✔️فیلم یادگاری نسل من و آن دو
سعید#سهند_ایرانمهرمن بیست و یک ساله بودم. شاید از نیکبختی آن نسل بود که گفتمان غالب و صاحب اثر بر طیف عظیمی از جوانان، گفتمان دعوت به گفتگو و نفی خشونت بود. آن روزها کسی اگر میخواست بداند، باید کتاب میخواند و پای سخنرانیها و مناظرهها می، نشست. آن روزها زمانه توییتهای چند کلمهای و مقاصد ابتر نبود و فنآوری به توضیحی بیشتر از آنچه مخاطب برداشت میکرد، فرمان "کات" ، نمیداد. به محافل گفتگو و استدلال و مناظره و کتاب میرفتیم. همانجا بساط گفتگو و بررسی برپا بود، باهم گفتگو میکردیم، ارجاع به کتاب و سند میدادیم. یا قانع میشدیم یا دست کم طرفی از نگاه رقیب میبستیم.
#سعید_عسگر که شلیک کرد به
#سعید_حجاریان، به حزب یا جناح شلیک نکرد؛ به موجی فرمان توقف داد که میخواست از دور باطل خشونت بگریزد. این موج در نهایت اما فرمان پذیرفت. هرچند هزینه داد، مجروح شد، اعتراف کرد و به توجیه افتاد. تکرار از سراستیصالش هم سر از
#حصر و تخت قاپو شدنهای بعدی درآورد و همزمان که حاشیه امنی برای این شیوه خشونت بار میداد، حرفها را در سینهها حبس کرد، گاهی با حبس و گاهی با تخریب، گاهی با محدود کردن و گاهی با انگ زدن. این شیوه که جواب داد، نسل بعد از من که از ان روزهای امید از آن روزهای دعوت به گفتگو، هیچ به یاد نداشت. بر آن همه امید، نام "آب در هاون کوبیدن" گذاشت و بر آن ایده "اصلاح"، نام مالهکشی و استمرار طلبی.
🔸تیر
عسگر نتوانست جان حجاریان را بگیرد، اما بر چشم اسفندیار ایده اصلاح نشست.
#اصلاحات رنگ باخت. اصلاحات در نزاع میان تیغ و ابریشم، صحنه را واگذار کرد. چاره دیگری نداشت. دیده بود که زمانه که خونخوار شود، خون، خوار میشود. توضیح این انفعال اما برای نسل جدید ناممکن بود. نسل جدید تغییر میخواست نه تفسیر. حال خوش میخواست نه درس تاریخ. توییت چند کلمهای میخواست نه تشریح قبض و بسط تئوریک شریعت.
🔸توییتر و همپالکی هایش جایگزین آن سخنرانیها و کتابها شد. کیبورد جایگزین پاهایی که در مسیر این دانشگاه به آن دانشگاه آماسیده میشد. در هرگوشه کسی با خشم و کلمات آتشین سینههای خسته از نگفتن و نشدن را به جادوی جملات کوتاه و برچسب ها و هشتگها جلا داد و آن اصلاحات افلیج و تیر خورده که "تکرارش" هم قوز بالاقوز شده بود، حرفی برای گفتن نداشت.
🔸سعید عسگر همچون سقراط که معلم نادیده صدها نسل بعد از خود شد، الگوی نسلهای بعد از ما شد نه با شلیک گلوله که با شلیک کلمات. و از اصلاحات هیچ نماند و "مالهکش" و "استمرار طلب" و صدها واژه دیگر نیابت تام و تمام آن را در ادبیات نسل بعد از خود برعهده گرفت.
🔸من آن روزها، بیست و یک ساله بودم و حالا چهل سالهام و حرفهایم برای نسل جدید همانقدر قابل فهم است که شعرهای حماسی
#گلسرخی و آرمان
#بیژن_جزنی یا "پیرامون جمهوری اسلامی"
#مطهری و حتا
#خلخالی برای نسل من در روزگار بیست و یک سالگی.
🔸نسل جدید میگوید که نسل شما در برابر
سعید عسگرها زیادی "نایس" بودهاند و نسل من که یا از
#اصلاحات شروع کردهاند و به تعایش و توجیه رسیدهاند یا بالمآل از سیاست دست شستهاند و یا مفتون حرارت نسل جدید شدهاند، تازه دارند میفهمند که نسل قبل از ما چرا برای توضیح آن روزهایی که ما از چراییاش میپرسیدیم، فقط نگاهمان میکردند.
🔸این ویدیو برای من حالا فقط یک نوستالژی است. حالا نه در سیمای حجاریان آن روز، چهره قربانی تام و تمام را میبینم و نه در خندههای سرخوشانه
سعید عسگر آن روز و چهره این روزهایش، تجلی تام و تمام شر و خشونت را. نسل من حالا فقط به ناتوانیاش در پایان دادن به توالی و بازتولید خشونت از گلوله به کلمات و از کلمات به گلوله و از همه اینها به قدرتی میاندیشید که گویی قادر به تشخیص سود و زیان خود نیست. به قدرتی که به شعار "تبدیل معاند به مخالف"، فرمان ایست داد و هنوز سرخوش از کارنامهای است که از نگاه خودش تضمین آینده است و در نگاه من و امثال من آونگ هراسانگیزی که هر لحظه پیشتر میآید. آونگ روزهای مبهم و درهمی که لحظه به لحظه نزدیکتر میشود. روزی که نمیدانم کدام روز است اما میدانم در آن روز هیچکس"برنده" نیست...
این ویدئو برای کسی از این نسل شاید تجلی امید واهی و هیجان بلاهت آمیز کسانی است که
#آزادی را میجستند و نیافتند، برای نسل من اما یادآور روزهایی که اگر این چنین به آن شلیک نمیشد، شاید هنوز کلمات اینچنین نخراشیده و سخنان اینچنین جوشان در دیگ سینهها قُلقُل نمیزدند و شاید حالا میشد با قاطعیت از آن همه خویشتنداریها و تابآوریها و گفتگوها برای نسلهای بعد از خود دفاع کرد.
به بهانهٔ ۲۲اسفند، سالگرد
#ترور سعید حجاریان به گلوله
سعید عسگر است.
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan