#طنز_جبهه تیغو
🪒 داد دستم و گفت:
بیا از ته بزن.
😃تعجب کردم.
😳چندتایی از بچه ها هم موهاشونو
👨🦲 از ته زده بودند.
😕اما عبدالله قبول نمی کرد.
می گفت: زشت میشم.
😄من خودم هم حاضر نبودم؛ ولی با این حال به عبدالله اصرار می کردم که موهاشو بزنه.
😁از هرچه می گذشت از موهاش نمی گذشت.
مدام موهاشو مرتب می کرد و دستی به سر و وضعش می کشید.
🤭انواع و اقسام داروهای رشد مو
🧴🧼💊رو روی سرش امتحان می کرد.
😇گفتم: پشیمون میشی.
🫤ولی عبدالله در کمال ناباوری حرفمو قطع کرد و گفت:
بزن بابا، بیخیال خوشگلی، هوا گرمه.
🥵🙂سوریه هر چند شب های خیلی سردی
🥶 داشت اما روزهاش داغ
🥵 بود.
سرشو که تراشیدم، گرفت زیر شیر آب.
🚿قطرات آب
💧سر می خوردند رو کله تراشیدش.
😌گفت: عجب حالی میده، بیا توهم سرتو بتراش.
🤩🙃بلند و کشدار گفتم:
نهههههههه
😰یکهو دیدم که چشماش برق
✨ زد،
برقی
✨از شیطنت.
😜میشناختمش. نیشخند که گوشه لبش می نشست، مثل روز برام روشن بود که داره چه نقشه های پلیدی
😈 تو ذهنش می گذره.
😅همیشه همین بود. از شیطنتاش یا یکی کله پا میشد یا از ترس زهره ترک.
😄جونمو گرفتم تو دستمو و دویدم بالای تپه.
😰هر چقدر داد میزد که بیا پایین کاریت ندارم، ابرو بالا انداختم و پایین نیومدم.
🤓میدونستم بخواد کاری بکنه تا شب
🌙 هم که شده معطل میمونه تا نقشه اش رو عملی کنه.
😩متوسل شدم به حاج حسین.
🥺عبدالله با حاج حسین رودروایسی داشت. هم رفیق چندین و چند ساله بودند، هم تنها کسی بود که ازش حساب می برد.
😝☺️حاج حسین با لبخندی فرياد زد:
بیا پایین، تو در امان منی.
😁اینو که گفت خنده ای از خوشحالی زدم و با خیال راحت، اومدم پایین.
😉رو به عبدالله که مثل مرغ از قفس پریده
🐔 نگاهم می کرد،گفتم:
من از فرماندت امان نامه دارم. دستت به موهام بخوره، بهش شکایتت رو میکنم.
😌😆از من که ناامید شد. رفت سراغ محمد.
😁با چشمکی که زد و اشاره کرد. عین قوم مغول
⚔🔪 ریختیم سرش.
😎دست و پاش رو گرفتیم و کت بسته آوردیمش پیش عبدالله.
🤪بیچاره سرش رو تکون میداد. داد و هوار
🗣می کرد ولی اِفاقه نمی کرد.
😅عبدالله با خنده ریش تراشو در آورد و برخلاف داد و قال های محمد، یه خط انداخت رو موهاش.
😂محمد ناامید، وقتی دید کار از کار گذشته، بیخیال دست و پا زدن شد و تسلیم ما شد و خودش رو سپرد به عبدالله.
🤣📚مجموعه کتب روایت فتح/ جلد بادیگارد/ روایت شهید عبدالله باقری/ با اندکی تلخیص
#باهم_بخندیم😂❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها
❤️