#بخش_اول این پرسشی است که بسیاری از ما در نگاه
اول ممکن است به آن بخندیم. چرا که نوعی مقاومت در برابر دانایی و فهم را به ذهن متبادر می کند. اما خنده آور نیست. بلکه می تواند در جا و زمان خود هولناک هم باشد. اینکه هنوز کسی در این عصر و زمانه دانش را پس بزند و آن را تفنن بداند خنده آور نیست بل بسیار خطرناک است. کتاب منبع دانش است و تنها به یاری دانش است که می توان «جان» را پرورش داد. جلا بخشید و به غنایش افزود. به گمان من اگر هرکس صادقانه درخلوت خویش به این پرسش جواب دهد هیچ وقت در زندگی خود کتاب را کنار نخواهد نهاد. مسئله این است که بسیاری صادقانه باخود مواجه نشده اند و این سوال را هرگز از خود نپرسیده اند و الاً مطالعه در ایران هفته ای به دو دقیقه تقلیل نمی یافت.
فرض کنید شما یک دستگاه الکترونیکی خریده اید و طرز کار آن را نمی دانید در وهله
اول سراغ دفترچه راهنمای آن می روید تا از نحوه اتصال قطعات و نحوه کارکرد آنها اطلاع حاصل کنید. پرسش این است آیا واقعاً یک دستگاه لباسشویی، ظرفشویی، تلویزیون پیچیده تر از خود زندگی هستند که آدمی بی نیاز از مطالعه آن باشد؟ چگونه است برای راه اندازی یک دستگاه ساده به دفترچه راهنما رجوع می کنیم اما برای زندگی کردن چشمان خود را می بندیم. آیا این همه اختلال و کژ کارکردی در زندگی و مدیریت نابسامان حیات فردی و جمعی مان ناشی از همین چشم بستن ها نیست؟
چرا باید کتاب بخوانیم؟
جواب: تا عود را ازسرگین تشخیص دهیم
✍ #قربان_عباسی@nevisandbdonya