیان

سلام بر شما

بسی سپاس که در این ساعات بسیار فشرده، شتابان و فرساینده پیش از روز رأی، به پرسش‌های یک کنشگر دانشگاهی توجه کردید و پاسخ دادید.
همین‌که یک سیاستمدار ارشد خود را ملزم به پاسخگویی به یک معلم توسعه می‌داند، ارزشمند، امیدبخش و شایسته سپاس است.

چشم‌ دارم که این مخاطبه‌ها روزی به هم‌شنوی و گفتگوی سامان‌مند بین سیاستمداران و نمایندگان جامعه مدنی بینجامد.

ما تصمیم گرفته‌ایم برای آن که این کشور در مسیر توسعه خود در دام چرخه خشونت بی‌پایان قرار نگیرد، یک‌بار دیگر اعتماد کنیم، یک‌بار دیگر قمار کنیم و یک‌بار دیگر به خود و نظام سیاسی فرصت تغییر بدهیم.

لطفا لطفا لطفا تا آخر برعهدی که با مردم بسته‌اید، بمانید و مردم ما را دوباره ناامید نکنید؛ تا این فرصت بزرگ برای گذار آرام تاریخی جامعه ایران، به یک تجربهٔ شکست‌خوردهٔ دیگر تبدیل نشود. شما «حق شکست‌ خوردن» ندارید؛ و رازش، ماندن در کنار مردم، همفکری با اندیشمندان مستقل و یاری خواهی از کنشگران مدنی است.

اگر انشاءالله انتخاب شدید، ملت ما از روز شنبه، گفتار و رفتار شما را مشاهده می‌کند تا نخستین تجربه از یک سیاستمدار متفاوت را به نظاره بنشیند.

یک رأی‌دهنده ایرانی – #محسن_رنانی
۱۴ تیر ۱۴۰۳


#انتخابات

نامه‌های قبلی دکتر رنانی و دکتر پزشکیان: 👇👇
https://t.me/oldkingofebrighestan/49562
https://t.me/oldkingofebrighestan/49563

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
‍ پاسخ دکتر #پزشکیان به دکتر #محسن_رنانی:

به نام خدا

جناب آقای دکتر #رنانی

یادداشت نگرانی‌های شما را ملاحظه کردم. سه نگرانی اول شما مربوط به انتخاب وزرا و کارگزاران دولت است. همانطور که بارها از مولایمان علی علیه‌السلام نقل کرده‌ام، مردم همانند دندانه‌های یک شانه هستند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد مگر با تقوا. تقوا در انتخاب کارگزاران و وزرا یعنی شایسته گزینی بدون توجه به جنسیت، قومیت و دسته‌بندی‌های گروهی و سیاسی و قبیله‌ای. بنابراین یکی از ظریف‌ترین و سخت‌ترین کارهای دولت را انتخاب وزرا می‌دانم.
نگرانی شما را به جا می‌دانم و همه تلاش خود را خواهم کرد تا وزرا در یک فرایند مشخص و منطقی انتخاب شوند.

آقای دکتر رنانی عزیز. آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همانند تمام آسیب دیدگان حوادث و تمام محرومان و مستضعفان این کشور همچون خانواده من هستند و خود را موظف می‌دانم برای استیفای حقوقشان تلاش کنم.

من متعهد می‌شوم که نه تنها تغییر ناگهانی قیمت بنزین بدون برنامه و بدون جلب نظر مردم هرگز در دولت من رخ نخواهد داد، بلکه با تمام وجود در مقابل سیاست‌ها و برنامه‌هایی که در آن اقشار فرودست و فقیر جامعه تحت فشار قرار گیرند خواهم ایستاد.

عملکرد و سابقه گذشته‌ام گواه چیزی است که می‌گویم و نظارت و مطالبه‌گری مردم و نهادهای مردمی را تنها راه جلوگیری از انحراف حاکمان می‌دانم. بنابراین از شما انتظار دارم از همان ابتدای کار با مطالبه‌گری دلسوزانه و مشفقانه دولت مرا یاری رسانید.

دکتر #مسعود_پزشکیان
۱۳ تیر ۱۴۰۳

#انتخابات

متن نامهٔ دکتر رنانی به دکتر پزشکیان:
https://t.me/oldkingofebrighestan/49562

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
👈 نامه و درخواست دکتر #رنانی از دکتر #پزشکیان



آقای دکتر پزشکیان!

سلام برشما.
ما رای دهندگان به شما نگرانیم که:

یک: تبارگماری و قوم‌گرایی بر دولت شما سایه افکند.

دو:‌ دولت شما دولتی کاملاً مردانه باشد و زنان، مثل دولت‌های قبلی، در دولت شما نیز نادیده گرفته شوند.

سه: انتخاب وزرای دولت شما در پشت‌ صحنه، بدون شفافیت، و بر اساس چانه‌زنی‌های مدیران سالخورده دولت‌های قبلی و فشار گروههای سیاسی انجام شود.

چهار: آسیب‌دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ همچنان نادیده‌ گرفته شوند و برای درمان و استیفای حق‌شان حمایت نشوند.

پنج: قیمت بنزین با شوک‌درمانی و بدون توافق با مردم و بدون سازوکار حمایتی برای فقرا تغییر کند.

شش: وعده‌های امروزتان با شفافیت و پاسخگویی فردا همراه نباشد.

لطفا تا پیش از دور دوم #انتخابات، دیدگاه، برنامه و راهکار خود را درباره این موارد خیلی صریح به ما اعلام کنید؛ ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم.

و البته هر قولی که دادید، بدانید اگر شما رئیس‌جمهور شوید جوانان و نهادهای مدنی که در این انتخابات حامی شما بودند، از روز بعد از سوگند ریاست‌جمهوری، پویش مطالبه‌گری و نظارت بر دولت شما راه اندازی می‌کنند و به‌صورت ادواری به مردم گزارش می‌دهند.

این‌بار ما نمی‌توانیم اعتماد کنیم و بگذاریم با آبروی دانشگاهیان، کنشگران و همه شخصیت‌ها و نهادهای مدنی که تمام اعتبار خود را به‌امیدِ برآمدنِ یک دولت توسعه‌خواه گذاشته‌اند، بازی شود.

به ما بگویید ما چگونه از اکنون می‌توانیم در مورد امکان نظارت جامعه بر دولت شما مطمئن باشیم؟ و بگویید اگر مردم از عملکرد شما راضی نبودند و ادامه دولت شما را نخواستند، چگونه می‌توانند بدون کشته دادن، دولت شما را برکنار کنند؟

با احترام / #محسن_رنانی
۱۲ تیر ۱۴۰۳

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
«نظام علم فرو خواهد ریخت»

تزریق مکانیکی استادان جعلی، خارج از سازوکارهای نظام علم، به درون نظام علم، موجب درهم‌ریزی این نظام می‌شود!
نظام علم باوجود این همه مداخله دولتی در چهل سال گذشته، همچنان تا حد قابل قبولی (و نه البته مطلوب)، پویایی خود را حفظ کرده است (گرچه «درجه زنده بودن» نظام علم در ایران در مقایسه نظام علم جهانی بسیار پایین آمده است).
اکنون چنین  حرکتی به منزله شلیک نهایی به مغز نظام علم است و نظام علم فروخواهد ریخت!
تزریق ۱۵ هزار هیئت علمی به دانشگاهها در فرایندی خارج از فرایند حرفه‌ای تعریف شده موجود، مثل این است که وزارت اقتصاد ۳۸۰ هزار کسب‌وکار و شرکت و بنگاه اقتصادی به صورت جعلی و خارج از فرایند حرفه‌ای بازار، وارد اقتصاد کند. آیا چنین اقدامی موجب فروریختن #اقتصاد نخواهد شد؟

آیا می‌دانید که در طول تاریخ هیچ نهاد قدرتی نتوانسته است با کودتا بر نهاد علم پیروز شود؟ چنین راهی بر شاخ نشستن و بن بریدن است!
آقای وزیر! برخورد حذفی نهاد قدرت با نهاد علم مثل این است که بیماری گمان کند اگر داروی تلخ را، به جرم آن‌که تلخ است، از شیشه بیرون بریزد و آن را با شربتی شیرین پر کند، شفا می‌یابد!
باور کنید بیماری، سخت‌تر و لاعلاج‌تر می‌شود. فقط یادآوری می‌کنم که تمام بحران‌هایی که اکنون نظام سیاسی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با آن روبه‌روست، ناشی از این است که در این چهار دهه، نهاد قدرت، نهاد علم را یا نادیده گرفته یا منکوب و سرکوب کرده است!
به مصلحت نهاد قدرت است که به جنگ حقیقت نرود و از تحقیر و تضعیف نهاد علم دست بردارد.

✍🏼 دکتر #محسن_رنانی

https://t.center/oldkingofebrighestan

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
◀️تقریبا دیگر امیدی به حکومت نیست!

نه این که [نظام] نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما می‌خواهد؛ اما دیگر توانش را ندارد!
خیلی دلشان می‌خواهد بشود؛ اما نظام چنان از اندیشمندان واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانت‌خواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد!

از یک‌سو، ناکارآمدی سیستمی به همراه #فساد رانتی، از درون، تمام انرژی نظامِ تدبیر را می‌مکد، و از سوی دیگر اندک انرژی باقی مانده نیز صرف تنش‌ها و درگیری‌هایی می‌شود که خودش با بیرون درست کرده است.

بدون تغییرات ساختاری و افق‌گشایی، امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد. اما افق‌گشایی نیز نیازمند اعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگر در ساختار قدرت دیده نمی‌شود.

از بس همه‌چیز را بزک کرده‌اند، خودشان هم خوب می‌دانند که پشت صحنه چقدر خالی است و برای همین از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسند!

امتحانش ساده است؛ به آنها می‌گوییم نمی‌خواهد همه بحران‌های بزرگ کشور را حل کنید، فقط یک کار کوچک را به طور کامل و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، انجام بدهید تا معلوم شود اصلا این سیستم هنوز زنده و پویا است یا در سراشیبی اضمحلال است.

در مهر ۱۳۹۵ گفتم حکومت دارد از مرحله امکان اصلاح عبور می‌کند و اگر می‌خواهد توانایی و پویایی خودش را به آزمون بسپارد، فقط تکلیف بحران در یک مساله (بحران در صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی) را حل کند. اگر توانست،‌ آنگاه بقیه حوزه‌ها را هم می‌تواند.

الان می‌گویم نه تنها بحران صندوق‌های تامین‌‌اجتماعی را، نه تنها بحران آب را، نه تنها بحران انرژی را، نه تنها بحران #تورم را، نه تنها بحران #بیکاری را و ... نمی‌تواند، بلکه مشکلات خیلی ساده‌تر را هم نخواهد توانست حل کند.

مثلا حل مساله آلودگی محصولات کشاورزی به کود و سموم شیمیایی را؛ یا حل مساله تصادفات و کشته‌های سنگین رانندگی را؛ حتی کمتر از آن، پلاک نکردن خودروهای غیراستاندارد خودروسازهای داخلی را؛ همین چند مساله کوچک و ساده را هم نخواهند توانست!

می‌دانید چرا؟
چون «سرمایه اجتماعی» حکومت تمام شده است.

سال ۱۳۸۱ گفتم «سقوط سرمایه اجتماعی» آغاز شده است؛ ولی حالا عرض می‌کنم سرمایه‌اجتماعی حکومت تمام شده است!

البته می‌توانند با میتینگ‌های خیابانی هیاهو کنند، اما اقداماتی که نتیجه واقعی بدهد و به مردم "حس واقعی بهبود" بدهد را نخواهند توانست.

اما در عوض به آینده ایران بسیار امیدوارم. هرچه اقتدار حکومت کاهش می‌یابد، اقتدار جامعه مدنی بالا می‌رود و با تداوم این ناموازنه، امید به آینده ایران بالاتر می‌رود.

دکتر #محسن_رنانی

t.center/oldkingofebrighestan

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محسن_رنانی:

«#جمهوری: اسلامی با این دست فرمان ماندنی نیست!
این نظام، بنیادهایی که را می‌تواند نگهدارش باشد را موریانه خورده است.
نخبه‌هایش از نظام تصمیم‌گیری خارج شده‌اند.
از نقطه‌ای که به طور طبیعی اصلاح شود عبور کرده و نیاز به تصمیم های بزرگ دارد.
باید شجاعت کند و تصمیمهای بزرگ بگیرد و دست به #انقلاب از بالا بزند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
فُحش‌های مبارک؟

اگر آنان که باید فحش‌ها را بشنوند، بشنوند مبارک است
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

استاد برجسته حوزه آموزش است. به قیافه و رفتار بچه‌ها که نگاه می‌کند، متوجه می‌شود که مشکل آموزش آنها در مدرسه چیست. همیشه گفتگو با او برای من آموزنده بوده است. دکتر #محمدرضا_سرکار_آرانی را می‌گویم.
 
چندسال پیش گفت: محسن! اینقدر برای نظریه‌پردازی درباره توسعه ایران غصه نخور! "توسعه"، حاصل قصه‌های مادران است نه غصه‌های استادان و یاسه‌های سیاستمداران (یاسه= قانون، سیاست).
آموزشِ مدرسه‌ای اگر در واسازی قصه‌های مادران موفق نباشد، به این معنی است که خودش در چنبره قصه‌های مادران زمین‌گیر شده است...
 
آن روز این حرف را نفهمیدم، تا امروز که فهمیدم این حرف،‌ حرف ندارد.
 
امروز، در پایان گفتگویی درباره کتاب «روایت محمد-سان» (که روایت ایشان از توسعه ایران است و «پویش‌ فکری‌ توسعه» ‏استخراج کرده است) پرسیدم به نظرتان چرا این جوانان معترض چنین بی‌پروا فحش‌های سنگین به مقامات می‌دهند؟ من می‌‏فهمیدم که این رفتار از نظر روانشناختی، طبیعی است و اگر در چنین شرایط پرفشاری فحش نمی‌دانند جای سوال بود؛ ولی ‏تحلیل روشن اجتماعی برایش نداشتم. اما محمدسان حرفهای بدیعی زد. ترجمه خودمانی آنها، که پاسخ فشرده پرسش من است ‏را به زبان خودم برای شما می‌گویم‎.‎
 
رفتار بچه‌ها انعکاس بیرونی وجدان خانواده است. این‌ها همان ناسزاها و نفرین‌های پدران و مادرانشان است که قبلا در خانه و آشپزخانه، یواشکی و زیرِلب‌ گفته می‌شده و حالا این بچه‌ها در کوی و برزن فریاد می‌زنند.
تا یاد دارند مادرانشان در خانه ضجه زده‌اند و از زندگی نالیده‌اند و زیر لب به زمین‌ و‌ زمان نفرین کرده‌اند؛ یک عمر پدرانشان به خانه که آمده‌اند با خود شرمندگی آورده‌اند و قند چای‌شان تلخی و ناسزا به بی‌کفایتی و فساد نظام حکمرانی بوده است.
بچه‌ها اکنون آیینه تجربه‌ها و آگاهی‌های پدران و مادران از زندگی خویشند. آنها وجدان خانگی‌شان را به خیابان آورده‌اند.
 
درواقع این فحش‌ها، در این بستری که پدیدار شده است، مجموعه‌ای از کلمات زشت و نازسزا نیست؛ بلکه بیان فشرده وجدان پنهان خانواده ایرانی است که هیچ راه دیگری برای انعکاس نیافته است. بنابراین پژواک نوعی آگاهی جمعی است که اگر آنان که باید بشنوند، بشنوند، مبارک است.
 
✍️ #محسن_رنانی

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
دلم روزی چند بار می‌‌پرسد چرا در این زمانه که ساعت به ساعت دارد تحولات تازه‌ای رخ می‌دهد و باید زودبه‌زود نوشت و گفت، اینقدر دیر به دیر چیزی منتشر می‌کنی؟
عقلم می‌گوید دیگر از نوشتن و گفتن چه سود؟ می‌گوید همین نوشته که داری می‌نویسی هم از نوع دست‌و‌پا زدن بی‌ثمر روشنفکری است...
خدایی راست می‌گوید.

می‌دانید! حکومت چند دهه به‌جای ساختن و کاشتن و سبز کردن و #امید دادن و افق دادن و غنی‌سازی خاک ایران و جامعه ایران، آن را شخم زد و تخلیه کرد؛ و هر آدم و حیوان و کوه و معدن و دریاچه و گیاهِ ارزشمند و آرام‌کننده و امیدبخش و استحکام دهنده‌ای بود را قطع کرد و بُرد و خورد و گزینش کرد و تحقیر کرد و تخریب کرد و فراری داد. اکنون که افق را ابر سیاه فراگرفته و بارش شروع شده و سیل راه افتاده است، چه می‌شود کرد با سیل؟
حکومت جلوی سیل ایستاده است و به آن شلیک می‌کند! بیچاره گمان می‌کند سیل را می‌شود با شلیک متوقف کرد!
منِ روشنفکر هم پشت سر سیل ایستاده‌ام و فریاد می‌زدنم:«آآی سیل از این طرف برو، آآی سیل از آن طرف نرو.»
زهی خیال باطل!

آآی حکومت آآی ما روشنفکران! همه‌مان عقبیم، همه‌مان هنوز خوابیم و همه‌مان مقصریم. حکومت روزگار درازی فریب داد و تبعیض کرد و قانون را لجن زد و مردم را ندید؛ ما هم پی‌در‌پی سکوت کردیم و منفعت‌طلبی کردیم و چشمان‌مان را بر آن همه تبعیض و تنگی و حماقت بستیم. و اکنون این نسل، که آینده ایران مال اوست و حق اوست، دارد همه ما را و همه آن‌چیزی که رنگ ما را دارد، استفراغ می‌کند. آن هم چه استفراغ عمیق و مبارکی...

#محسن_رنانی (بعد از شادی مردم برای باخت تیم ایران از انگلیس)

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
اول مهر، اول خلقت است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محسن_رنانی / ۳۱ شهریور ۱۳۹۶

اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» برده‌ام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز می‌شود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت، دین یک ملت، دموکراسی یک ملت، آزادی یک ملت و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز می‌شود. همانگونه که در طبیعتِ زمین، همه چیز از مهر آسمان شروع می‌شود و بدون خورشید، طبیعت زمین عقیم خواهد ماند، در جامعه انسانی نیز همه چیز از مهر شروع می‌شود. ماه مهر آغاز کشت‌وکار در مزرعهٔ وجود کودکانی است که اگر در دلشان مهر بکاریم، سرنوشتمان مهر‌آگین خواهد شد.

رئیس جمهور به مدرسه می‌رود و زنگ اول مهر را می‌زند. اما نه رئیس‌جمهور می‌داند و نه دیگر یارانش، و نه دیگرانی که خود را متولیان این دیار می‌دانند که مدرسه‌هامان زنگ زده است، که کتابهامان زنگ زده است، که معلمانمان زنگ زده‌اند، که مغزهامان زنگ زده است، و این روزها از دلهای ما نیز بوی زنگ زدگی می آید!
چه حکایتی است! رئیس‌جمهوری که بیشتر اعضای هیات دولتش زنگ زده‌اند،‌ باید زنگ اول مهر را بزند. ما نسل آدم‌های زنگ زده‌ای هستیم که می‌خواهیم کودکانی که جنسشان از طلاست را صیغل دهیم و پرداخت کنیم.

از امروز ۱۳ میلیون زندانی را صبح به صبح راهی زندان‌های زنگ زده می‌کنیم و به دست زندان‌بانهای زنگ زده می‌سپاریم. فقط اقتصاد ما نیست که درمانده‌ سیاستمداران زنگ زده شده است، کودکان ما نیز زندانی زنگ زدگی‌های ما شد‌ه‌اند. نظام آموزشی ما یک نظام مکانیکی فرسوده و زنگ زده است که هی پیچ و مهره‌هایش را روغن می‌زنیم بلکه چند گام دیگر دوام بیاورد. آن هم در عصری که نظام‌های آموزشی ارگانیک به پایان خود می‌رسند و عصر نظام‌های آموزشی کاتالیک فرا رسیده است.

وقتی برای وزیر پیشین آموزش و پرورش توضیح دادم که چرا می‌گویم عقب‌ماندگی ما ریشه در نظام آموزشی ما دارد و برایش گفتم که چگونه بذر توسعه در مدرسه کاشته می‌شود و اکنون با این شیوه‌های آموزشی، اگر بذری هم در درون کودکان باشد می‌خشکانیم، گفت این ها حرفهای مهمی است که باید همه وزرا بشنوند. اما بیچاره هرچه تلاش کرد نشد که این بحث را به هیات دولت ببرد. و بعدها پیام داد که "الان دغدغه دولت، آموزش نیست!"
راست هم می‌گفت دولت الان باید نیمی از انرژی خود را صرف تامین حقوق آخر ماه کارمندان و بازنشستگان و پرداخت یارانه‌ها کند و بقیه انرژیش را هم صرف مراقبت از لنگ پاهایی بکند که برایش می‌بندند، پس دیگر نوبت به نگرانی نسبت به آموزش و پرورش نمی‌رسد.

آی معلم‌های عزیز، ما می‌دانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه‌ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده می‌کند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمی‌زند بلکه متلاشی می‌کند، باور کنید رقابتهایی که بر سر نمره ایجاد می‌کنید از ترکش‌های جنگی مخرب‌تر است.
لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگی‌مان بیشتر شد، ضایعات نان‌مان بیشتر شد، آلودگی‌ هوای‌‌مان بیشتر شد، شکاف طبقاتی‌مان بیشتر شد، پرونده‌های دادگستری‌مان بیشتر شد، تعداد زندانیان‌مان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌های توانمند هستیم.

پس لطفا به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آنها گفتگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید........

...... ادامه نوشته را در لینک‌های در زیر بخوانید:

http://goo.gl/XuK4nU
http://renani.net/texts/notes/657-1396-07
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
چگونه غنی‌‌سازی، ما را در علم هسته‌ای و #اقتصاد فقیر کرد؟

️دکتر #محسن_رنانی

مناقشه اتمی ایران ۲۰سال است با ایجاد بی‌ثباتی مستمر، آب را بر روی بذر توسعه‌ ایران بسته است؛ و با گشودن راه ورود نظامیان به همه عرصه‌ها، هوای توسعه را آلوده کرده است؛ و با گسترش راههای مخفی‌کاری و فرار از قانون (به بهانه مشکلات حقوقی، سیاسی و اقتصادی تحریم)‌ و در واقع با بی‌حرمت کردن
#قانون، بذر توسعه را از نور هم محروم کرده است.

۱۴ سال پیش(یعنی وقتی #اوباما برای دور اول، کاندیدای ریاست‌ جمهوری آمریکا شده بود و هنوز انتخاب نشده بود ولی پیشنهاد شروع مذاکره بدون پیش‌ شرط با ایران را داده بود)، من در مهر ۱۳۸۷ طی یک نامه غیرعلنی ۶۶۱ صفحه‌ای به مقام رهبری (که ۵ سال بعد بدون هیچ تغییری، با عنوان «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به صورت کتاب انتشار یافت)، پیشنهاد دادم که قبل از اینکه اوباما بیاید و درگیر تحریم‌‌مان کند، ایران برای ده سال به صورت داوطلبانه غنی‌سازی را متوقف و شروع به اعتماد‌سازی با جهان کند.

در آن نامه پیش‌بینی کردم که اگر اوباما در انتخابات پیروز شود، به ایران حمله نمی‌کند اما به سرعت و خیلی شدید ما را به سوی #تحریم می‌برد.
گفتم که اگر وارد تحریم شویم بین ده تا ۲۰ سال درگیر انواع تنش‌ها و بی‌ثباتی‌ها خواهیم بود و فرصتهای زیادی از اقتصاد ایران و نسل جوان ایران خواهد سوخت.

من در آن کتاب حرفهای زیادی درباره خسارتهای مناقشه اتمی برای ایران زده‌‌ام و ۱۰ پیش‌ بینی کرده‌ام که تاکنون ۹ مورد از آنها محقق شده است.

اما وقتی که مصاحبه اخیر دکتر رضا منصوری استاد برجسته فیزیک دانشگاه شریف را خواندم، دود از سرم بلند شد.
او می‌گوید پافشاری ما بر «صنعت هسته‌ای» باعث شده که ما از «علم هسته‌ای» روز دنیا عقب بمانیم.
می‌گوید آنچه ما اکنون داریم نه علم هسته‌ای بلکه یک صنعت قدیمی هسته‌ای با فناوری مربوط به ۸۰ سال پیش است
.

او می‌گوید ما اکنون هیچ دانشمند هسته‌ای نداریم و از مرزهای علم هسته‌ای دنیا بسیار عقب‌ مانده‌ایم. می‌گوید با پولی که صرف صنعت هسته‌ای کردیم می‌توانستیم ۵۰ شتابگر ذرات بنیادی بسازیم و خود را در مرز جهانی علوم هسته‌ای نگه‌داریم و صنایع مدرن بسیاری را پیرامون این علم گسترش بدهیم؛ بدون آنکه این همه هزینه‌ بر کشور تحمیل کنیم.
در کتاب اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی گفته‌ام که اگر ده سال غنی‌سازی را به طور داوطلبانه متوقف کنیم، برای ما کم‌هزینه‌تر از ادامه غنی‌سازی است؛ اما اکنون می‌گویم اگر آنچه دکتر منصوری میگوید درست باشد، در مذاکرات احیای #برجام در وین، اگر برای سی سال هم به غرب تضمین بدهیم که غنی‌ سازی نخواهیم کرد و به سرعت خودمان را از بازی اتمی خارج کنیم، جلوی خسارت بیشتر را گرفته‌ایم.
مثل این است که به غرب تضمین بدهیم که کارخانه سایپا برای سی سال پراید تولید نخواهد کرد، معلوم است که به نفع کشور است.
در همان کتاب در چند جا نشان داده‌ام (بویژه با نظریه بازی‌ها) که ماندن در بازی مناقشه اتمی به هر شکلی (چه موفق به غنی‌سازی بشویم یا نشویم)، بازی در میدان غربی‌ هاست و نهایتاً به سود غرب و به زیان ماست.
من آن زمان فقط از منظر اقتصادی تحلیل کرده‌ام و اکنون بعد از ۱۴ سال از ارسال آن نامه، یک دانشمند فیزیک آن حرف را از منظر علم فیزیک تکرار می‌کند.

اکنون فرصتهای نسل جوان به سرعت در حال سوختن و پنجره جمعیتی کشور به سرعت در حال بسته شدن و مغزها و سرمایه‌های فکری و سرمایه‌ های انسانی ما به سرعت در حال تخلیه یا فرسوده شدن است؛ اینها اصلی‌ترین سرمایه‌های ماست که باید تضمین کنیم ماندگاری‌شان را.

پافشاری بر غنی‌سازی اتمی، توان و فرصتهای ما برا ی غنی‌سازی خودمان را بیش از این می‌ستاند.
هم‌اکنون غنی‌سازیِ چند نسل از دانش‌ آموختگان و جوانان و مادران و کودکان متوقف مانده است. اینها هستند که انرژی بنیادین برای جهش یک ملت به سوی توسعه را فراهم می‌کنند؛ که در شرایط کنونی کاملا فراموش شده‌اند.

t.center/oldkingofebrighestan
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
#محسن_رنانی در مراسم سالگرد درگذشت زنده‌یادان #عزت‌الله_سحابی و #هاله_سحابی:

🔹 علت عقب‌ماندگی ایران این است که ما کنشگر سیاسی توسعه‌خواه کم داشتیم.

🔹 مهندس #سحابی نمونه اعلای یک بازیگر سیاسی توسعه‌خواه بود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
تقریبا دیگر امیدی به حکومت نیست!

نه این که [نظام] نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما می‌خواهد، اما دیگر توانش را ندارد. خیلی دلشان می‌خواهد بشود، اما نظام چنان از اندیشمندان واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانت‌خواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد.

از یک‌سو، ناکارآمدی س
یستمی به همراه #فساد رانتی، از درون، تمام انرژی نظامِ تدبیر را می‌مکد، و از سوی دیگر اندک انرژی باقی مانده نیز صرف تنش‌ها و درگیری‌هایی می‌شود که خودش با بیرون درست کرده است.

بدون تغییرات ساختاری و افق‌گشایی، امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد. اما افق‌گشایی نیز نیازمند اعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگر در ساختار قدرت دیده نمی‌شود.

از بس همه‌چیز را بزک کرده‌اند، خودشان هم خوب می‌دانند که پشت صحنه چقدر خالی است و برای همین از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسند!

امتحانش ساده است؛ به آنها می‌گوییم نمی‌خواهد همه بحران‌های بزرگ کشور را حل کنید، فقط یک کار کوچک را به طور کامل و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، انجام بدهید تا معلوم شود اصلا این سیستم هنوز زنده و پویا است یا در سراشیبی اضمحلال است.

در مهر ۱۳۹۵ گفتم حک
ومت دارد از مرحله امکان اصلاح عبور می‌کند و اگر می‌خواهد توانایی و پویایی خودش را به آزمون بسپارد، فقط تکلیف بحران در یک مساله (بحران در صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی) را حل کند. اگر توانست،‌ آنگاه بقیه حوزه‌ها را هم می‌تواند.

الان می‌گویم نه تنها بحران صندوق‌های تامین‌‌اجتماعی را، نه تنها بحران آب را، نه تنها بحران انرژی را، نه تنها بحران #تورم را، نه تنها بحران #بیکاری را و ... نمی‌تواند، بلکه مشکلات خیلی ساده‌تر را هم نخواهد توانست حل کند.

مثلا حل مساله آل
ودگی محصولات کشاورزی به کود و سموم شیمیایی را؛ یا حل مساله تصادفات و کشته‌های سنگین رانندگی را؛ حتی کمتر از آن، پلاک نکردن خودروهای غیراستاندارد خودروسازهای داخلی را؛ همین چند مساله کوچک و ساده را هم نخواهند توانست.

می‌دانید چرا؟
چون «سرمایه اجتماعی» حکومت تمام شده است.

سال ۱۳۸۱ گفتم «سقوط سرمایه اجتماعی» آغاز شده است؛ ولی حالا عرض می‌کنم سرمایه‌اجتماعی حکومت «تمام شده است».

البته می‌توانند با
میتینگ‌های خیابانی هیاهو کنند، اما اقداماتی که نتیجه واقعی بدهد و به مردم «حس واقعی بهبود» بدهد را نخواهند توانست.

اما در عوض به آینده ایران بسیار امیدوارم. هرچه اقتدار حکومت کاهش می‌یابد، اقتدار جامعه مدنی بالا می‌رود و با تداوم این ناموازنه، امید به آینده ایران بالاتر می‌رود.

دکتر
#محسن_رنانی
t.center/oldkingofebrighestan

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
حكومت بپذيرد كه لاپوشاني كردن بحرانها ديگر جواب نمي‌دهد!

✍️ #محسن_رنانی

در بحران آب استانهای #خوزستان،‌ چهارمحال‌وبختیاری،‌ #اصفهان و #یزد، هم نظام مقدس مقصر است،‌ هم تمام دولت‌های نامقدس بعد از جنگ، هم نخبگان و نهادهای مدنی این چهار استان و هم مردم این استانها. معنی ندارد که در این استان‌ها که از دهه‌ها پیش معلوم بود با مشکل جدی منابع آبی روبه‌رو خواهند شد، هم مردم و هم حکومت فعالیت‌هایی را توسعه داده باشند که بر مصرف شدید آب استوار است.

در این چند دهه، در اصفهان صنایع فلزی آب‌بر توسعه داده شده است و کشاورزی ۱۷۰ درصد رشد کرده است؛ در چهارمحال‌ و بختیاری کشاورزی و باغکاری ۶۰۰ درصد رشد کرده است؛ در اصفهان ۶ هزار هکتار برنجکاری می‌شود؛ در خوزستان با بیش از سه تا پنج برابر بودن تبخیر آب نسبت به استان‌ّ‌های شمالی، دستکم صد هزار هکتار برنجکاری می‌شود (در سال ۹۸ به ۲۰۰ هزار هکتار هم رسید) و سه میلیارد متر مکعب آب برای تولید نیشکر مصرف می‌شود؛ در یزد کویری با توسعه بی رویه کشاورزی، صادرات آب مجازی داریم؛ و در همه این استان‌ّ‌ها هنوز هم شاهد گسترش این گونه فعالیت‌ها هستیم. و البته همه این خطاهایی که مردم کرده‌اند نیز به سیاست‌های نادرست دولت‌های مختلف بازمی‌گردد.

به گمانم وقت آن است که حکومت بپذیرد که لاپوشانی کردن بحران‌ها دیگر جواب نمی‌دهد. حکومت باید این فرصت تاریخی را از دست ندهد و راه گفتگوی آشکار، بی پرده، جدی و عقلانی را برای جامعه بگشاید.
گفتگو بین نمایندگان جوامع محلی با حکومت، و گفتگو بین نهادهای مدنی و نخبگان منتخب مردم استانها با یکدیگر.
تا حکومت به خطاهای گذشته خودش صادقانه اعتراف نکند و تا مردمِ این استانها از خطاهای خودشان در مصرف آب شرب و کشاورزی و صنعتی آگاه نشوند، هیچ گفتگوی جدی شکل نمی‌گیرد. بدون آگاهی از واقعیت، همهٔ طرف‌ها، خود را محق می‌دانند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان هشدارآمیز دکتر #محسن_رنانی (پژوهشگر توسعه) درباره #مهاجرت گستردهٔ نخبگان:
گوهر
ایران در خطر است!
من امیدوارم حکومت سر عقل بیاید!

پ.ن.
اون ترس و بغضی که در صحبتهای دکتر رنانی هست، به این خاطر هست که اون آدم می‌دونه قراره چی بشه؛ ولی کاری از دستش برنمیاد و فقط می‌تونه یک هشدار بده.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
طالبان و توسعه
✍️دکتر #محسن_رنانی
📌تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی

حاکمیت #طالبان بر #افغانستان، کشورهای قدرتمند را ‌‌‌هر یک به‌شیوه‌ای متفاوت ‌منتفع خواهد کرد. استقرار امارت اسلامی طالبان، می‌تواند به تجربه یک شکست فکری، فرهنگی و سیاسی تازه در جهان #اسلام بینجامد تا جهان، به‌ویژه خود ملت‌های اسلامی، به‌طورِ‌عینی یک ‌بار دیگر ناتوانی و ناسازی نظام فکری و فرهنگی اسلام سنتی را برای راهبری جوامع در دنیای مدرن مشاهده و تجربه کنند.
چنین تجربه‌ای، یا به افول کلی نظام اندیشگی اسلامی و پذیرش فراگیر فرودستی تمدن اسلام از سوی خود مسلمانان خواهد انجامید که بی‌گمان مطلوب غرب است؛ و یا به پدیداری یک رنسانس اسلامی برای سازگاری آموزه‌های اسلام با دنیای مدرن منجر خواهد شد

وقتی طالبان به حکومت برسد، برای سَرِپا‌نگهداشتن نظم سیاسیِ فاقد بوروکراسی خود و برای تأمین انرژی ماشینِ خشنِ سرکوبِ خود، مجبور به خام‌فروشی حداکثری است و بنابراین طالبان خودش با دست خودش آن هدف غرب و به‌طورِ‌خاص #آمریکا را محقق خواهد کرد. پس چه نیازی به لشگرکشی پرهزینه و حضور فیزیکی آمریکا در این کشور است؟!

اکنون بیش از همه حیرتم از #جمهوری_اسلامی بعنوان نماینده طبیعی و تاریخی «تمدن ایرانِ فرهنگی» است که چرا نسبت به مهم‌ترین تحول خطرآفرین برای حوزهٔ تمدنی ایران فرهنگی، یعنی قدرت‌گرفتن طالبان، چنین منفعل عمل کرده است .با مشاهده رفتار و مواضع مقامات در این تحولات تقریباً باور کردم که جمهوری اسلامی مسئولیتی برای حراست از مرزهای ایران فرهنگی برای خود قائل نیست و این همان چیزی است که مردم ایران خیلی زودتر از نخبگان سیاسی اجتماعی فهمیدند.

من شعار «رضاشاه روحت شاد» را نه یک شعار سیاسی بلکه یک پیام فرهنگی از سوی بخش‌های معترض جامعه می‌بینم که بیانگر شکل‌گیری این باور در جامعه است که جمهوری اسلامی دقیقاً مسیری عکس مسیر #رضا‌شاه را در تقویت پایه‌های تمدنی ایران فرهنگی دنبال کرده است.
صرفنظر از درست یا غلط‌بودن این باور، گمانِ بخشی از مردم بر این است که هرچه رضاشاه در انسجام‌بخشی به عناصر تمدنی ایران فرهنگی موفق عمل کرد، جمهوری اسلامی ناموفق‌ عمل کرده و یا حتی در جهت تخریب آن عناصر حرکت کرده است!
مردم شاید نتوانند بیان شفاف و نظری از این باور خود داشته باشند، اما به زبانی نمادین دارند می‌گویند با این نحوهٔ حکمرانی، اقتدار تمدن ایران فرهنگی رو‌به‌زوال خواهد رفت.

جمهوری اسلامی که تا یمن و سوریه رفته است تا مرزهای ایدئولوژیک تشیع را حراست کند، باید به ملت ایران پاسخ دهد که «برای دفاع از مرزهای ایران فرهنگی چه اقداماتی انجام داده است؟». اگرپاسخی نداشته باشد، آیا این گمان را تقویت نمی‌کند که اصولاً جمهوری اسلامی نماینده ایران فرهنگی نیست و خود را تنها نمایندهٔ تشیع ایدئولوژیک می‌داند؟

تجربه #داعش گرچه در جهان اسلام، ضربه‌ای به اندیشه‌های بنیادگرایانه بود اما به‌علت عدم استقرار یک حکومت اسلامی داعشی نتوانست با تجربهٔ عینی ماندگار همراه با بازنگری‌های بعدی همراه شود. اما وجود تجربه یک حکومت اسلامی سنی‌مذهب که بکوشد برداشت‌های خود از الگوهای صدر اسلام را بازتولید کند، می‌تواند کمک بزرگی برای فروریزی باورهای ایدئولوژیک مؤمنان جهان اهل تسنن باشد. به‌گمان ‌من‌ امارت اسلامی طالبان، نماد «جمهوری اسلامی اهل تسنن» است. حتی اگر بیش از نیمی از ملت افغانستان هم مخالف حاکمیت طالبان در افغانستان باشند، اما تقریباً تمام مسلمانان اهل سنت در جهان، در برابر آن سکوت کرده‌اند یا حتی به دیده رضایت می‌نگرند. حتی مولانای بلوچستان که خودش زخم‌خوردهٔ تبعیض مذهبی و حکومت ایدئولوژیک است نتوانست شادمانی خود را پنهان کند. مردم جهان اسلام، به‌غیر از ملت ایران، در نوعی سکوت رضایت‌آمیز غنوده‌‌اند و این یعنی «رأی» نانوشتهٔ مسلمانان اهل سنت جهان به حکومت طالبان.

و اکنون که جهان در آستانهٔ گذار به دورهٔ پساتوسعه و عصر اطلاعات است، دست تقدیر این بوده است که ایران و افغانستان هزینه‌های تجربی برای زمینه‌سازی گذار فکری در دو حوزهٔ مذهبی اصلی جهان اسلام را بپردازند. استقرار حکومت‌های اسلامی در ایران و افغانستان تجربه‌های فیصله‌بخشی هستند که به دگرگونی‌های اساسی در بنیادهای فکری تشیع و تسنن خواهند انجامید. اصلاحات دینی، به‌معنای تحولات بنیادین و فراگیر و نسبتاً سریع، در مسیحیت، پانزده قرن بعد از میلاد مسیح رخ داد و راه تحول و پیشرفت را در جهان مسیحیت هموار کرد. اکنون جهان اسلام نیز درست در آستانهٔ پانزدهمین قرن از هجرت پیامبر اکرم قرار دارد. این قرن، قرن دگرگونی اسلامی است.


متن کامل در:
http://www.renani.net/index.php/texts/notes/854-2021-09-28-21-10-28

t.center/oldkingofebrighestan
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
#محسن _رنانی در مراسم سالگرد درگذشت زنده‌یادان #عزت‌الله_سحابی و #هاله_سحابی:

🔹 علت عقب‌ماندگی ایران این است که ما کنشگر سیاسی توسعه‌خواه کم داشتیم.

🔹 مهندس #سحابی نمونه اعلای یک بازیگر سیاسی توسعه‌خواه بود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
‍ ‏انقلاب ۵۷، حاصل برخورد تاریخی یک حکومت نابالغ با یک جامعه مدنی نابالغ بود.
اگر یکی از این دو، بالغ بود، صدای دیگری را به موقع می‌شنید و نمی‌گذاشت کار به فروپاشی بکشد؛ بلکه پیش از نقطه فروپاشی، برای یک انتقال عقلانی در قدرت، به تفاهم می‌رسیدند.
‏در انقلاب ۵۷ همین حادثه رخ داد. شاه اول حرف ما را نمی‌شنید و ما هِی بیشتر فریاد کشیدیم و عصبانی‌تر شدیم.
بالاخره زمانی که شاه صدای ما را شنید و گفت پیام انقلاب شما را شنیدم، دیگر ما آنقدر در هیجان و هیاهوی #انقلاب خود گم شده بودیم که صدای شاه را نشنیدیم...

#محسن_رنانی

ویدئو:
نطق تلویزیونی #شاه در آذر ۵۷:

من نیز صدای انقلاب شما ملت ایران را شنیدم...

#دهۂ_فجر_مبارک
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
رویا و توسعه
✍️ دکتر #محسن_رنانی

تفاوت اصلی انسان و سایر موجودات زنده، ظرفیت رویا اندیشی اوست.
منظورم از رویا، خواب دیدن نیست. رویا یعنی این که انسان بتواند زنجیره‌ای از مفاهیم را به هم گره بزند و از آنها قصه‌ای درست کند. رویا به فرد معنا می‌دهد، انگیزه، اراده و انرژی می‌دهد.
ثروت، علم، عشق، دموکراسی، شهرت، موفقیت، قدرت، هر کدام یک رویا هستند. در واقع هر کدام یک «داستان رویایی» هستند که هویت ما را شکل‌ می‌دهند.اما برای هر فرد، در میان همه این رویاها، معمولا یک رویا، مرکزیت دارد. و البته هر جامعه‌ای حداقل یک «رویای جمعی وحدت‌بخش» نیاز دارد.
به چنین رویایی، «رویای ملی» می‌گوییم. راستی ما ایرانیان اکنون کدام رویای ملی وحدت بخش را داریم؟ می‌خواهیم تمدن هخامنشیان را احیا کنیم؟ می‌خواهیم مدینه نبوی بسازیم؟ می‌خواهیم حکومت علوی داشته باشیم؟ یا ژاپن اسلامی بشویم؟ می‌خواهیم یک جامعه عادلانه بسازیم یا یک جامعه دموکراتیک؟ یا شاید به حکومت سلطنتی بازگردیم.

واقعیت اینست که دیرزمانی است که ایرانیان رویای ملی معنی‌بخش ندارند؛ و تا زمانی که رویای ملی معنی بخش نداشته باشیم سخن گفتن از توسعه بی‌معنا خواهد بود.

انقلاب اسلامی محصول خلق یک رویای ملی توسط روحانیان بود. جمهوری اسلامی نیز تنها در دوران طلایی‌ جنگ توانست رویای ملی خلق کند. پس از جنگ ما دیگر رویای ملی نداشته‌ایم و اکنون نیز حکومت چنان ناهمگون و پراکنده شده است که دیگر توان خلق رویای ملی را ندارد. حتی حکومت از یک زمانی حتی از خلق رویاهای جمعی معمولی نیز عاجز شده است! دیگر نمی‌تواند در حوزه ساده‌‌ای مثل ترافیک هم یک رویای جمعی خلق کند. البته هر جا لازم باشد با سرنیزه و هزینه زیاد می‌تواند نظم کوتاه مدتی برقرار کند، چه در #اقتصاد، چه در #سیاست، و چه در جامعه.
شکل دادن به یک رویای جمعی از پرتاپ موشک به فضا، هم مهم‌تر است و هم سخت‌تر. موشک را می‌توان با پول نفت و سرهم‌کردن قطعاتی که از خارج به صورت قاچاقی خریداری شده است و تنها به کمک چند مهندس، به فضا پرتاپ کرد؛ اما ساختن رویای جمعی، کاری بسیار ظریف است و نیازمند آن است که نخست، مردم به حکومت اعتماد داشته باشند و سپس حکومت بتواند بخش بزرگی از جامعه را بگونه‌ای مدیریت کند که بتوانند در یک همکاری بلندمدت، با صبر، خوش‌بینی، اعتماد و مشارکت یک رویای جمعی را شکل بدهند. و متاسفانه حکومت ما هم فاقد چنین مهارتی است.

سالهاست که حکومت ما «ضد رویا» شده است. چرا که می‌خواهد رویاهای ساختگی خودش را به رویای ملی تبدیل کند ولی مردم مقاومت می‌کنند.
بنابراین خیلی تعجب نباید کرد اگر حکومت ما «قرارگاه فرهنگی» تاسیس می‌کند و می‌خواهد با سرهنگان، مهندسی فرهنگی کند!

بگذار آتش بزنند به رویاهای جمعی ما. دود این آتش زدن‌ها سرانجام به چشم خودشان خواهد رفت. جامعهٔ بی‌رویا محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا و هجوم به هر چه شود. فرار به مهاجرت، هجوم به مواد مخدر! فرار از ازدواج و فرزندآوری، هجوم به سکس و شراب! فرار از رسانه‌های رسمی، هجوم به تلگرام و اینستاگرام! فرار به افسردگی و خودکشی، هجوم به سوی شورش و تخریب!
این دستاورد حکومتی است که نه خودش توان ساختن رویای جمعی دارد و نه اجازه می‌دهد جامعه رویاهای جمعی بسازد.
در دنیای بی رویایی، اگر نخبگان مدنی قیام نکنند، امیر تتلوها قیام خواهند کرد. کودکی را در نظر بگیرید که مادرش هر شب یک قصه کوتاه دلپذیر برایش می‌گوید تا به خواب برود. اما یک شب برای او داستان بلند رویایی را آغاز می‌کند. کودک برمی‌خیزد و هی به مادرش می‌گوید «باز هم بگو» و از فردا همه‌اش در فکر داستان دیشب است.
اگر این روزها بازار رمالان و مداحان گرم است چون روشنفکران ما نتوانسته‌اند داستان‌های رویایی تحول‌گرانه‌ای را در جامعه ما شکل بدهند. اصلا روشنفکر کسی است که به جامعه کمک می‌کند تا داستان رویایی تحول خواهانه خود را درباره آینده خلق کند و متحجران کسانی هستند که می‌کوشند جامعه را به داستانهای رویایی گذشته که زمانی کاربرد داشته‌ اما امروز عمرشان سرآمده است، سرگرم کنند.

خوشبختانه امروز دیگر هیچ سیاستمدار حکومتی در ایران سرمایه اجتماعی لازم را برای آفرینش رویای جمعی ایدئولوژیک برای ایرانیان ندارد؛ و این به روشنفکران فرصت می‌دهد که با درانداختن گفتگوهای اجتماعی، زمینه پیدایش یک رویای ملی فراگیر همت گمارند.
هر رویای جمعی که شکل می‌گیرد، گویی یک بخشی از جامعه ما با نوعی چسب با هم مرتبط می‌شود. آنقدر چسب رویای جمعی بسازیم و آنقدر دوام بیاوریم تا این پیرانِ به قدرت چسبیده، با فرمان حضرت حق بازنشسته شوند، آنگاه فرصت خواهیم یافت تا یک رویای ملی وحدت بخش خلق کنیم...

https://t.center/oldkingofebrighestan
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan
قطار اقتصاد و سياست در ايران به انتهاي ريل خود رسيده است!

✍️ #محسن_رنانی

مصاحبه من با روزنامه شرق با عنوان «آینده ایران و چهار زلزله» درباره این که انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ پایان یک دهه چالش، تنش و تلاش برای استخوان ترکاندن جمهوری اسلامی است،‌ در روزنامه شرق ۲۵ خرداد ۹۹ منتشر شد.
در این مصاحبه گفته‌ام که ما یک دهه بسیار مهم را (از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۰) پشت سرگذاشته‌ایم که با دو زلزله آغاز شده است و با دو زلزله پایان می‌یابد و کل این دهه، «دهه تحول‌خواهی» بوده است. (لینک متن کامل مصاحبه با شرق را در پایان این یادداشت گذاشته‌ام).

یعنی اگر دهه ۶۷ تا ۷۶ را دهه «بازگشت و بهبود خواهی» بنامیم؛ دهه ۷۶ تا ۸۸ را دهه «بازنگری و اصلاح‌طلبی» بنامیم، دهه ۸۸ تا ۱۴۰۰ دهه «بازسازی و تحول‌خواهی» بوده است، یعنی نظام سیاسی ما در سالهای پس از #جنگ، مراحل دگرگونی یا تکامل سیستمی (بهبود - اصلاح - تحول) را به صورت طبیعی و پشت سر هم و خیلی شتابان طی کرده است و اکنون به طور طبیعی دهه‌ای که از ۱۴۰۰ شروع می‌شود دهه «نوسازی و افق‌گشایی» است. گرچه تحولات سه دهه قبل هیچکدام به تکامل خود نرسیدند ودر میانه راه ناتمام ماندند، اما دهه افق‌گشایی ناتمام نخواهد ماند، یعنی نمی‌تواند ناتمام بماند، یعنی افق گشایی هم «الزاما» شروع می‌شود و هم «کامل» می‌شود. بهبودخواهی «الزاما» باید بعد از جنگ شروع می‌شد وگرنه نظام نوپای اسلامی‌ نمی‌توانست هویت و قابلیت یک نظام سیاسی مرسوم مدرن را به نمایش بگذارد و به داخل و خارج نشان دهد که از پس مدیریت یک کشور در دنیای مدرن برمی‌آید. اما بخشی از سیستم که قدرت داشت ولی شناخت درستی از دنیای مدرن نداشت، کم‌کم که پیامدهای بهبودخواهی آشکار شد، وحشت کرد و فشار آورد تا دوره بهبودخواهی هاشمی، ناتمام، متوقف شود.

اصلاح طلبی در ۷۶ می‌توانست شروع نشود، یعنی نظام آن اندازه اقتدار داشت که اگر بخواهد،‌ نگذارد شروع شود، اما تشتت در ائتلاف حاکم، باعث شد که جامعه از این فرصت بهره ببرد و با انتخاب خود کشور را وارد فاز «اصلاح‌طلبی» کند. اصلاح طلبی، تصادفی شروع شد نه «الزامی» و بنابراین وقتی شروع شد الزامی به تکمیل آن نبود و می‌توانستند مانع تکمیل و تکامل آن شوند و شدند. تحول‌خواهی ۸۸ هم می‌توانست شروع نشود و وقتی هم شد دیدیم که نگذاشتند تکمیل شود و تکامل یابد. اما «افق گشایی» را نه می‌شود مانع شروعش شد و نه پس از شروع می‌شود مانع تکمیل و تکامل آن شد.
افق‌گشایی یک انتخاب «همه یا هیچ» است، قسمت ‌بردار نیست. در دهه‌های پیشین اگر تغییرات شکست می‌خورد مرحله بعدی‌ای وجود داشت. از جنگ به بهبود، از بهبود به اصلاح، از اصلاح به تحول و از تحول به افق‌گشایی، می‌توانستیم عبور کنیم. اما بعد از افق‌گشایی چیزی نیست و جایی نیست که برویم، درهم‌ریزی و انهدام است. پس وقتی یک سیستم وارد مرحله افق‌گشایی شد گزینه دیگری ندارد؛ فقط یک گزینه دارد و آن هم تکمیل و تکامل افق‌گشایی است وگرنه باید تن به در‌هم ریزی و ویرانی بدهد.
الان ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند یعنی #اقتصاد و جامعه و #سیاست و #کرونا همگی دست به دست هم داده‌اند تا تو این آخرین قرص‌نان‌هایی که از چاه نفت درآورده‌ای را به غفلت نخوری و فقط و فقط صرف زنده ماندت بکنی و بعد برای داشتن چیزی بیش از زنده ماندن، «باید» الگوی زیست خودت را تغییر بدهی و این می‌شود همان افق‌گشایی. یعنی باید اولویت‌‌های زندگیت و دغدغه‌هایت را تغییر دهی الگوی تغذیه و تحرک و گفتار و شغلت را تغییر بدهی و تغییرات دیگری را نیز، که اگر به آن تن ندهی دیگر قلب و کلیه و کبدت همراهی نخواهند کرد و ناگهان روزی در یک فشار جسمی یا روحی که قرار خواهی گرفت بدنت تشنج می‌کند و تمام.

تمام حرف من در آن مصاحبه این است که تحولات خوب و بد دهه قبل همه چیز را برای یک افق‌گشایی و نوسازی در نظام سیاسی آماده کرده است و این افق گشایی با انتخابات ۱۴۰۰ رخ خواهد داد. و البته هیچ فرقی نمی‌کند که نتیجه #انتخابات ۱۴۰۰ چه باشد. آن انتخابات، خواه بسته و بی شور برگزار شود و از آن یک محافظه‌کار (اصول‌گرا، نظامی، ولایت‌مدار و ...) بر سرقدرت بیاید یا یک انتخابات آزاد و بسیار پرشور و قطبی شده برگزار شود و از آن یک تحول‌خواه (اصلاح‌طلب، میانه رو، توده‌گرا، روشنفکر و ...) به قدرت برسد، نتیجه یکی خواهد بود: قطار اقتصاد و سیاست در ایران به انتهای ریل خود رسیده است و سوزن‌بان هرکس می‌خواهد باشد «باید» دسته سوزن را بچرخاند وگرنه قطار از ریل خارج خواهد شد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Ещё