چتر خیس

#امید
Канал
Логотип телеграм канала چتر خیس
@mm_shahidiПродвигать
732
подписчика
9,73 тыс.
фото
2,98 тыс.
видео
444
ссылки
میر محمد شهیدی نویسنده کتابهایِ چاپ شده: رمانِ اول: " رازِ گلِ یخ " کتاب شعر: " دست‌هایت؛ میهمانِ کدام گندمزارند؟ " رمانِ دوم: " زندگی، امید و دیگر هیچ ... " تماس با ادمین: @mirmohammad_shahidi میر محمد شهیدی
باران می بارد امشب
امید
باران می‌بارد امشب ....


#امید

❤️
@mm_shahidi
حیف با این‌که دوستت دارم
سهمِ دستانم از تو پرهیز است
قسمتم نیستی و این یعنی؛
زندگی واقعا غم‌انگیز است

#امید_صباغ‌_نو

❤️
@mm_shahidi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید ندانی، اما؛
از همان روزی که رفتی،
زمستان برگشت
و قلبِ کوچکِ باغچه‌مان،
زیرِ هجومِ برف و سرما، یخ بست
من اگر زنده‌ام،
و اگر هنوز نفس می‌کشم،
به لطفِ شعله‌هایِ آتشِ مقدسِ امیدواری‌ست
به شوقِ دیدنِ دوباره‌ی لبخندت
به روزی که با عطرِ شکوفه‌های بهار
باز بر می‌گردی
و پرستوهای عاشق،
کُنجِ ایوانِ خانه‌مان، لانه می‌سازند ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@mm_shahidi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 ما با هم یار و هم آوا
یک وطن داریم به نامِ " کشورِ دنیا "

همخوانی زیبای #امید و #توماس_آندرس خواننده معروفِ گروهِ مدرن تاکینگ آلمانی.

#عشق_و_صلح

❤️
@faratar_az_boodan
Forwarded from چتر خیس (m.shahidi)
آدمی به " امید " زنده است
به اینکه دوباره
صبح خواهد شد شب
به اینکه دوباره
سبز خواهد شد دشت
به اینکه دوباره
باز خواهد شد در
به اینکه زمستان،
چمدانش را خواهد بست
و زمین،
لباسِ خوش رنگِ نو عروسِ ایلیاتیِ بهار را
به تن خواهد کرد
آری، آدمی به " امید " زنده است
به رنگِ سرخِ شقایق‌ها
به آواز خوشِ قناری‌ها
به کوچِ دوباره‌ی پرستوها
به عطرِ گلِ شب بوها
به نم‌نمِ بارانِ بهاری در راه
و هلهله‌ی تولدِ رنگین کمان
در امتدادِ همآغوشیِ باران و آفتاب
آدمی خوب می‌داند که
ماه تا ابد پشتِ ابر نمی‌ماند
و دوریِ اجباریِ این روزهای تلخ
تضمینِ بوسه ها و آغوش‌های گرمِ فردای اوست
و لبخند؛ پاداشِ شکیبایی‌اش
تا فراموش نکند
که آدمی به " امید " زنده است؛ امید ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@faratar_az_boodan
Forwarded from چتر خیس (mm.shahidi)
خسته؛
مثلِ سربازی بازگشته از جنگ
نومید؛
مثلِ سوزنبانی
فانوسِ خاموشی در دست
سر‌در‌گم؛
مثل پرنده‌ای بی‌ آشیان و در قفس
و غمگین؛
مثلِ من، مثلِ تو، مثلِ ما ...
اینجا،
آخرین ایستگاهِ فصلِ اندوه است
مترو؛ جایی برای مردن ...
نگاهم را
به چشم‌هایِ خیس و نگرانِ
کدام مسافر پیوند زنم
تا نهالِ امید
دوباره در این سرزمین به بار بنشیند؟!
و نشانیِ رد پایِ رستگاری را
از کدامیک بپرسم
که چشم‌هایمان
دگر‌باره بخندند از شوق؟! ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@faratar_az_boodan
Forwarded from چتر خیس (m.shahidi)
آدمی به " امید " زنده است
به اینکه دوباره
صبح خواهد شد شب
به اینکه دوباره
سبز خواهد شد دشت
به اینکه دوباره
باز خواهد شد در
به اینکه زمستان،
چمدانش را خواهد بست
و زمین،
لباسِ خوش رنگِ نو عروسِ ایلیاتیِ بهار را
به تن خواهد کرد
آری، آدمی به " امید " زنده است
به رنگِ سرخِ شقایق‌ها
به آواز خوشِ قناری‌ها
به کوچِ دوباره‌ی پرستوها
به عطرِ گلِ شب بوها
به نم‌نمِ بارانِ بهاری در راه
و هلهله‌ی تولدِ رنگین کمان
در امتدادِ همآغوشیِ باران و آفتاب
آدمی خوب می‌داند که
ماه تا ابد پشتِ ابر نمی‌ماند
و دوریِ اجباریِ این روزهای تلخ
تضمینِ بوسه ها و آغوش‌های گرمِ فردای اوست
و لبخند؛ پاداشِ شکیبایی‌اش
تا فراموش نکند
که آدمی به " امید " زنده است؛ امید ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@faratar_az_boodan
چتر خیس
🔸 وای بر نا امیدانی که ما هستیم ... 📗 نون نوشتن 🔹🔷 محمود دولت آبادی ❤️ @chatrkhis
محمود دولت آبادی در کتابِ " نونِ نوشتن " می‌نویسد:
" برای یک فرد انسانی و همچنین برای یک جامعه‌ی انسانی فاجعه وقتی به اوج خود می‌رسد که احساس کند هیچ نقشی در پیش‌برد، تحوّل و دگرگونی سرنوشت خود ندارد. همین احساسِ فجیع، کافی است تا انسان از درون متلاشی شود و با چشمانِ باز ببیند که دارد از پا در می‌آید."
واژه واژه‌ی این کلام با آدم حرف می‌زند. فرد یا جامعه‌ای که دچار یاس و سرخوردگی شود، مثلِ شیرِ پیر، دست از تلاش بر می‌دارد و می‌رود گوشه‌ای می‌نشیند تا مرگ از راه برسد و او را با خود ببرد.
آیا ما می‌توانیم در تعیین و تغییر سرنوشت خودمان، نقشی داشته باشیم؟ جوابِ من بله است. چطور؟ با روش بومرنگی.
ارتباطِ آدم‌ها با همدیگر مثلِ دومینویِ دایره‌وار می‌ماند. وقتی چیزی را به حرکت در بیاوری، نهایتا آن چیز به خودت بر می‌گردد. دقت کردین وقتی سنگی را داخلِ یک برکه‌ی آرام می‌اندازیم، موج‌های متعددی تشکیل می‌شود، تا همه جایِ برکه به یک اندازه، از ورودِ سنگ تاثیر بپذیرد! اثر گذاریِ ما آدم‌ها روی همدیگر هم همینطور است.

" تو نیکی می‌کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز "

همه‌ی ما مسئولیم؛ در اینکه به همدیگر امید بدهیم. و نگذاریم دل‌هایمان، یخ بزند. نگذاریم احساسِ درماندگی، خفه‌مان کند. نگذاریم نا امیدی مثلِ مارِ افعی رویِ تار و پودِ زندگی‌مان چنبره بزند و بخواهد ما را به سمتِ نیستی ببرد. نگذاریم، خشم و ناراحتی توی وجودمان ریشه بزند.
شاید از خودمان بپرسیم، آخر چه طوری؟ مگر چه کاری از دستِ ما بر می‌آید؟ مگر با یک گل، بهار می‌شود؟ جواب ساده است، بله اگر اراده کنیم، با یک گل هم بهار می‌شود.
کافی‌ست دست به کارشویم ...
چیزی بسازیم، چیزی بخوانیم، چیزی بنویسیم، چیزی خلق کنیم، طرحی بزنیم، خط و نقشی بکشیم، گلی بکاریم، چراغی روشن کنیم، سنگی از سرِ راه برداریم، دستی بگیریم، دلی به دست آوریم، آرزویی برآورده کنیم، لبخندی بزنیم و دوباره آشتی دهیم آدم‌ها را با امید به زندگی ... و نهایتا اینکه اجازه ندهیم احساسِ بی کفایت بودن، از پا در بیاردمان.
جامعه‌ی مایوس و مستاصل، فارغ از مسائل سیاسی و ... - که مجال و میلی برای ورود به آن نیست - محصولِ حضورِ آدم‌هایِ نا‌امیدی هست که به جایِ اندیشیدن و انجامِ کاری، فقط می‌پرسند چه کاری می‌شود، کرد؟
به قول شاعر:
" صدها فرشته بوسه بر آن دست می‌زنند
کز کارِ خلق، یک گرهِ بسته وا کند "

#میرمحمد_شهیدی
#زندگی
#امید

❤️
@chatrkhis
Forwarded from هفت اقلیم (وردست من)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خسته؛
مثلِ سربازی بازگشته از نبرد
نومید؛
مثلِ سوزنبانی
با فانوسی خاموش در دست
سر‌در‌گم؛
مثل پرنده‌ای بی‌‌آشیان و در قفس
و غمگین؛
مثلِ من، مثلِ تو، مثلِ ما ...
اینجا،
آخرین ایستگاهِ فصلِ اندوه است
مترو؛ جایی برای مردن ...
مانده‌ام، نگاهم را
به چشم‌هایِ خیس و نگرانِ
کدام مسافر پیوند زنم
تا نهالِ امید و آرزو
در این سرزمین، دوباره به بار نشیند؟!
و نشانیِ رد پایِ رستگاری را
از کدامیک بپرسم
که چشم‌هایمان
دگر‌باره بخندند از شوق؟! ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@mm_shahidi
آدمی به " امید " زنده است
به اینکه دوباره صبح خواهد شد شب
به اینکه دوباره سبز خواهد شد دشت
به اینکه دوباره باز خواهد شد در
به اینکه زمستان، چمدانش را خواهد بست
و زمین، لباسِ خوش رنگِ نو عروسِ ایلیاتیِ بهار را به تن خواهد کرد
آری، آدمی به امید زنده است
به رنگِ سرخِ شقایق ها
به آواز خوشِ قناری ها
به کوچِ دوباره ی پرستوها
به عطرِ گلِ شب بوها
به نم نمِ بارانِ بهاری در راه
و هلهله ی تولدِ رنگین کمان
در امتدادِ همآغوشیِ باران و آفتاب
آدمی خوب می داند که
ماه تا ابد پشتِ ابر نمی ماند
و دوریِ اجباریِ این روزهای تلخ
تضمینِ بوسه ها و آغوش های گرمِ فردای اوست
و لبخند، پاداشِ شکیبایی اش
تا فراموش نکند
که آدمی به امید زنده است؛ امید ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید


@Booef
آدمی به " امید " زنده است
به اینکه دوباره
صبح خواهد شد شب
به اینکه دوباره
سبز خواهد شد دشت
به اینکه دوباره
باز خواهد شد در
به اینکه زمستان،
چمدانش را خواهد بست
و زمین،
لباسِ خوش رنگِ نو عروسِ ایلیاتیِ بهار را
به تن خواهد کرد
آری، آدمی به " امید " زنده است
به رنگِ سرخِ شقایق‌ها
به آواز خوشِ قناری‌ها
به کوچِ دوباره‌ی پرستوها
به عطرِ گلِ شب بوها
به نم‌نمِ بارانِ بهاری در راه
و هلهله‌ی تولدِ رنگین کمان
در امتدادِ همآغوشیِ باران و آفتاب
آدمی خوب می‌داند که
ماه تا ابد پشتِ ابر نمی‌ماند
و دوریِ اجباریِ این روزهای تلخ
تضمینِ بوسه ها و آغوش‌های گرمِ فردای اوست
و لبخند؛ پاداشِ شکیبایی‌اش
تا فراموش نکند
که آدمی به " امید " زنده است؛ امید ...

#میرمحمد_شهیدی
#امید

❤️
@faratar_az_boodan
Forwarded from آفرودیت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز دنیا را به دلخواهت بیارای
تابلوی رنگارنگ غروب خورشید را ببین
رنگی هم از خویش به آن بیامیز
مثل بچه‌ها ساده، پاک و زلال

چشمهایت را ببند و یک قصه‌ای بیافرین
منصرف نشو
می‌شود حس‌اش کرد
کمی هم از گرمای خود به آن بیامیز
دست های داخل قلبت را سفت بگیر، رهایش نکن
چون که برای عشق، زیباترین دلیل
بودن است و حضور
سلطنت تنهایی ات را ادامه بده، ادامه بده اما
از پس انداز مهرت، برای همه تکه ای کنار بگذار
یک تبریک، یک تلفن هزار #امید است برای انسان...

#جان_یوجل

@Aphrodite89

سکانس عمیق و عالی از فیلم
The imitation game
Forwarded from هفت اقلیم (Golden Pegasus)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدیّ وُ همه‌ی فرضیه‌ها ریخت به هم !


#امید_صباغ_نو

❤️
@chatrkhis
تلفیق دو عطر؛ زندگی یعنی این
لبخندِ دو چتر؛ زندگی یعنی این

پاییز برای عشق، فصلِ خوبی‌ست
نقطه سر سطر، زندگی یعنی این


#امید_صباغ‌نو

❤️
@chatrkhis
تلفیق دو عطر
زندگی یعنی این

لبخند دو چتر
زندگی یعنی این

پاییز برای عشق
فصل خوبی است

نقطه سر سطر
زندگی یعنی این...

#امید_صباغ‌_نو

❤️
@chatrkhis
یک لغت خوشگلی توی انگلیسی هست که معادل فارسی ندارد(یا من نشنیده ام):
Petrichor

لغت عجیبی است.همان بوی عطری که بعد از باریدن باران روی خاک ِ خشک و گرم بلند می شود و حال آدم را خوب می کند... و حال دنیا را خوب می کند... معلوم نیست که عطر باران است یا بوی خاک... آمیزش این دو است که چنین حالت مطبوعی را ایجاد می کند...

رابطه ی آدم ها هم شبیه همین است... آن اوایل که تازه باران و زمین با هم تلاقی می کند حال دنیا خوب می شود... همه چیز قشنگ و خوشبو و تازه می شود... انگار قرار است که اتفاق تازه ای بیفتد... حادثه ای نادر... ولی خب... یا باران قطع می شود و خاک هم دوباره خشک می شود و انگار نه انگار...و یا باریدن ادامه پیدا می کند اما دیگر از عطر و بو و آن حال خوب خیلی اثری باقی نمی ماند... گاهی هم که سیل می شود و خاک را فرسایش می دهد و آب را گل آلوده می کند و خرابی از خود بجا می گذارد...

درست است که آمیزش باران و زمین برای بقاء گیاه و جانور ضروری است و این مغازله بیشتر برای ادامه ی حیات است که صورت می گیرد اما آن لحظه های اول این تلاقی چیز دیگری است... قیمت و همتا ندارد... کوتاه است...کوتاه... اما چه زیبایی رازآلوده ی دلچسبی دارد....انتهای این راه چه رویش و سبزی باشد، چه سیلاب و ویرانی ربطی به این لحظه ی خوشبوی مسحور کننده ندارد..petrichor همان عشق است....

#امید_مرجمکی

@chatrkhis
Ещё