شاه فرتوت ابریقستان

#داریوش_شایگان
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ قطعه‌ای از مستند #داریوش_مهرجویی؛
کارنامهٔ ۴۰ ساله / کاری از #مانی_حقیقی

این فیلم توسط #ابراهیم_گلستان (پدربزرگ مانی حقیقی) داستان‌نویس و فیلمساز برجسته ایرانی در جمعی خودمانی از اهالی هنر از جمله استاد داریوش مهرجویی، #سهراب_سپهری، #احمد_شاملو، #داریوش_شایگان و #فروغ_فرخزاد گرفته شده.
با وجود فقدان صدا در ویدیو، امیدوارم نهایت لذت رو از این تصاویر کمتر دیده شده ببرید.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ قطعه‌ای از مستند #داریوش_مهرجویی؛
کارنامهٔ ۴۰ ساله / کاری از #مانی_حقیقی

این فیلم توسط #ابراهیم_گلستان (پدربزرگ مانی حقیقی) داستان‌نویس و فیلمساز برجسته ایرانی در جمعی خودمانی از اهالی هنر از جمله استاد داریوش مهرجویی، #سهراب_سپهری، #احمد_شاملو، #داریوش_شایگان و #فروغ_فرخزاد گرفته شده.
با وجود فقدان صدا در ویدیو، امیدوارم نهایت لذت رو از این تصاویر کمتر دیده شده ببرید.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ قطعه‌ای از مستند #داریوش_مهرجویی؛
کارنامهٔ ۴۰ ساله / کاری از #مانی_حقیقی

این فیلم توسط #ابراهیم_گلستان (پدربزرگ مانی حقیقی) داستان‌نویس و فیلمساز برجسته ایرانی در جمعی خودمانی از اهالی هنر از جمله استاد داریوش مهرجویی، #سهراب_سپهری، #احمد_شاملو، #داریوش_شایگان و #فروغ_فرخزاد گرفته شده.
با وجود فقدان صدا در ویدیو، امیدوارم نهایت لذت رو از این تصاویر کمتر دیده شده ببرید.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‍ قطعه‌ای از مستند #داریوش_مهرجویی؛
کارنامهٔ ۴۰ ساله / کاری از #مانی_حقیقی

این فیلم توسط #ابراهیم_گلستان (پدربزرگ مانی حقیقی) داستان‌نویس و فیلمساز برجسته ایرانی در جمعی خودمانی از اهالی هنر از جمله استاد داریوش مهرجویی، #سهراب_سپهری، #احمد_شاملو، #داریوش_شایگان و #فروغ_فرخزاد گرفته شده.
با وجود فقدان صدا در ویدیو، امیدوارم نهایت لذت رو از این تصاویر کمتر دیده شده ببرید.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
شایگان با شکوه زیست
#مهدی_یزدانی_خرم

و من دیگر #داریوش_شایگان را نخواهم دید...
اولین دیدارم در آن خانه‌ مملو از سرخی‌اش، یکی دو روز بعدِ قدرت‌ گرفتن #محمود_احمدی‌نژاد بود و قبلش هرچه بود تلفنی بود.
همان روزی که به منِ غمگین از این انتخابات گفت: مهاجرت دردی دوا نمی‌کند و حتا ممکن است جانت را هم بکاهد و این‌ که ایران این فاجعه را هم پشت سر خواهد گذاشت...
شایگان قوی و باشکوه زیست. نوشت، خواند، سیگار کشید و جهان را محک زد و چه چیزی از این با شکوه‌تر که او بود. سالها فکر ساخت، ایده داد، سفر کرد و کشف. دانشِ حیرت‌انگیزش را به رخ کشید و تجربه‌ زیسته‌اش را روایت کرد. حالا او بعد هفته‌ها خواب طولانی روی تخت شماره‌ چهار فیروزگر، به خواب خود ادامه خواهد داد در خاکِ پذیرنده و نرم. حسرت من مثل بسیاری از شما واکنشی است عاطفی از فقدانِ او. فقدانی که ناگزیر و ناگریز بود و محتوم.
لخته‌های خون مغز جان‌سازش را محاصره کردند و شایگان تاب آورد که در افتتاح سال نو روحِ بزرگ ما شود. روحی معناساز که حالا گسترده شده بر تاریخِ ایران.
همان دانشجوی خوش‌پوشی که در سالِ۱۹۶۸ و میان اعتصاب‌های سوربن و نگاه‌هایشان رفت و از تز دکتریش دفاع کرد تا مرد سالخورده‌ای که از جهانِ پر آشوب امروز خسته بود و امیدوار به ایران و تاب‌آوردنش. مرگِ شایگان نشانه‌ای بود برای من از زندگی پُر و جانانه‌ او. رام‌کننده‌ زمان و زبان. فارسی‌دانی درجه‌اول و مردی که به معنای واقعی کلمه سیر نمی‌شد از خواندن، تماشاکردن و زنده‌بودن.
شاید این چند ماه اغما کمی خستگی آن همه بیداری را کم، کرد در تنش تا بتواند آماده‌ کشف و زیستی دگر شود.
یک مرحله‌ جدید برای شایگان آغاز شده و من در اعماقِ قلبم شادم که در زمانه‌ بودنِ او کمی بودم، در روزهای خوابش ذهنم کنارش بود و فانوس جادویی زمانش را بلعیدم و هیچ بد نمی‌دانم که عکس های یادگاری با او منتشر شود و اصلا همه در شکوهش بنویسند که این مرگِ باشکوه سوای بسیاری مرگ‌هاست. قابی که شایگان برای ما ساخت در عینِ فروتنی اش جاه‌طلبانه بود و شادی‌ساز.
مملو از طربِ خواندن و دانستن. مشحونِ تاریخ ادبیات و سینما. آکنده از سعدی و حافظ و خیام. جشنی که هم دوستدارانش هم منتقدانش در آن حضور داشتند و چقدر دلتنگ آن مبل‌های راحتی سرخ خانه‌ ولنجک خواهم شد که مرکز جهان بودند و سیگار نیم‌کشیده‌ او که در زیرسیگاری طنین کلماتی را می‌شنید که از دهان فیلسوف خارج می‌شد و می‌نشست بر گوشِ نویسنده‌ جوانی که می‌خواست ایران را بگذارد و برود و ماند و نرفت.
دکتر شایگان! من آدم مهمی نیستم ولی تمام‌ قد به احترامتان می‌ایستم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
مرگ، دمساز آدمی

