✅ رویا و توسعه
✍️ دکتر
#محسن_رنانی تفاوت اصلی انسان و سایر موجودات زنده، ظرفیت رویا اندیشی اوست.
منظورم از رویا، خواب دیدن نیست. رویا یعنی این که انسان بتواند زنجیرهای از مفاهیم را به هم گره بزند و از آنها قصهای درست کند. رویا به فرد معنا میدهد، انگیزه، اراده و انرژی میدهد.
ثروت، علم، عشق، دموکراسی، شهرت، موفقیت، قدرت، هر کدام یک رویا هستند. در واقع هر کدام یک «داستان رویایی» هستند که هویت ما را شکل میدهند.اما برای هر فرد، در میان همه این رویاها، معمولا یک رویا، مرکزیت دارد. و البته هر جامعهای حداقل یک «رویای جمعی وحدتبخش» نیاز دارد.
به چنین رویایی، «رویای ملی» میگوییم. راستی ما ایرانیان اکنون کدام رویای ملی وحدت بخش را داریم؟ میخواهیم تمدن هخامنشیان را احیا کنیم؟ میخواهیم مدینه نبوی بسازیم؟ میخواهیم حکومت علوی داشته باشیم؟ یا ژاپن اسلامی بشویم؟ میخواهیم یک جامعه عادلانه بسازیم یا یک جامعه دموکراتیک؟ یا شاید به حکومت سلطنتی بازگردیم.
واقعیت اینست که دیرزمانی است که ایرانیان رویای ملی معنیبخش ندارند؛ و تا زمانی که رویای ملی معنی بخش نداشته باشیم سخن گفتن از توسعه بیمعنا خواهد بود.
انقلاب اسلامی محصول خلق یک رویای ملی توسط روحانیان بود. جمهوری اسلامی نیز تنها در دوران طلایی جنگ توانست رویای ملی خلق کند. پس از جنگ ما دیگر رویای ملی نداشتهایم و اکنون نیز حکومت چنان ناهمگون و پراکنده شده است که دیگر توان خلق رویای ملی را ندارد. حتی حکومت از یک زمانی حتی از خلق رویاهای جمعی معمولی نیز عاجز شده است! دیگر نمیتواند در حوزه سادهای مثل ترافیک هم یک رویای جمعی خلق کند. البته هر جا لازم باشد با سرنیزه و هزینه زیاد میتواند نظم کوتاه مدتی برقرار کند، چه در
#اقتصاد، چه در
#سیاست، و چه در جامعه.
شکل دادن به یک رویای جمعی از پرتاپ موشک به فضا، هم مهمتر است و هم سختتر. موشک را میتوان با پول نفت و سرهمکردن قطعاتی که از خارج به صورت قاچاقی خریداری شده است و تنها به کمک چند مهندس، به فضا پرتاپ کرد؛ اما ساختن رویای جمعی، کاری بسیار ظریف است و نیازمند آن است که نخست، مردم به حکومت اعتماد داشته باشند و سپس حکومت بتواند بخش بزرگی از جامعه را بگونهای مدیریت کند که بتوانند در یک همکاری بلندمدت، با صبر، خوشبینی، اعتماد و مشارکت یک رویای جمعی را شکل بدهند. و متاسفانه حکومت ما هم فاقد چنین مهارتی است.
سالهاست که حکومت ما «ضد رویا» شده است. چرا که میخواهد رویاهای ساختگی خودش را به رویای ملی تبدیل کند ولی مردم مقاومت میکنند.
بنابراین خیلی تعجب نباید کرد اگر حکومت ما «قرارگاه فرهنگی» تاسیس میکند و میخواهد با سرهنگان، مهندسی فرهنگی کند!
بگذار آتش بزنند به رویاهای جمعی ما. دود این آتش زدنها سرانجام به چشم خودشان خواهد رفت. جامعهٔ بیرویا محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا و هجوم به هر چه شود. فرار به مهاجرت، هجوم به مواد مخدر! فرار از ازدواج و فرزندآوری، هجوم به سکس و شراب! فرار از رسانههای رسمی، هجوم به تلگرام و اینستاگرام! فرار به افسردگی و خودکشی، هجوم به سوی شورش و تخریب!
این دستاورد حکومتی است که نه خودش توان ساختن رویای جمعی دارد و نه اجازه میدهد جامعه رویاهای جمعی بسازد.
در دنیای بی رویایی، اگر نخبگان مدنی قیام نکنند، امیر تتلوها قیام خواهند کرد. کودکی را در نظر بگیرید که مادرش هر شب یک قصه کوتاه دلپذیر برایش میگوید تا به خواب برود. اما یک شب برای او داستان بلند رویایی را آغاز میکند. کودک برمیخیزد و هی به مادرش میگوید «باز هم بگو» و از فردا همهاش در فکر داستان دیشب است.
اگر این روزها بازار رمالان و مداحان گرم است چون روشنفکران ما نتوانستهاند داستانهای رویایی تحولگرانهای را در جامعه ما شکل بدهند. اصلا روشنفکر کسی است که به جامعه کمک میکند تا داستان رویایی تحول خواهانه خود را درباره آینده خلق کند و متحجران کسانی هستند که میکوشند جامعه را به داستانهای رویایی گذشته که زمانی کاربرد داشته اما امروز عمرشان سرآمده است، سرگرم کنند.
خوشبختانه امروز دیگر هیچ سیاستمدار حکومتی در ایران سرمایه اجتماعی لازم را برای آفرینش رویای جمعی ایدئولوژیک برای ایرانیان ندارد؛ و این به روشنفکران فرصت میدهد که با درانداختن گفتگوهای اجتماعی، زمینه پیدایش یک رویای ملی فراگیر همت گمارند.
هر رویای جمعی که شکل میگیرد، گویی یک بخشی از جامعه ما با نوعی چسب با هم مرتبط میشود. آنقدر چسب رویای جمعی بسازیم و آنقدر دوام بیاوریم تا این پیرانِ به قدرت چسبیده، با فرمان حضرت حق بازنشسته شوند، آنگاه فرصت خواهیم یافت تا یک رویای ملی وحدت بخش خلق کنیم...
https://t.center/oldkingofebrighestan#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan