💢یادآوری یک فریبکاری بزرگ در عرصه فردوسی پژوهی
وحید حسینی ایرانی
بخش سوم
❇️سطحی انگارانِ ناآگاه از
تاریخ سیاسی و اجتماعی، ستایش فردوسی از سلطان محمود را حجت میآورند و درنمی یابند یا به روی خود نمیآورند که در شرایطی که حکومت غزنوی گوی سبقت را از رقیبان ربوده است، پاسداری از میوه رنج سی وچندساله حکیم فردوسی و برکنار ماندنش از آسیب زمانه ترکتازی ها و فرهنگ سوزیها، حمایت حاکمان تازه به دوران رسیده غزنوی را میطلبد.
دیگر اینکه دهقان خردمند توسی چگونه باید از گزند سلطان کین توزی چون محمود در امان میماند، هنگامی که دهها هزار بیت در ستایش ایران و ایرانیانی سروده است که دشمن اساطیریاش تورانیانِ هم تبار غزنویان بودند؟
نگارنده این نوشته یادآور میشود که بزرگان
تاریخ تمدنْ تنها وابسته زادگاه و میهن خود نیستند و از آنِ همه انسانهای فرهنگ دوست گیتی شمرده میشوند. با این همه دیگرگون نمایاندن حقیقت جز به
گُر گرفتن آتشِ دودستگی و دشمنی ۲ ملت هم ریشه نخواهد انجامید. زابلِ شاهنامه شاید زابلِ کشور همسایه باشد و سمنگان و کابل و جز اینها نیز در کتاب سترگ فردوسی بارها نمود داشتهاند اما چه کسی میتواند انکار کند نام برجسته و پررنگ «ایران» ی را که صدها بار -به روایتی ۸۰۰ بار و با لحاظ کردن واژههای درپیوند با ایران تا حدود دوبرابر این رقم- در شاهنامه آمده است؟
از آن سو، نام کدام کشور در شاهکاری که برخی -ولو اندک کسانی- به حکومت غزنوی منتسبش میکنند، چنین نمودی در شاهنامه داشته است؟
پژوهشگری از همان شمارِ اندک نوشته بود که ایرانی که فردوسی در برابر چشم داشته، خراسانِ بزرگِ زمان خودش را دربر میگرفته است که بخشی از ایران امروزی را هم شامل میشده است!
این پژوهشگر شاید فراموش کرده است که شاهنامه به جز بخشهای اساطیری و پهلوانی، بخش تاریخی هم دارد که در آن از نبرد شاهنشاهی ساسانیان و مسلمانان یاد میشود و رخ دادن این نبرد در مرزهای باختری انکارپذیر نیست.
از دیگر سو، نام جاهایی چون ری و دماوند و تیسفون و اروند و ... بارها در شاهنامه فردوسی آمده است و این خود گواه دیگری است بر اینکه اثر گران سنگ حکیم توسی که بارها از ایران یاد میکند، جغرافیای ایران کنونی را به همراه ازدست رفتههای روزگار ما دربر میگیرد؛ ازدست رفتههایی که برخی سرزمینهای همسایه کنونی باشند و بی گمان هم وندیهای مردمانش با ما بیش از دیگرسانی هاست و این ملتها که ماییم و آنها مفاخر یگانهای داریم که از آن ما و آنهاست و بااین حال نباید حقیقتش را حاشا کرد، ایدون باد!
#فردوسی_شناسی#شاهنامه_پژوهی#تحلیل_انتقادی_تاریخ_ادبیات⚜@legendfolkepic⚜