◻️زنده یاد دکتر #داریوش_شایگان


🔴 جوان که بودم، دو کتاب در نگاه من در خصوص مرگ خیلی تأثیر گذاشتند که یکی از آنها کتاب #مرگ_ایوان_ایلیچ #تولستوی بود.
ایوان در این کتاب، دارد می‌میرد و در فکر این است که حالا که دارد می‌میرد، در زندگی چه کرده است؟
پیامش این که شاید عدم تناسب میان زندگی و مرگ باعث شود که بهنگام مرگ، احساس غبن کنیم. شیوهٔ ریلکه در مواجهه با مرگ را نیز می‌توان شیوه‌ای قهرمانانه نامید. انسانی که با طرح مداوم مسائل و اضطراب‌ها و مشکلات، هشیاری‌اش را به حدّ جنون می‌رساند و اصالت و صداقتش را تا حدی بیمارگونه بالا می‌برد…
کتاب دیگری که بر من تأثیر گذاشت هم کتاب شعرهایی است که #ریلکه در پاریس و تحت تأثیر #بودلر سروده است. ریلکه در دیوان شعرش می‌گوید:
«خدایا به هر کس مرگِ اصیل خودش را ده، مرگی دمساز با زندگیش»
یعنی مرگِ هرکس به زیبایی زندگیش باشد. این بهترین آرزویی است که می‌توان برای هر انسانی داشت.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
با کمال تاسف، دکتر #داریوش_شایگان در اولین روزهای سال نو درگذشت.
روحش شاد.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
‍ ‍ ‍ برای داشتن دموکراسی باید ذهن ها نیز عوض شوند، باید ذهن ها نیز قوانین بازی را بپذیرند. ابتدا باید مدارا را آموخت و سپس به اعتراض پرداخت، نزد ما، اعتراض و مخالفت فوراً به یک امر ناموسی و غیرتی تبدیل می‌شود.
از آنجا که شما یا دوست من یا دشمن من هستید، پس به شیوه قبیله ای از یکدیگر انتقام می‌گیریم. اگر دوست من باشید، باید در کنار من قرار بگیرید. و اگر دشمن من هستید خونتان را می‌ریزم.

البته من با کاریکاتور ساختن از این خصوصیات کمی تند می‌روم. اما باور کنید که اینجا واقعیت ها حتی از تخیل هم فراتر می‌روند. هموطنان ما هنوز دارای ذهنیت "رعیت مآب" هستند. هنوز شهروند نشده اند، این امر نیاز به زمان دارد، نمیتوان به نیروی معجزه از تئوکراسی به دموکراسی پرید.
و بعد، دیگر چه بگویم از آداب و رسوم و خلقیات، از این عاداتی که به اعماق روحمان چسبیده اند. بگذارید توصیف زیبایی را از یک نویسنده آمریکای لاتینی برایتان نقل کنم:
《آداب و رسوم را، زمان، با همان شکیب و صبر و درنگی که برای ساختن کوه ها به کار برده آفریده است. و تنها زمان است که با تلاش روز به روز می‌تواند نابودش کند. با کوهستان نمی‌توان به زور سرنیزه درافتاد.》

