"من آن گلبرگ مغرورم که میميرم ز بیآبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمیگردم"
دوم خرداد، سالروز درگذشت
#ناصر_حجازی فوتبالیست نامی ایران است
بهمین مناسبت، چند روایت از زندگی این اسطوره تقدیم شما عزیزان:
ناصر حجازی یکی از بهترین دروازهبانان فوتبال ایران و آسیا است
آخرین بازی ملی او در سال ۱۳۵۹ و در بازی ایران-کویت انجام گرفت و بعد از آن به دلیل قانون عجیب و ”مندرآوردی” معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد، از تیم ملی کنار گذاشته شد!
این قانون آن زمان تنها به ناصر حجازی ابلاغ شد.
این قانون در پی آن ابلاغ شد که در شروع یکی از بازیهای استقلال تهران در اوایل انقلاب، مسئولان برای مراسم ابتدایی بازی به بازیکنان هر دو تیم، عکسهایی از آیتالله
#خمینی داده بودند که هنگام قرائت قرآن در دست بگیرند ولی ناصر حجازی از گرفتن عکس خمینی ممانعت میکند در پی همین مسأله مسئولان وقت نه تنها از ورود حجازی به زمین جلوگیری میکنند بلکه چند روز بعد از آن ماجرا، مسئولان تربیت بدنی از جمله
#نصرالله_سجادی قانون عدم حضور بازیکنان بالای ۲۹ سال در تیم ملی را به تصویب میرسانند!
پس از مدتی او فوتبال ایران را ترک کرد و به هندوستان و بنگلادش رفت
او هر وقت از روزهای حضور در هند و بنگلادش حرف میزد، بغض میکرد و همیشه میگفت:
هیچکسی نمیتواند یک ساعت آن زندگی را تحمل کند. روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط میتوانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختیها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگیم را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم، که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»
ناصر حجازی در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ در حین تماشای دیدار تیم فوتبال
#استقلال مقابل
#پاس همدان در روز آخر لیگ برتر بهدلیل وخامت حالش به کما رفت و در حالی که از بیماری سرطان ریه رنج میبرد، در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۵۵ صبح، در بیمارستان کسری در تهران درگذشت.
ناصر حجازی در طول ۱۸ ماه بیماری هیچ گونه کمک دولتی را قبول نکرد. او دربارهٔ بیماریش و حضور مسئولان دولتی در کنار خود در بیمارستان گفته بود:
«خیلی از مسئولان آمدند. من احتیاجی به کمک آنها نداشتم. آنها عددی نیستند که بخواهند به من کمک کنند، در اندازهٔ این حرفها نیستند که بخواهند به ناصر حجازی کمک کنند.»
حجازی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۴ ثبت نام کرد و گفته بود که اگر تأیید صلاحیت شود ۳۰ میلیون رأی میآورد.و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات
#احمد_نیککار را به معاون اولی برمیگزیند ولی شورای نگهبان صلاحیت او را برای شرکت در انتخابات رد کرد. حجازی پس از رد صلاحیت در اطلاعیهای از نامزدی
#هاشمی_رفسنجانی حمایت کرد.
در ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۰، ناصر حجازی در مصاحبهای که با پرتال شخصی خود انجام داد، ضمن اعتراض به وضعیت اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیداً اعتراض خود را اعلام کرد و شرایط بیماریش را ناشی از آن دانست. همچنین وی در بخشی از این مصاحبه در مورد پرداخت ماهیانه یارانهها به مردم توسط دولت گفت:
دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیدهاند، نفت، گاز و… دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید. چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند. از دید مسئولین، خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت و اینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! برای من گاز میآمد چهل هزار تومان و حالا میآید یک میلیون تومان. گاز به کشور همسایه با مبلغی بهمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت میکنند، صادر میشود. با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانیام مثل امروز شود.
حجازی در پایان صحبتهایش بدون نام بردن از مقام مسئول خاصی در حکومت جمهوری اسلامی ایران گفته بود:
یا رب روا مدار که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بیخبر شود.
که البته این سخنان با واکنش رجا نیوز نیز مواجه شد.
روحت شاد
#ناصرخان۱۳۲۸-۱۳۹۰
ویدئو:
بارانی مشهور آبی رنگ -
#لئونارد_کوهنبه یاد آقای شماره یک، گلبرگ مغرور فوتبال ایران. زندهیاد ناصر حجازی و سالگرد واپسین پرواز او.
#شاه فرتوت ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan