درگذشت آیتالله طالقانی، خوشموقع یا بدموقع؟
روایتی عجیب از برکات یک مرگ!
مرحوم
#سيد_منیرالدین_حسینی از اعضای تاثیرگذار مجلس
#خبرگان قانون اساسی در کتاب خاطراتش با اشاره به درگذشت آیتالله
#طالقانی گفته است: «رحلت ایشان برای این کشور و قانون اساسی و نیز خود آن بزرگمرد، برکاتی به همراه داشت!»
۱۹ شهریور ۵۸ آیتالله طالقانی درگذشت و ۲۱ شهریور
اصل ۵، یکی از چالشيترین
اصلهای قانون اساسی پیرامون
#ولایت_فقیه در جلسه پانزدهم مجلس خبرگان قانون اساسی تصویب شد.
در خاطرات سيد منیرالدین حسینی که از اعضای فعال مجلس خبرگان قانون اساسی بهویژه در بحثهای مربوط به
ولایت فقیه بود به مخالفتهای کسانی مانند
#حجتی_کرمانی،
#بنیصدر و دیگران با
#اصل_ولایت_فقیه اشاره شده.
به روايت او حجتی کرمانی خطاب به منیرالدین گفته است:
«تو میخواهی استبداد سیاه را بار دیگر بر این کشور حاکم کنی.»
در ادامه منیرالدین ميگويد: «از دیگر مخالفان صاحبنام میتوان به مرحوم طالقانی اشاره کرد.» منیرالدین معتقد بود اگر آیتالله طالقانی تا تصویب قانون اساسی و در تمام بحثهای آن؛ «در قید حیات بودند، شاید به سختی میشد کار را پیش برد.»
او معتقد بود شیوه کار آیتالله طالقانی با سایر مخالفان متفاوت بود؛ «ایشان سعی میکرد هیجانهاي مجلس را وارد جامعه کند و به سطح توده مردم بکشاند.»
در ادامه به سخنانی از آیتالله طالقانی علیه مجلس خبرگان در آخرین خطبه نماز جمعه پیش از درگذشتش اشاره کرده است و نوشته که آیتالله طالقانی گفته: «حضرات در حال دوختن قبایی هستند که برازنده قد و قامت خودشان باشد.» البته این جمله در خطبه آخر آيتالله طالقانی نیست و احتمالا منيرالدين در جای دیگري این جمله را شنیده است.
آيتالله طالقاني روي فعاليت شورايي و حضور مردم در قدرت تاكيد داشت و در آخرين خطبهاش در ١٦ شهريور ٥٨ نيز روي همين موضوع دست گذاشت:
«صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسئله[مسائل] اسلامی است، حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند، در این
اصل اساسی قرآن، که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه میتوانند؟ نه، این
اصل اسلامیه. یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان... شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟ بیایید در مجلس خبرگان! میگویم بین موکلین شما من مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند... باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقبماندگیهای این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجاتبخش و حیاتبخش اسلامی. امیدواریم که همه ما هشیار بشویم. فرد، فرد، مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم، خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنجکشیدهها، با محرومها همصدا بشویم.»
منیرالدین نگران بود كه طالقاني ساير بحثها را نيز به ميان مردم بكشد و پس از اشاره به حمله طالقاني به مجلس خبرگان در آخرين خطبه او گفته است:
«برداشت من این است که اگر رشته حیات ایشان نمیگسست، به احتمال بسیار زیاد، مردم را به صحنه میکشاند و آنان را علیه مصوبات خبرگان و اصول قانون اساسی میشوراند.»
مقصود اين يادداشت بررسي
اصل ولايت فقيه در مجلس خبرگان قانون اساسي و ديدگاه آيتالله طالقاني در اينباره نيست كه در يادداشت ديگري به اين موضوع خواهم پرداخت.
نوع نگاه مرحوم منيرالدين برايم جالب بود. نگاه او یک نوع برداشت از مرگ آیتالله طالقانی است.
از سوی دیگر آقای
#بهشتی وقتی خبر درگذشت طالقانی را شنید بسیار غمگین شد و به روایت
#بادامچیان چند دقیقهای نتوانست سخن بگوید و بعد گفت:
«عجب! عجب! خیلی بد شد! کارهایی به عهده ایشان بود که فعلا کس دیگری نمیتواند آنها را برای انقلاب انجام دهد.»
البته تحلیل منیرالدین حسيني به معنای خوشحالی ایشان از درگذشت آیتالله طالقانی نیست اما نگاه او و بهشتي دقیقا با هم متفاوت است.
يك نگاه بر ويژگيهای خوب افراد و تاثیرگذاریشان در جهت مثبت تمركز دارد، پس بيشتر براي حفظ آنها ميكوشد و نگاهي ديگر نگران تاثيرگذاري منفي كساني است که با مردم پیوند دارند و نگران است گفتگوهاي آنها با مردم به روند كارها آسيب بزند. چنين نگاهي ممكن است چندان به حفظ افراد اهميت ندهد.
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan