شاه فرتوت ابریقستان

#شرق
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
به بهانۂ یوم‌الله ۱۳ آبان
برگي از تاريخ
#فریدون_مجلسی (تحلیلگر روابط بین‌الملل)

در نیمه مهرماه ۱۳۵۸ کارمند اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه بودم که سفیر سوئد برای مذاکره فوری با آقای دکتر #یزدی وزير وقت امور خارجه به وزارت امور خارجه آمد.
رئیس ارجمند و دانشمندم دکتر #هوشنگ_عامری به من که مسئولیت میز سوئد را نیز بر عهده داشتم دستور دادند بی‌درنگ برای یادداشت‌ برداشتن از مذاکرات به دفتر وزیر امور خارجه بروم. به یاد ندارم در معیت ایشان بود یا تنها رفتم. رخدادی بود که برای ما کارمندهای وزارت امور خارجه باورکردنی نبود و جلسه هم بسیار پرالتهاب بود.
سفیر سوئد با شگفتی و نگرانی به این رخداد بی‌سابقه اعتراض کرد و خواهان خروج هرچه سریع‌تر دانشجویان و آزادی گروگان‌ها شد.
دکتر یزدی که تازه از الجزایر بازگشته بود علنا و صریحا از آن رخداد اظهار تأسف کرد و گفت در شرایط انقلابی چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد و ازجمله چند ماه پیش نیز مدت کوتاهی سفارت آمریکا به اشغال دانشجویان متعلق به جریان‌های چپ درآمده بود که با دخالت وزارت خارجه حل‌وفصل شد. سپس با قاطعیت اطمینان داد که دراین‌باره نیز به‌سرعت اقدام خواهد شد. سفیر سوئد با تأکید بر لزوم حفظ سلامت و آزادی سفارت و دیپلمات‌های آمریکایی خداحافظی کرد و رفت.
همان‌طور که در یادداشتی به مناسبت درگذشت دکتر یزدی در #شرق نوشتم ، ایشان پس از پایان جلسه با استیصال و التهاب از من خواست که گزارش این دیدار را فورا بنویسم تا پیگیری و اقدام کند. علنا مشتاق آن بود که این‌بار نیز غائله را به‌سرعت پایان دهد...
فردای آن روز یا دو روز بعد دولت موقت سقوط کرد و گروگان‌گیری به یکی از اهداف خود یعنی ساقط‌کردن دولت موقت رسید و یزدی دیگر وزیر نبود و نتوانست به عهدش وفا کند. البته مواضع انقلابی دکتر یزدی در آن زمان تند و تیز بود.
آقای #گیتس، وزیر دفاع پیشین آمریکا که در دیدار کذایی الجزیره با #برژینسکی یادداشت‌برداری و تهیه گزارش آن دیدار را بر عهده داشت، بعد از ۳۷ سال در مصاحبه‌ای گفت:

«ما وارد جلسه شدیم و خلاصه سخن ما این بود که ما #انقلاب شما را می‌پذیریم.
کشور شما را به رسمیت می‌شناسیم.
دولت شما را به رسمیت می‌شناسیم.
همه سلاح‌هایی را که قرارداد فروش آنها با شاه بسته شده بود به شما می‌فروشیم و حتی گفت ما دشمن مشترکی در همسایگی شمالی شما داریم. می‌توانیم در آینده با هم کار کنیم».

به گفته وزیر دفاع پیشین آمریکا، «پاسخ آنها [یزدی-بازرگان] این بود که شاه را به ما بدهید». پاسخی در همین حد که البته رنگ شعار داشت.
آنچه مشخص است ناخشنودی از رفتار آمریکا به‌سادگی با قطع روابط و تعطیل شدن سفارتخانه امکان‌پذیر بود. آمریکایی‌ها ناو هواپیمابر بزرگی را به خلیج‌فارس اعزام کردند اما ترجیح دادند با وجود عدم انسجام وضع دفاعی ایران از آن ناو برای تهدید و حل احتمالا سریع مسئله استفاده نکنند. در واقع آمریکا که بعد از ماجرای خونین ویتنام بعنوان کشوری ظالم مورد انتقاد جهانیان بود، توانست با بهره‌گیری از این وضعیت خود را به جایگاه کشوری مظلوم تغییر دهد و‌ میلیاردها دلار ایران را نیز به‌نام غرامت به‌موجب احکام داوری لاهه به جیب شرکت‌ها و افراد آمریکایی بریزد. در کتاب جالب خاطرات #احمد_عزیزی، قائم‌مقام پیشین وزیر امور خارجه که در مراحلی از مذاکرات برای آزادسازی گروگان‌ها حضور داشت، نکات جالبی دراین‌باره وجود دارد...

http://sharghdaily.ir/?News_Id=143828

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
مرور مطبوعات


۱ - #جوان
- #محمدجواد_لاریجانی (فرمانده حقوق بشر اسلامی): به نظر بنده موضع مقام معظم رهبری که فرمودند «اگر آمریکایی ها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می زنیم» موضع بسیار داهیانه‌ای است. ما باید خود تحریمی را تمرین کنیم. ص1

۲ - هفته نامه #۹_دی
- #رحیم‌پور_ازغدی (عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی): #روحانی امنیتی‌ترین، نظامی‌ترین و پلیسی‌ترین آخوند در ایران است. من حاضرم به روحانی ثابت کنم که در #برجام، دروغ می گوید، #ترامپ در آسانسور هم بی خیال زنان نمی‌شود. (وقتی یک سربازجو فرمانده انقلاب فرهنگی در مملکت می شود!)

۳ - #سازندگی
- #مرعشی: برجام با نظارت مقام معظم رهبری به نتیجه رسید که با ایده نرمش قهرمانه راه مذاکرات را هموار کردند و بر مراحل مختلف آن اشراف داشتند. مخالفان دولت فراموش کرده‌اند که وقتی نتایج برجام را شکست خورده اعلام می‌کنند، در حقیقت نقش رهبری در کسب اعتبار برای نظام فرو می‌کاهند.

۴ - #شرق
- روحانی: اساس سیاست ما تعامل سازنده با دنیاست.

۵ - #کیهان
- #صفار_هرندی: بعداز انقلاب جزو ۲۰ کشور برتر در سرانه مطالعه شدیم.

۶ - #ایران
- رئیس فرهنگستان علوم: خیلی جای تأمل است که کشوری با چند هزار سال سابقه تاریخی، علمی و فرهنگی، شمارگان چاپ کتابش تا این حد پایین بیاید.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
https://t.center/oldkingofebrighestan
🔴نباید حرف‌های حسابی را در فضای کثیف #تلگرام می‌گفتم!

#احمد_زادهوش، مدیر #جامعه‌المرتضی قم که پیشنهاد تشکیل کشور مستقل قم را داده بود گفته:
🔹اعتراف می‌کنم که پیام رسانان خارجی همچون تلگرام که زمام و افسار آن همچون سگی هار در دستان بیگانگان بوده و فضای کثیف و آلوده آن جولانگاه لوده گان و نامحرمان می‌باشد، جای مناسبی برای طرح "حرفهای حسابی" و "مذاکرات عالمانه" نیست!!!!

🔹از روحانیونی که بخاطر طرح این موضوع و طنزپردازی‌های زشت و زیبا و طعنه‌های پیرامونی آزرده خاطر شدند اعتذار می‌جویم.

#شرق
#شب_و_روزگار_خوش
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو از کشاورزان #شرق_اصفهان

آنها در حالیکه پشت به خطیب امام جمعه نشسته‌اند، شعار می‌دهند:
" رو به میهن، پشت به دشمن".

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
به بهانۂ #یوم_الله_۱۳_آبان
برگي از تاريخ
#فریدون_مجلسی (تحلیلگر روابط بین‌الملل)
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

در نیمه مهرماه ۱۳۵۸ کارمند اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه بودم که سفیر سوئد برای مذاکره فوری با آقای #دکتر_یزدی وزير وقت امور خارجه به وزارت امور خارجه آمد.
رئیس ارجمند و دانشمندم دکتر #هوشنگ_عامری به من که مسئولیت میز سوئد را نیز بر عهده داشتم دستور دادند بی‌درنگ برای یادداشت‌برداشتن از مذاکرات به دفتر وزیر امور خارجه بروم. به یاد ندارم در معیت ایشان بود یا تنها رفتم. رخدادی بود که برای ما کارمندهای وزارت امور خارجه باورکردنی نبود و جلسه هم بسیار پرالتهاب بود.
سفیر سوئد با شگفتی و نگرانی به این رخداد بی‌سابقه اعتراض کرد و خواهان خروج هرچه سریع‌تر دانشجویان و آزادی گروگان‌ها شد.
دکتر یزدی که تازه از الجزایر بازگشته بود علنا و صریحا از آن رخداد اظهار تأسف کرد و گفت در شرایط انقلابی چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد و ازجمله چند ماه پیش نیز مدت کوتاهی سفارت آمریکا به اشغال دانشجویان متعلق به جریان‌های چپ درآمده بود که با دخالت وزارت خارجه حل‌وفصل شد. سپس با قاطعیت اطمینان داد که دراین‌باره نیز به‌سرعت اقدام خواهد شد. سفیر سوئد با تأکید بر لزوم حفظ سلامت و آزادی سفارت و دیپلمات‌های آمریکایی خداحافظی کرد و رفت.
همان‌طور که در یادداشتی به مناسبت درگذشت دکتر یزدی در #شرق نوشتم ، ایشان پس از پایان جلسه با استیصال و التهاب از من خواست که گزارش این دیدار را فورا بنویسم تا پیگیری و اقدام کند. علنا مشتاق آن بود که این‌بار نیز غائله را به‌سرعت پایان دهد...
فردای آن روز یا دو روز بعد دولت موقت سقوط کرد و گروگان‌گیری به یکی از اهداف خود یعنی ساقط‌کردن دولت موقت رسید و یزدی دیگر وزیر نبود و نتوانست به عهدش وفا کند. البته مواضع انقلابی دکتر یزدی در آن زمان تند و تیز بود.
آقای #گیتس، وزیر دفاع پیشین آمریکا که در دیدار کذایی الجزیره با #برژینسکی یادداشت‌برداری و تهیه گزارش آن دیدار را بر عهده داشت، بعد از ۳۷ سال در مصاحبه‌ای گفت:

«ما وارد جلسه شدیم و خلاصه سخن ما این بود که ما انقلاب شما را می‌پذیریم.
کشور شما را به رسمیت می‌شناسیم.
دولت شما را به رسمیت می‌شناسیم.
همه سلاح‌هایی را که قرارداد فروش آنها با شاه بسته شده بود به شما می‌فروشیم و حتی گفت ما دشمن مشترکی در همسایگی شمالی شما داریم. می‌توانیم در آینده با هم کار کنیم».

به گفته وزیر دفاع پیشین آمریکا، «پاسخ آنها [یزدی-بازرگان] این بود که شاه را به ما بدهید». پاسخی در همین حد که البته رنگ شعار داشت.
آنچه مشخص است ناخشنودی از رفتار آمریکا به‌سادگی با قطع روابط و تعطیل شدن سفارتخانه امکان‌پذیر بود. آمریکایی‌ها ناو هواپیمابر بزرگی را به خلیج‌فارس اعزام کردند اما ترجیح دادند با وجود عدم انسجام وضع دفاعی ایران از آن ناو برای تهدید و حل احتمالا سریع مسئله استفاده نکنند. در واقع آمریکا که بعد از ماجرای خونین ویتنام بعنوان کشوری ظالم مورد انتقاد جهانیان بود، توانست با بهره‌گیری از این وضعیت خود را به جایگاه کشوری مظلوم تغییر دهد و‌ میلیاردها دلار ایران را نیز به‌نام غرامت به‌موجب احکام داوری لاهه به جیب شرکت‌ها و افراد آمریکایی بریزد. در کتاب جالب خاطرات #احمد_عزیزی، قائم‌مقام پیشین وزیر امور خارجه که در مراحلی از مذاکرات برای آزادسازی گروگان‌ها حضور داشت، نکات جالبی دراین‌باره وجود دارد که جداگانه به آن خواهم پرداخت.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan

http://sharghdaily.ir/?News_Id=143828
#حیدری_فرد قاضی کهریزک:

من وظیفه خودم را انجام داده و خطایی از من سر نزده. نه‌ تنها اعلام #توبه نمی‌کنم، بلکه توبه #مرتضوی را هم غلط و فاقد آثار شرعی میدانم
#شرق

@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
تصنیف نیایش از آلبوم سرود مهر در سال ۱۳۸۶ از دفتر #شرق_اندوه از سروده های #سهراب_سپهری توسط استاد #محمدرضا_شجریان اجرا شده است
@oldkingofebrighestan

دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
قطره شود خورشیدی

باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
روزن روزن‌.
ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم‌.
ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم‌.
ما جنگل انبوه دگرگونی‌.
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی به در
آرد سر.
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت‌.
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
از تابش تو ، و فرو افتد.
بینایی ره گم کرد.
یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما ، همه تو.
ما چنگیم‌: هر تار از ما دردی ، سودایی‌.
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا« نت»
خاموشی‌.
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش‌.
خود را در ما بفکن‌.
باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
ننشیند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام‌.
رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
مرز، که نماند نام‌.
ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است‌.
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش‌.


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan