https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
👆👆👆👆pdf #درخواستی فرمت صوتی #مدار_صفر_درجه #احمد_محمود "مدار صفر درجه" زنده یاد احمد محمود از رمان هایی است که به نیاز وضعیت کنونی جامعه تشنه و در رکود ما برای آشنایی با جامعه زنده و پر تلاش و تکاپو پاسخ می دهد و ایجاب می کند تا افراد با مطالعه کتاب هایی از این نوع به دریافتی روشن و مستدل از حرکت اجتماعی در ابعاد مختلف و در حوزه های گوناگون فکری و روحی دست پیدا کنند.در این اثر درخشان هنری به بازنگری و روایت رویدادهای سال های ۳۲ تا ۵۷ آن سان عمیق نگریسته شده، گویی با افراد زنده ای ورای صفحات کتاب رودروئیم که در پیرامونمان هرگاه دقیق شویم حضورشان کاملاً برایمان ملموس است.افراد مبارزی مثل مبارک خیاط طوری برایمان معرفی می شوند که حضور خالق اثر در بیان روحیاتشان و در سیر روند رویدادها مطلقا احساس نمیشود.این مطلب حاکی از چیره دستی و تبحر نویسنده می باشد که از کلی گویی و قهرمان پروری با پیشرفته ترین متد هنری در کل اثر آگاهانه پرهیز نموده.مبارزه ی مبارک خیاط در متن مناسبات اجتماعی و رفتارهایش در عرصه زندگی خانوادگی آن سان طبیعی و ساده با همه روحیات مثبت و منفی مبارزان آن دوره ترسیم می شود که در یافته می شود انسان های مبارز و مقاوم نیز دارای روحیات و خصال خوب و بد می باشند و قهرمان مطلق مفهومی جز در رویاها نمی تواند وجود داشته باشد.تئوری علمی نقد هنری به ما می آموزد در یک رمان موفق نمی بایست جامعه به صورت تک صدا معرفی شود.وقتی به عملکردهای افرادی چون باران و مبارک و مهراب و عطا و کندرو می نگریم به عیان ملاحظه میشود نویسنده در این اثر با حداکثر مراعات موازین هنری به مرزهای نوین و آموزنده ای در این عرصه دست یافته.همچنین دربررسی روحیات مبارزان نسل پیشین که تجربه ی شکست سال ۳۲ را دارند با مبارزان نسل نو مثل نامدار که آن سال ها را تجربه نکرده اند هم اثر کاملا بی عیب و نقص می باشد.مش نوذر نموداری است از افرادی که اعتقادات محکم و پا بر جایی دارند ولی ظرفیت و توان مقاومت در عرصه های مبارزه ی اجتماعی را ندارند به همین دلیل روحیات متلون و اعمال بعضا متضاد و متناقضی را از خود بروز می دهند که برای پی بردن به کنه علل روحیات و اعمالشان می بایست به ریشه یابی مسائل در سرکوب های وحشیانه ی استبداد شاهی و پیامدهای ویرانگرش در هستی اجتماعی کشور پرداخت.در حکایت رنج و درد و محرومیت مردم در پی کودتای ۲۸ مرداد و استقرار حکومت پلیسی رمان جاندارترین و ملموسترین صحنه ها را به نمایش می گذارد . از دلهره و ترس ، از یاس و دلتنگی و از دلشوره های مردم و امیدشان آن چنان زنده سخن می گوید که خواننده با غم و حسرت و آرزوهای انسانی قهرمانان داستان به واقع یکی می شود و خود را جزئی از افراد مطروحه در رمان می یابد.در به تصویر کشیدن نقش زنان در جامعه به اوجی دست نیافتنی در یک اثر هنری بر می خوریم. مائده و آفاق با افکار ترقیخواهانه و شخصیت استخوان داری که دارند همه در این جامعه بوده اند و هستند در کنار کتایون و خاور و بی بی سلطنت و بلقیس با واپسگرایی فکری خاص زنانه یشان.با تعمق و تاملی به شخصیت مائده و منیژه دریافته می شود جامعه از وضعیت مرد سالاری می رود که به درآید و زنان نیز همراه و دوشادوش مردان در زندگی اجتماعی حضوری واقعی دارند و می روند تا هردم حضور و وجودشان را بیشتر از قبل تثبیت نمایند که رمان مدار صفر درجه به زیبایی و روشنی این روند را به تصویر می کشد.عناصر میرنده در یک جامعه ی متحول همواره تا سر حد نهایت مقاومت می نمایند تا مرگ تاریخی خود را به دلیل حفظ امتیازات نا عادلانه ی خود به عقب اندازند.ارتجاع در عرصه ی فرهنگ و سوء رفتار مردم از این منظر معنا و مفهوم می یابد.باورها و عملکردهای مش دوشنبه ، بی بی سلطنت و بلقیس در این چارچوب می گنجد بر این اساس و با این تحلیل و برداشت می توان به دریافتی منطقی از اعمال آن چنانی افراد رسید که تحت تاثیر تبلیغات پوسیده و کهنه واپسگرایان در طول تاریخ بوده اند و خود نیز به سهم خویشتن ناآگاهانه به باز تولید افکار و معتقدات ما قبل تاریخ می پردازند.
🔮 احمد اعطا، با نام ادبی #احمد_محمود؛ در ۴ دی ۱۳۱۰ در #اهواز، از پدر و مادری دزفولی به دنیا آمد. 💈💈💈💈💈
🔮در برخی از آثارش چون #همسایهها و #مدار_صفر_درجه واژهها و جملاتی به #گویش_دزفولی به چشم میخورد و شخصیت «نعمت» در داستان «غریبهها و پسرک بومی» نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علائی گرفته شدهاست که حولوحوش سال ۱۳۲۳ به دست افراد ناشناسی ترور میشود. 💈💈💈💈💈
📖 در سال ۱۳۳۳ نخستین #داستان_کوتاه او به نام "صب میشه" در مجله امید ایران منتشر شد، و در سال ۱۳۳۸ توانست اولین #مجموعه_داستان خود به نام "مول" را با سرمایه شخصی به چاپ رساند. 🏺🏺🏺🏺🏺
🍁 احمد محمود در ۱۲ مهر۱۳۸۱ به دنبال یک دورهٔ #بیماری_ریوی در بیمارستان مهراد در تهران درگذشت و در #امامزاده_طاهر کرج به خاک سپرده شد.