https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
◀️ کی فکرش را میکرد برنده انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قبل از اتمام دروهاش اینطور سقوط کند؟ مرگ البته هیچوقت در نمیزند. همیشه پشت سرمان نفس میکشد و آنقدر نزدیک و آرام قدم برمیدارد که حضورش را فراموش میکنیم. شاید برای همین است که هربار شوکه میشویم. یعنی به همین راحتی؟ بله به همین راحتی. اما در میانهی دو عدم، زندگی جریان دارد. جایی که مجال جولان، ساختن، فروریختن یا فروختن خویش و دیگران را داریم. مانند هر انسان دیگری « #ابراهیم_رییسی » هم موافقین و مخالفینی داشته است. برخی معتقدند او برندهی فرمایشی انتخابات ۱۴۰۰ بود و چینش این دوره از انتخابات و رد صلاحیتها و تبلیغات به نحوی بود که گویی چارهای جز بیرون آمدن نام «ابراهیم» از صندوقها وجود نداشت. انتخاباتی با کمترین میزان مشارکت در تاریخ ایران و بیشترین میزان تحریمکنندگان و رای دهندگان ناکام سفید.
◀️بخش بزرگی از فعالان اصلاحطلب در بیانیهای به نام «نه ملی به استبداد، ارتجاع و نقض حاکمیت ملی» این انتخابات را مهندسی شده خواندند. مدیران اسبق در حصر آن را «تحقیرآمیز» و تلویحا تحریم کردند. هیچکدام از روسای جمهور اسبق ایران از او حمایت نکردند و همزمان ۲۳۱ کنشگر مدنی و فعال سیاسی از ۵۰ شهر و ۲۵ استان کشور طی نامهای از مردم ایران خواستند تا این انتخابات را که زعم آنها «نمایشی» بود تحریم کنند. از دیگر سو فعالین رسانهای به شیوههای مختلف تذکر گرفتند که در مورد گذشتهی آقای رییسی و نقش او در اعدامهای سال ۶۷ چیزی نگویند. اگرچه هیچیک از مقامات وقوع این اعدامها را انکار نمیکنند اما گویا گفتگو درباره چرایی و چگونگی وقوع چنین تصمیمی میتواند عواقب داشته باشد.
◀️گفته میشود برخی از اعدام شدگان در دهه ۲۰ زندگی خود بودهاند و فعالیت مسلحانه هم نداشتند و گاها محکومیتشان هم رو به اتمام بوده. اعدام شدگان در بیخبری خانوادهها و در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدند و «ابراهیمرییسی» در مقام «معاون دادستان» یکی از اعضای هیات اعدام بوده است. لازم به ذکر است که او فعالیت قضایی خود را از ۲۰ سالگی (درست بعد از انقلاب ۵۷) به عنوان دادستان کرج و بعد همزمان دادستان همدان آغاز کرد و یک سال بعد (سال ۵۸)، و در ۲۱ سالگی، با حکم «محمد یزدی» دادستان تهران شد. و تا پیش از ریاست جمهوری پستهای مهمی مانند «معاون اول قوهی قضاییه»، «دادستان کل کشور» و «عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام» را تجربه کرد.
◀️در طی مناظرات انتخاباتی ۱۴۰۰ حواشی مختلفی به وجود آمد. یکی از این حواشی توسط «محسن مهرعلی زاده» رخ داد. او با مخاطب قرار دادن رییسی عنوان کرد که وی «تنها شش کلاس سواد کلاسیک دارد». البته میدانیم که او تحصیلات حوزوی خود را در رشته «فقه و حقوق» ادامه داد. و در سال ۹۳ از پایان نامهاش با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع کرد. فارغ همهی این گزارهها، پرسش اساسی برای مردم ایران این است که آیا داشتن تحصیلات حوزی برای ریاست جمهوری کشوری مانند ایران که با مخاطرات و چالشهای زیاد منطقهای و جهانی مواجه است کفایت میکند؟ یا فرد تایید صلاحیت شده برای این سمت لازم است دارای درجات بالاتری از دانش سیاسی، اقتصادی و دارای هوش کلامی، منطقی، میان فردی، و توان مدیریت و رهبری در سطوح عالی نیز باشد؟ این پرسشی است که پاسخش را هنوز نمیدانیم و راهی برای سنجشش در اختیار مردم نیست. همچنین پرسش اساسی دیگری مطرح میشود که تحصیلات و تخصص وی از سال ۵۷ (یعنی ۲۰ سالگی ایشان) تا دههی هشتاد چه بوده که در مناصب بسیار حساس و تصمیمات پیچیده کشور نقش پررنگی داشته است؟