✔️ احمد و محمود و محمد :
نگاهبانان تبعیض و تعدّی !
#شاه_فرتوت_ابریقستان@oldkingofebrighestanبنده پیر خراباتم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
اگر اندک نیکنامی برای شورای نگهبان مانده بود، با قصّهی
#سپنتا_نیکنام، هموطن زرتشتی، پاک برباد رفت!
این شورا که نگهبان
#تبعیض و
#تعدّی است و هیچ نسبتی با
#مدنیّت و
#عدالت ندارد، حکم محکم و نظامنواز داده است که بنا بر فتوای آیتالله خمینی، شهروندان نامسلمان در شهرهایی که کمشمارند و مسلمانان پرشمار، نمیتوانند به مناصب عالیه دست یابند و «کافرانه» متصدّی امور مسلمین شوند. در کارنامه این شورا و کارمندانش کژاندیشی و کژرفتاری کم نیست.
#محمّد_مؤمن که فتوا به جواز بهتان به بیگناهان داد، و
#احمد_جنّتی که
#علیرضا_رجایی را خانهنشین کرد تا
#ناعادل_نالایقی را به جای او در خانه مردم بنشاند، و
#محمّد_یزدی که حکم هجوم حرامیان را به حریم فقیه مظلوم آیتالله
#منتظری امضا کرد، و
#محمود_شاهرودی و
#صادق_لاریجانی که قوّه قصّابیه را مدیریت معکوس کردند و میکنند، این بار سیلی تازهای بر صورت ملّت نواختند و از انبان فرسوده
#فقه_صفویشان، فتوای فاسدی را بیرون کشیدند، و نشان دادند که نه وفادار به عدالتاند، نه پایبند به شهروندی و ملّیت.
اصل اصیل و قاعده زرّین اخلاق که مقبول کافر و مسلمان است، میآموزد که آنچه بر خود نمیپسندی، بر دیگران مپسند. آیا احمد و محمّد و محمود (که فقط نامی از پیامبر مکرّم بر خود دارند و از خوی او نابرخوردارند) میپسندند که در جامعهای چون
#هند که مسلمانان کمشمارتر از هندواناند، هندوان را تفوّق بخشند و مسلمانان را از حقوق شهروندی محروم کنند و بر مناصب دولتی نگمارند؟ فراموش کردهاند که در آن کشور پهناور، مولانا
#ابوالکلام_آزاد، مسلمان روشنفکر و آزادیخواه، وزیر فرهنگ و معارف بود.
میدانم که ابوالکلام و
#اقبال_لاهوری، مقتدای این کژاندیشان نیستند و آیتالله
#خمینی، امام زمان آنان است (و همین فتوا نشان میدهد که او هم ملتزم به لوازم اخلاق و مدنیّت نبود و این مقولات در فقاهت او راه نداشتند).
امّا اینان حتّی نقش زمان و مکان را هم از امام و مقتدای خود نیاموختهاند و درنیافتهاند که زمانه، زمانه دولت ـ ملّت (nation- state) و حقوق شهروندی و هویّت ملّی و برابری حقوق شهروندان است.
صاحب این قلم که بارها از فقر و رنجوری فقه موجود سخن گفته و ناآشنایی آن را با مقولاتی چون ملّیت و اخلاق و عدالت بازنموده است، اینک قرینه تازه و روشنی بر رنجوری آن بیمار یافته است که نشان میدهد درمان آن درمانده در دست دو داروست: یکی حقّ و دیگری اخلاق.
فقه تکلیفاندیش را باید بر قاعده حقّ نشاند و خشونت بدویاش را به آب قاعده زرّینِ اخلاق زدود تا موزون و روزآمد شود و به کمال لایق خود برسد. اما آیا کبر سنّ و خشکی دماغ نگهبانان تبعیض و تعدّی و تکلیف، گوش شنوا و رخصت شنا در آبهای ناآشنای حقّ و اخلاق را به آنان خواهد داد؟
من و ملازمت آستان پیر مغان
که جام می به کف کافر و مسلمان داد
#عبدالکریم_سروش#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan