شاه فرتوت ابریقستان

#جبهه_ملی
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
‍ آقای دکتر #صدیقی چه شد که با #شاه ملاقات کردید و پذیرفتید به عنوان نخست‌وزیر احتمالی از شما یاد شود و بعد ناگهان در لحظه‌ای که همه منتظر بودند نام شما از زبان مجلسیان به عنوان نامزد مورد تمایل نمایندگان مطرح شود، نام دکتر #بختیار به گوش رسید و این سو و آن سو شایع شد که شما در آخرین لحظات از نخست‌وزیری منصرف شده‌اید؟

دکتر صدیقی: در یکی از بحرانی‌ترین روزهای حوادث ایران و در لحظاتی که #انقلاب با بازتاب خشونت‌آمیز حکومت روبه‌رو بود، دکتر #امینی و عبدالله #انتظام با من تماس گرفتند و گفتند که شاه مایل است با شما گفتگو کند. من گفتم اگر شما هم در این ملاقات باشید، مانعی ندارد. آنگاه زمانی تعیین شد و ما پیش شاه رفتیم. در آغاز سخن من اشاره کردم امیدوارم اعلیحضرت از حرف‌های من ناراحت نشوند، چون وقتی مردم حرف‌هایشان را در کوچه و خیابان با صراحت عنوان می‌کنند، مانعی نمی‌بینم که گوشه‌ای از حقایق را بازگویم.
بعد مساله‌ای از رفتار ایشان با حکومت ملی دکتر #مصدق و یاران او در #جبهه_ملی برشمردم و دلایل رسیدن به بحران فعلی را بازگفتم. شاه گوش داد و در پایان گفت حاضر است به جبران گذشته‌ها، #قانون_اساسی را موبه‌مو اجرا کند و از من خواست مطالعاتم را برای تشکیل دولت شروع کنم.

من چند روزی با دوستانم مشورت‌هایی داشتم و در دومین ملاقات که باز با حضور دکتر امینی و انتظام صورت گرفت به شاه گفتم من شرایطی برای نخست‌وزیری دارم که لازم است به طور کامل اجرا شود:
نخست اینکه رای تمایل #مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود.
دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمی‌نهم.
شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود و شاه مدتی به رامسر یا کیش بروند. در آنجا هیاتی از سوی دولت همیشه با شاه خواهند بود.
در اینجا شاه گفت: آیا می‌خواهید مرا کنترل کنید؟
گفتم: قصد من جلوگیری از بعضی سوءتفاهمات است. چرا که من فکر می‌کردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمی‌شود جلوی بعضی تماس‌ها و توطئه‌ها را گرفت، ولی در داخل کشور این کار امکان‌پذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد.
شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخست‌وزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاست‌پیشهٔ ۲۵ سال اخیر و انتقال گروهی از آن‌ها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر.
شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و در کنار این شروط مسائل جزئی بااهمیتی نیز وجود داشت که حالا لزومی به بازگو کردنش نمی‌بینم...
وقتی از این جلسه به منزل آمدم بسیاری از دوستانم به دیدنم آمدند، بعضی تبریک گفتند و گروهی از سر دلسوزی کوشش کردند مانع من شوند. ولی در آن شرایط من واقعاً نگران کشورم بودم. حتی یکی از این دوستان من در جبهه ملی همراه با گروهی به منزل من ‌آمد و نامه‌ای از دوست دیگری به من داد و با اصرار خواست نخست‌وزیری را نپذیرم؛ ولی وقتی من حقایق پشت پرده جبههملی را برای او باز گفتم، وقتی از رابطه‌ام با دکتر مصدق که تا پایان زندگی آن آزاده مرد، دوام داشت حرف زدم و وقتی تلاشم را برای احیای جبههملی حتی در زندان برشمردم، دوست من گریست و شاید در آن لحظه از اینکه «جبههملی» به محض شنیدن نام من به عنوان نخست‌وزیر اعلام کرد که من سالهاست در جبهه فعالیت ندارم، ناراحت و غمگین شد.
من همواره در جستجوی حقیقت بوده‌ام و هیچگاه در برابر زور و #دروغ سر خم نکرده‌ام. آن روز حس کردم مملکتم به وجود من نیازمند است و تصمیم داشتم در آخرین روزهای زندگیم، دینم را به این آب و خاک ادام کنم. وگرنه نخست‌وزیری و حتی بالاتر از آن برای من نمی‌تواند وسوسه‌انگیز باشد اما شاید شاه از سخنان و پیشنهادات من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.

✔️منبع:هفته‌نامه «امید ایران»- ۸ بهمن ۱۳۵۷

⭕️ ۱۲ آذر، زادروز دکتر #غلامحسین_صدیقی

۱۲۸۴-۱۳۷۰
از او به عنوان پدر جامعه‌شناسی ایران نام برده می‌شود.
استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخست‌وزیر (در دولت دوم) #محمد_مصدق است.

شرح عکس: دکتر صدیقی(نفر دوم از راست) در کنار دکتر #حسین_فاطمی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
طنز تاریخ اینه که شهدای شانزده آذر از طرفداران #حزب_توده‌ و #جبهه_ملی بودند.
اعتراضشان به دیدار #نیکسون معاون رییس‌جمهور امریکا از ایران بود...
الان هم حزب توده غیرقانونیست هم جبهه ملی.
حالا روز شانزده آذر را به عنوان #روز_دانشجو جشن می‌گیرند و مخالفان حکومت هم به نوعی طرفدار بزرگداشت این روز هستند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
آقای دکتر صدیقی چه شد که با #شاه ملاقات کردید و پذیرفتید به عنوان نخست‌وزیر احتمالی از شما یاد شود و بعد ناگهان در لحظه‌ای که همه منتظر بودند نام شما از زبان مجلسیان به عنوان نامزد مورد تمایل نمایندگان مطرح شود، نام دکتر #بختیار به گوش رسید و این سو و آن سو شایع شد که شما در آخرین لحظات از نخست‌وزیری منصرف شده‌اید؟

دکتر صدیقی: در یکی از بحرانی‌ترین روزهای حوادث ایران و در لحظاتی که #انقلاب با بازتاب خشونت‌آمیز حکومت روبه‌رو بود، دکتر #امینی و عبدالله #انتظام با من تماس گرفتند و گفتند که شاه مایل است با شما گفتگو کند. من گفتم اگر شما هم در این ملاقات باشید، مانعی ندارد. آنگاه زمانی تعیین شد و ما پیش شاه رفتیم. در آغاز سخن من اشاره کردم امیدوارم اعلیحضرت از حرف‌های من ناراحت نشوند، چون وقتی مردم حرف‌هایشان را در کوچه و خیابان با صراحت عنوان می‌کنند، مانعی نمی‌بینم که گوشه‌ای از حقایق را بازگویم. بعد مساله‌ای از رفتار ایشان با حکومت ملی دکتر #مصدق و یاران او در #جبهه_ملی برشمردم و دلایل رسیدن به بحران فعلی را بازگفتم. شاه گوش داد و در پایان گفت حاضر است به جبران گذشته‌ها قانون اساسی را مو به مو اجرا کند و از من خواست مطالعاتم را برای تشکیل دولت شروع کنم.

من چند روزی با دوستانم مشورت‌هایی داشتم و در دومین ملاقات که باز با حضور دکتر امینی و انتظام صورت گرفت به شاه گفتم من شرایطی برای نخست‌وزیری دارم که لازم است به طور کامل اجرا شود. نخست اینکه رای تمایل مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود، دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمی‌نهم.

شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود و شاه مدتی به رامسر یا کیش بروند. در آنجا هیاتی از سوی دولت همیشه با شاه خواهند بود. در اینجا شاه گفت: آیا می‌خواهید مرا کنترل کنید؟
گفتم: قصد من جلوگیری از بعضی سوءتفاهمات است. چرا که من فکر می‌کردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمی‌شود جلوی بعضی تماس‌ها و توطئه‌ها را گرفت، ولی در داخل کشور این کار امکان‌پذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد. شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخست‌وزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاست‌پیشه ۲۵ سال اخیر و انتقال گروهی از آن‌ها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر.

شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و در کنار این شروط مسائل جزئی بااهمیتی نیز وجود داشت که حالا لزومی به بازگو کردنش نمی‌بینم. وقتی از این جلسه به منزل آمدم بسیاری از دوستانم به دیدنم آمدند، بعضی تبریک گفتند و گروهی از سر دلسوزی کوشش کردند مانع من شوند. ولی در آن شرایط من واقعاً نگران کشورم بودم. حتی یکی از این دوستان من در جبهه ملی همراه با گروهی به منزل من ‌آمد و نامه‌ای از دوست دیگری به من داد و با اصرار خواست نخست‌وزیری را نپذیرم ولی وقتی من حقایق پشت پرده جبههملی را برای او باز گفتم، وقتی از رابطه‌ام با دکتر مصدق که تا پایان زندگی آن آزاده مرد، دوام داشت حرف زدم و وقتی تلاشم را برای احیای جبههملی حتی در زندان برشمردم، دوست من گریست و شاید در آن لحظه از اینکه «جبههملی» به محض شنیدن نام من به عنوان نخست‌وزیر اعلام کرد که من سال‌هاست در جبهه فعالیت ندارم، ناراحت و غمگین شد. من همواره در جستجوی حقیقت بوده‌ام و هیچگاه در برابر زور و دروغ سر خم نکرده‌ام. آن روز حس کردم مملکتم به وجود من نیازمند است و تصمیم داشتم در آخرین روزهای زندگیم، دینم را به این آب و خاک ادام کنم. وگرنه نخست‌وزیری و حتی بالاتر از آن برای من نمی‌تواند وسوسه‌انگیز باشد اما شاید شاه از سخنان و پیشنهادات من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.

✔️منبع:هفته‌نامه «امید ایران»- ۸ بهمن ۱۳۵۷

⭕️ ۱۲ آذر، زادروز دکتر #غلامحسین_صدیقی

۱۲۸۴-۱۳۷۰
از او به عنوان پدر جامعه‌شناسی ایران نام برده می‌شود.
استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخست‌وزیر (در دولت دوم) #محمد_مصدق است.

شرح عکس: دکتر صدیقی(نفر دوم از راست) در کنار دکتر #حسین_فاطمی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
طنز تاریخ اینه که شهدای شانزده آذر از طرفداران #حزب_توده‌ و #جبهه_ملی بودند.
اعتراضشان به دیدار #نیکسون معاون رییس‌جمهور امریکا از ایران بود...
الان هم حزب توده غیرقانونیست هم جبهه ملی.
حالا روز شانزده آذر را به عنوان #روز_دانشجو جشن می‌گیرند و مخالفان حکومت هم به نوعی طرفدار بزرگداشت این روز هستند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
طنز تاریخ اینه که شهدای شانزده آذر از طرفداران #حزب_توده‌ و #جبهه_ملی بودند.
اعتراضشان به دیدار #نیکسون معاون رییس‌جمهور امریکا از ایران بود...
الان هم حزب توده غیرقانونیست هم جبهه ملی.
حالا روز شانزده آذر را به عنوان #روز_دانشجو جشن می‌گیرند و مخالفان حکومت هم به نوعی طرفدار بزرگداشت این روز هستند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
طنز تاریخ اینه که شهدای شانزده آذر از طرفداران #حزب_توده‌ و #جبهه_ملی بودند.
اعتراضشان به دیدار #نیکسون معاون رییس‌جمهور امریکا از ایران بود...
الان هم حزب توده غیرقانونیست هم جبهه ملی.
حالا روز شانزده آذر را به عنوان #روز_دانشجو جشن می‌گیرند و مخالفان حکومت هم به نوعی طرفدار بزرگداشت این روز هستند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
🔸آقای دکتر صدیقی چه شد که با #شاه ملاقات کردید و پذیرفتید به عنوان نخست‌وزیر احتمالی از شما یاد شود و بعد ناگهان در لحظه‌ای که همه منتظر بودند نام شما از زبان مجلسیان به عنوان نامزد مورد تمایل نمایندگان مطرح شود، نام دکتر #بختیار به گوش رسید و این سو و آن سو شایع شد که شما در آخرین لحظات از نخست‌وزیری منصرف شده‌اید؟