#داریوش_شایگان
#زیر_آسمانهای_جهان،ص۱۳۲
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
#هویت_یابی_انسان_ایرانی_در_عصر_مدرن
#محمد_باقر_تاج_الدین
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan


انسان ایرانی در عصر مدرن برای هویت یابی دچار چالش های جدی ای شده است، به گونه ای که نمی داند در انبوهی از تنوعات فرهنگی و سطوح متعدد آگاهی در کدام ساحل آرام و مطمئن قرار یابد و کشتی متلاطم روح و جان خویش را در کدام لنگرگاه پهلو بگیرد.
گاهی بر اساس فرهنگ دینی خودش به زیارتگاه های مذهبی می رود و دعا می خواند و نیایش می کند، گاهی دیگر #شاهنامه می خواند و بر مزار بزرگان ملی مانند #کوروش و #فردوسی و #حافظ و #سعدی حاضر می شود، گاهی به سینما و تاتر و ورزشگاه و کنسرت می رود یا در پاساژ ها و مراکز خرید مدرن به پرسه زنی مشغول می شود، گاهی در تنهایی و انزوا فرو می رود و دچار فردگرایی افراطی می شود، گاهی در جمع های کسل کننده و ملال آور حضور می یابد و گاهی خود را پرتاب شده در جهانی کر و کور و بی هدف می یابد.

انسان ایرانی در مرحله گذار بین #سنت و #مدرنیته اساسا نمی داند کدام را برگزیند و کدام یک می تواند نجات بخش او باشد. اگر چه مدرنیته رفته رفته به هویتی مسلط و غالب برای انسان ایرانی تبدیل می شود اما هنوز دل در گرو سنت های باقی مانده از گذشته دارد و گویی در هروله بین سنت و مدرنیته روزگار سپری می کند.
انسان ایرانی در چنین فضایی برای هویت یابی دچار سردرگمی های دلهره آوری شده است که گویی بر سر چند راهه هایی قرار گرفته که ورود به هر کدام از این راه ها برایش غیر ممکن گشته است. انسان ایرانی در فضاهای مختلفی قرار گرفته که به لحاظ تاریخی و معرف شناختی سطوح واحدی ندارند . او اکنون در اقلیم های گوناگون حضور دارد و هر اقلیمی معرف یک سطح آگاهی است.
حال چگونه می تواند این اقلیم های حضور را دریابد و یا یکی از این اقلیم ها را برگزیند تا به واسطه آن به سرمنزل مقصود برسد؟

در چنین فضایی یافتن هویتی یکسان، مشخص، روشن، هماهنگ، نامتناقض، سرراست، و هدفمند بسی دور از انتظار خواهد بود و اساسا چنین هویت های مشخص و روشنی گویی دیگر در دسترس نیستند.
اگر انسان ایرانی را دارای حیثیت تاریخی آن گونه که فیلسوفان گفته اند، بدانیم آن گاه می بینیم که افق های تاریخی متفاوت و گوناگون ساحت وجودی انسان ایرانی را تشکیل داده و به بیان گادامر اکنون به آمیزش افق ها رسیده است و صد البته کارش سخت تر و دشوارتر از گذشته شده است چرا که اکنون به بیان #داریوش_شایگان در کتاب #افسون_زدگی_جدید «همه اعصار تاریخ بشریت را به صورت در هم آمیخته در خود گرد آورده» و تفکیک این ساحت ها و اعصار البته کاریست سترگ و مردافکن.

اکنون پرسش اصلی و اساسی در بحث هویت یابی انسان ایرانی این است که هویت ایرانی را چه بنامیم و چه بدانیم؟. ایرانی؟ اسلامی؟ مدرن؟ تاریخی؟ فراتاریخی؟ چندگانه؟ ترکیبی؟ و این که هماهنگی تمامی این پاره های فرهنگی و هویتی چگونه ممکن است؟ و ایرانی در این جنگل فرهنگی و هویتی کدام یک را باید برگزیند و در کدام مسیر و جاده فرهنگی باید که گام نهد و طی مسیر کند؟

به نظر من هویت یابی انسان ایرانی در دوره جدید بسیار سخت و پیچیده است و اگر در این راه دچار سرگشتگی ها و سردرگمی هایی چند شده است باید به او حق بدهیم و صد البته باید به یاری اش بشتابیم و بر روشنفکراتن و اندیشه مندان فرض است که در این راه سترگ و دشوار گام های محکم و اساسی بردارند و ایرانیان را برای هویت یابی اش راهنمایی کنند و دستش را بگیرند که :

ره تاریک و لغزان است/ وگر دست یاری سوی کس یازی/ به اکراه آورد دست از بغل بیرون/ که سرما سخت سوزان است!!!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan