روز + نامه - نگین حسینی

#غیرمعلول
Канал
Логотип телеграм канала روز + نامه - نگین حسینی
@neginpaperПродвигать
329
подписчиков
238
фото
91
видео
92
ссылки
زنجیره عجایب هفته بهزیستی

وقتی سخنان مسئولان سازمان بهزیستی به مناسبت هفته بهزیستی را خواندم، یک لحظه احساس کردم درباره کشوری دیگر حرف می‌زنند یا شوخی می‌کنند.
رئیس سازمان بهزیستی (علی‌محمد قادری) گفته: «هیچ فرد دارای معلولیتی در کشور نیست که ویلچر نیاز داشته باشد اما نداشته باشد».
فکر می‌کنم آقای رئیس فراموش کرده‌اند که تعداد افراد بدون #ویلچر به خصوص در مناطق محروم کم نیست، و تعدادی از آنها فقط با کمک خیران و نیکوکاران ویلچردار شده‌اند. اگر افراد دارای معلولیتی هم هستند که تحت پوشش بهزیستی نیستند، این نقص اساسی این سازمان است که در شناسایی افراد دارای معلولیت کوتاهی کرده است. نشان به این نشان که افراد دارای معلولیت حتی در آخرین سرشماری نفوس در سال ۱۳۹۵ نیز شمرده نشدند!
بعد رسیدم به صحبت‌های معاون امور توانبخشی (اصغر کاظمی): «ما به هرکسی ویلچر نمی‌دهیم ولو اینکه نیاز داشته باشد. مادامی که فرد قادر است وزن خود را روی پایش بیندازد به او ویلچر تعلق نمی‌گیرد.»
عجب! پس راهکار #بهزیستی این است که دیگر اعضای بدن فرد معلول را دچار مشکلات پزشکی کند چون او می‌تواند روی پاهایش بایستد؟!
صدها فرد دارای معلولیت هرچند می‌توانند روی پاهای خود بایستند اما در لحظاتی از زندگی روزمره باید روی ویلچر نیز بنشینند و با آن حرکت کنند. اصولا استفاده از ویلچر برای همه، صفر و صدی نیست. گروه بزرگی از افراد روی «طیفی» از شرایط جسمی و پزشکی قرار دارند و نه الزاما در «گروه مشخصی» که همیشه نیازمند ویلچر است.
رئیس سازمان بهزیستی حرف دیگری هم زد که باعث خشم جامعه #افراد_دارای_معلولیت شد: «حذف ارز ترجیحی و عدم تخصیص یارانه ویژه به مددجویان بهزیستی، خللی در زندگی آنان ایجاد نمی‌کند». تنها توجیه نسبتا معقول (هرچند تلخِ) این حرف می‌تواند این باشد که با حذف ارز، چنان #تورم سر به فلک می‌زند که دیگر #یارانه هم جوابگوی حتی کمترین نیاز مردم نیز نخواهد بود.
زنجیره عجایبِ #هفته_بهزیستی با نمایشگاه «دستاوردهای بهزیستی» با عنوان «بالاترین خدمت» تمام شد. ویدیویی از محل نمایشگاه (باغ موزه قصر تهران) منتشر شد که فرد دارای معلولیتی روی دستِ دیگران از پله‌های نمایشگاه بالا برده می‌شد. وقتی بهزیستی از «بالاترین خدمت» حرف می‌زند، دقیقا منظورش همین است؛ یعنی به جای #مناسب‌_سازی و #رمپ و #بالابر و دیگر مزخرفاتی که ما دست‌اندرکارانِ #غیرمعلول به آنها نیازی نداریم، می‌دهیم عده‌ای، شما افراد دارای معلولیت را روی دست بگیرند و به بالا برسانند! چه خدمتی از این بالاتر؟!
#نگین_حسینی
#عادت_نمیکنیم
@neginpaper
دوستی با "فرشته ها"؟!
شاید این نوشته و این نوع نگاه را دوست نداشته باشید. شاید فکر کنید سخت گیری یا ایرادگیری بیش از اندازه در این نقد است. اما باور کنید اینها را از خودم نمی نویسم؛ که حاصل سالها مطالعه و همکاری با افراد دارای معلولیت است. البته خود نیز از رفتارهای اشتباه و طرز فکر نادرست بری نبوده ام اما کم کم خواندم، دیدم و یاد گرفتم. این مطالب را برای کسانی می نویسم که می خواهند مسائل را از دید نقادانه حقوق افراد دارای معلولیت ببینند و یاد بگیرند.
در مهربانی و حسن نیت خانم #مهناز_افشار شکی ندارم. اگر ایشان و آقای #اسدلله_یکتا با پیشینه دوستی و صمیمت این عکس را گرفته اند، به خودشان مربوط است اما سوال اینجاست که اگر خانم افشار عکسی مشابه با دیگر آقایان هنرپیشه می انداخت که شرایط جسمی خاصی ندارند، آیا همینقدر بدون دغدغه آن را منتشر می کرد؟
اگر جواب این سوال "نه" است، پس یک جای کار درست نیست. چرا انتشار عکس صمیمانه خانم افشار با مثلا آقای محمدرضا گلزار هزار و یک اشکال ایجاد می کند، ولی انتشار عکس ایشان با آقای یکتا اشکالی ندارد؟ امیدوارم این سوال اشتباه برداشت نشود. من به کیفیت ارتباط خانم افشار با همکارانش نه کاری دارم، نه به من مربوط است و نه اساسا برایم محل سوال یا اشکال است؛ فقط این موضوع را از این جهت مطرح می کنم که به نکته یا نکاتی در ارتباط با طرز فکری جاافتاده و البته غلط نسبت به معلولیت و افراد دارای شرایط متفاوت برسم.
احتمالا چند فرض نادرست پشت سر انتشار عمومی این عکس وجود دارد: 1. آقای یکتا #دورفیسم دارد، پس بر همگان مبرهن و واضح است که صمیمیت یک خانم با ایشان نمی تواند جنبه ای "خاص" و "معنی دار" داشته باشد. 2. چون ایشان شرایط جسمی متفاوتی دارد، می توان مرزهای معمول در روابط یا مرزهای معمول در انتظار عکس های خصوصی را زیرپا گذاشت 3. چون یکی دورفیسم دارد ولی دیگری از نظر جسمی به اصطلاح "عادی" است، پس فردی که دورفیسم دارد می داند که نوع محبت آن دیگری "خواهر-برادری" یا "پدر-دختری" است و نه بیشتر.
تمامی این فرضیه ها بر این باور غلط استوار است که فرد دارای شرایط متفاوت، نیازها و تمایلات و خواسته ها و برداشت ها و توقعاتِ مشابه افراد غیرمعلول را ندارد و در نتیجه، قوانین جاری و عرفی در ارتباطات میان انسانها شامل حال او نمی شود. یعنی اگر کسی کوتاه قد است، یا اگر از ویلچر استفاده می کند، یا اندامی متفاوت با دیگران دارد، اگر عصا یا واکر و ابزار کمکی استفاده می کند، پس نیازهای جسمی و روحی و عاطفی آدمیانِ ظاهرا غیرمعلول را ندارد و بنابراین مرزهای ارتباطی معمول و رایج در مورد او صدق نمی کند، پس حریم خصوصی ندارد، جنسیت ندارد، احتمالا اندام جنسی و تمایلات جنسی ندارد، می داند که محبت موجود، خواهر-برادری یا پدر-دختری است، می داند که این ارتباط کاملا "غیرمعنی دار" است و ...
جامعه افراد #غیرمعلول به خود اجازه می دهد معادلات انسانی رایج را در تعامل با افراد دارای #معلولیت و شرایط متفاوت به هم بزند. جامعه افراد غیرمعلول تعبیرها و تفسیرهای خودش را از زندگی و نیازهای افراد معلول دارد و بر اساس همانها، رفتارش را با این افراد صورت بندی می کند. جامعه افراد غیرمعلول با تمام حسن نیت و خیرخواهی و خیراندیشی، معلولیت و یا شرایط خاص جسمی و فکری را به مثابه "فرشته خویی" می پندارد و ارتباطات خودش را با این افراد "معنوی"، "آسمانی"، "فرازمینی"، "غیرجسمانی" و "غیرشهوانی" می داند و تصور می کند که آنها نیز از ارتباطات آدمیان با خودشان چنین برداشتی دارند. در حالی که اینطور نیست. افراد دارای جسم های متفاوت، عموما همان نیازها، تمایلات و خواسته های افراد غیرمعلول را دارند اما نه تنها هیچوقت در این باره از آنها پرسیده نشده، بلکه توقعات و نیازهایشان پیشاپیش (و به غلط) تعریف و بسته بندی شده است.
بازهم یادآوری می کنم که اینکه خانم افشار و آقای یکتا چقدر دوست و صمیمی هستند به خودشان مربوط است؛ نقد من فقط متوجه انتشار عمومی این عکس بود که احتمالا بر این پایه صورت گرفته که به خاطر شرایط متفاوت آقای یکتا نباید تبعات رایج انتشار عکس های خصوصی را داشته باشد.
در زمینه نوع رفتار با افراد دارای معلولیت مطالب دیگری هم دارم که حتما منتشر خواهم کرد.

*نگین حسینی، روزنامه نگار، فعال حقوق افراد دارای معلولیت

#فرهنگ_سازی

لینک توییتر:
https://twitter.com/NeginPaper/status/962212124067094528
که جان دارد و جانِ شیرین خوش است...

1. باور می کنید یا نه، تحقیقات زیادی نشان داده که افرادی که بعد از #حوادث و سوانح دچار #معلولیت های حتی شدید شده اند، همچنان #زندگی و زنده ماندن را به مردن ترجیح داده اند و البته اکثریت شان گفته اند که پیش از حادثه فکر میکردند اگر روزی معلولیتی پیدا کنند، ترجیح میدادند بمیرند تا اینکه با معلولیت زندگی کنند. این #معجزه و قدرت زندگی است که بیشتر انسانها را در مواجهه با شرایطی که به نظرشان "فجیع" و "غیرقابل مدارا" می نماید، عاشق تر می کند به ادامه دادن در هر شرایطی. شما هم اگر یکی از کسانی هستید که فکر میکنید اگر معلول شوید حتما مرگ را بر زندگی همراه با معلولیت ترجیح خواهید داد، این احتمال را بدهید که شاید اشتباه می کنید؛ شاید به وقت قرار گرفتن در بطن یک اتفاق و تجربه، دیدگاهتان به آن تجربه و به زندگی طور دیگری شد.

2. بیست فرد معلول در خیریه قشقایی #شبستر مسموم شده اند و 2 نفر آنها جان باخته اند. این اولین بار نیست که افراد دارای معلولیت به دلیل خوردن غذای غیربهداشتی و مانده #مسموم می شوند و می میرند. تیر 1395، 8 نفر در مرکز معلولان #ذهنی گرگان مسموم شدند و 2 نفر آنها درگذشتند. دی 1393، مسمومیت 32 فرد معلول ذهنی در #آسایشگاه "پدربزرگ" در #پاکدشت و فوت 3 نفر گزارش شد.

3. چرا #آمار و ارقام فوت معلولان به چشم نمی آید؟ چرا این اخبار به اندازۀ مرگ افراد #غیرمعلول بازتاب اجتماعی ندارد؟ چون عموم افراد غیرمعلول به خودشان حق میدهند در مورد "حق زندگی" افراد معلول و دارای شرایط مختلف بدنی/ذهنی قضاوت کنند. چون برداشت مبتنی بر تفکر غیرمعلولیت این است که "همان بهتر که معلولان بمیرند" مخصوصا اگر در آسایشگاهها و مراکز نگهداری باشند. اینگونه پیشداوری های مبتنی بر: لذت نبردن معلولان از زندگی، رنج مداوم آنها، مرگ به مثابۀ راحت شدن از معلولیت و بی سرپناهی، و سرباربودن باعث میشود که افراد غیرمعلول به راحتی برای حق حیات آنها نسخه بپیچند. این بی توجهی به اخبار غم انگیز مرگ افراد معلول در آسایشگاه ها در قضاوتهای #جامعه_غیرمعلول_گرا و افرادی ریشه دارد که فکر می کنند اگر روزی به معلولیتی دچار شوند، مرگ را به زندگی ترجیح میدهند اما... شمارۀ 1 را دوباره بخوانید!

4. افراد معلول هم حق حیات دارند؛ و جانی شیرین که برای خودشان و عزیزانشان خوش است. از کنار آمار مرگ و میر آنها بی تفاوت عبور نکنیم یا به مرگشان رضایت ندهیم!

نگین حسینی، روزنامه نگار، فعال حقوق معلولیت
@neginpaper