دکتر صدیقی: در یکی از بحرانی‌ترین روزهای حوادث ایران و در لحظاتی که انقلاب پرشکوه ملت ما با بازتاب خشونت‌آمیز حکومت روبه‌رو بود، دکتر #امینی و عبدالله #انتظام با من تماس گرفتند و گفتند که شاه مایل است با شما گفت‌وگو کند. من گفتم اگر شما هم در این ملاقات باشید، مانعی ندارد. آنگاه زمانی تعیین شد و ما پیش شاه رفتیم. در آغاز سخن من اشاره کردم امیدوارم اعلیحضرت از حرف‌های من ناراحت نشوند، چون وقتی مردم حرف‌هایشان را در کوچه و خیابان با صراحت عنوان می‌کنند، مانعی نمی‌بینم که گوشه‌ای از حقایق را بازگویم. بعد مساله‌ای از رفتار ایشان با حکومت ملی دکتر #مصدق و یاران او در #جبهه_ملی برشمردم و دلایل رسیدن به بحران فعلی را بازگفتم. شاه گوش داد و در پایان گفت حاضر است به جبران گذشته‌ها قانون اساسی را مو به مو اجرا کند و از من خواست مطالعاتم را برای تشکیل دولت شروع کنم.

من چند روزی با دوستانم مشورت‌هایی داشتم و در دومین ملاقات که باز با حضور دکتر امینی و انتظام صورت گرفت به شاه گفتم من شرایطی برای نخست‌وزیری دارم که لازم است به طور کامل اجرا شود. نخست اینکه رای تمایل مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود، دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمی‌نهم.

شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود و شاه مدتی به رامسر یا کیش بروند. در آنجا هیاتی از سوی دولت همیشه با شاه خواهند بود. در اینجا شاه گفت: آیا می‌خواهید مرا کنترل کنید؟
گفتم: قصد من جلوگیری از بعضی سوءتفاهمات است. چرا که من فکر می‌کردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمی‌شود جلوی بعضی تماس‌ها و توطئه‌ها را گرفت، ولی در داخل کشور این کار امکان‌پذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد. شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخست‌وزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاست‌پیشه ۲۵ سال اخیر و انتقال گروهی از آن‌ها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر.

شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و در کنار این شروط مسائل جزئی بااهمیتی نیز وجود داشت که حالا لزومی به بازگو کردنش نمی‌بینم. وقتی از این جلسه به منزل آمدم بسیاری از دوستانم به دیدنم آمدند، بعضی تبریک گفتند و گروهی از سر دلسوزی کوشش کردند مانع من شوند. ولی در آن شرایط من واقعاً نگران کشورم بودم. حتی یکی از این دوستان من در جبهه ملی همراه با گروهی به منزل من ‌آمد و نامه‌ای از دوست دیگری به من داد و با اصرار خواست نخست‌وزیری را نپذیرم ولی وقتی من حقایق پشت پرده جبههملی را برای او باز گفتم، وقتی از رابطه‌ام با دکتر مصدق که تا پایان زندگی آن آزاده مرد، دوام داشت حرف زدم و وقتی تلاشم را برای احیای جبههملی حتی در زندان برشمردم، دوست من گریست و شاید در آن لحظه از اینکه «جبههملی» به محض شنیدن نام من به عنوان نخست‌وزیر اعلام کرد که من سال‌هاست در جبهه فعالیت ندارم، ناراحت و غمگین شد. من همواره در جستجوی حقیقت بوده‌ام و هیچگاه در برابر زور و دروغ سر خم نکرده‌ام. آن روز حس کردم مملکتم به وجود من نیازمند است و تصمیم داشتم در آخرین روزهای زندگیم، دینم را به این آب و خاک ادام کنم. وگرنه نخست‌وزیری و حتی بالاتر از آن برای من نمی‌تواند وسوسه‌انگیز باشد اما شاید شاه از سخنان و پیشنهادات من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.

✔️منبع:هفته‌نامه «امید ایران»- ۸ بهمن ۱۳۵۷

⭕️ ۱۲ آذر، زادروز دکتر #غلامحسین_صدیقی، (از او به عنوان پدر جامعه شناسی ایران نام برده می‌شود) استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخست‌وزیر (در دولت دوم) محمد مصدق است.
شرح عکس: دکتر صدیقی(نفر دوم از راست) در کنار #حسین_فاطمی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
⁣وقتی آیت‌الله‌ #طالقانی پس‌از انقلاب قهر کرد، کجا رفت و چرا به حال خودش گریه کرد؟

به‌بهانه درگذشت پیرمرد خوش‌نام #جبهه_ملی_ایران، #حسین_شاه‌حسینی

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

حسین‌شاه‌حسینی: یک‌بار طالقانی پس‌از دستگیری پسران‌شان #مجتبی و #ابوالحسن، توسط نیروهای کمیته و سپاه مرا خبر کرد که خدمتشان بروم. گفت: جایی که شما هستید، کجاست
گفتم: استادیوم آزادی.

من آن زمان رییس سازمان تربیت‌بدنی بودم.
گفت: اسمش را تو گذاشتی؟
گفتم: بله.
بعد گفتند که: می‌خواهم دو، سه روز استراحت کنم و می‌خواهم کسی هم نداند!
استادیوم آزادی پشتش دریاچه‌ای دارد که آن‌زمان چهار اتاق هم کنارش بود.

فردای آن روز طالقانی را بردم آنجا. فقط سرایدار می‌دانست که طالقانی آنجاست و من هم چون رییس تربیت‌بدنی بودم. روز اول را پیش طالقانی بودم. بعد طالقانی دو روز آنجا تنها بود. امکانات مورد نیازش را خودم تهیه کردم. تاکید داشت: "خودت تهیه بکن نه از سازمان تربیت‌بدنی و بیت‌المال."
روز سوم صبح زود نان و پنیر گرفتم و یک سرشیر هم از کرج برایم آورده بودند و دو تا نان سنگک و رفتم پیش او و نشستیم به حرف زدن.

یک‌ باره به گریه افتاد. گفت: شاه‌حسینی! تو پسر حاج شیخی؟
گفتم: بله.
گفت: من پسر حاج سید ابوالحسنم، شدم آیت‌الله، مرید پیدا کردم، شدم آیت‌الله طالقانی. نخست‌وزیر می‌آید پیش من. وزیر می‌آید. آیات می‌آیند پیش من و… گفت: تو پسر آقا شیخ خالدی بودی؟
گفتم: بله.
گفت: شدی رییس تربیت‌بدنی. جانشین شاپور غلامرضا.

همین‌طور گریه می‌کرد و می‌گفت شاه‌حسینی، هزار‌ها نفر از مشروطه تاکنون کشته شدند و خون دادند تا رسید به ما و حالا هم کشته می‌شوند و هزار‌ها نفر در زندان هستند برای این‌که ما باشیم. من از تو می‌پرسم که تو چه غلطی کردی برای این کشته‌ها. حالا شدی رییس؟ ماشین زیر پایت است. برو گاوداری‌ات را بکن. حق مردم چطور می‌شود. آیت‌الله یعنی چه؟

حالا همه جا پر می‌شود از جوان‌ها و آدم‌هایی که ما برایشان حرف بزنیم! ما باید همه‌اش را یکی‌یکی جواب بدهیم. گفت: خاک بر سر من سید کنند. تو هم تکلیف خودت را بدان. برای همه‌اش ما مسوولیم.

می‌گفت باید به مردم جواب بدهیم. همین جور گریه می‌کرد و می‌گفت: همه این‌ها را من و تو شریکیم...
گفت: من که نمی‌توانم! سپس شروع کرد ‌های‌های گریه کردن

این جمله‌ها روی من خیلی تاثیر می‌گذاشت، صبح تا شب می‌دویدم تا یک قِران جابه‌جا نشود و به حقوق مردم تعدی و تجاوز و بی‌احترامی نکنم.
هنوز هم که هنوز است این احترامی که در میان مردم دارم حتی شمای روزنامه‌نگار که برای مصاحبه پیش من آمدید، این را مدیون مردم هستم.


ویژه‌نامه نوروزی روزنامه شرق_ سال ۹۰

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan