💢مختصری درباب ریشه های افسانه وامق و عذرا و برخی از شعرا و ادبایی که در باز سرایش آن طبع آزمایی نموده اند.
🔻 ریشه یونانی داستان
❇️حکایت
وامق و عذرا از عاشقانه های مشهور ادبیات فارسی بشمار میرود. داستان عشق این دو، ریشه و سرچشمه در
فرهنگ عامه و افسانه های کهن یونانی دارد
❇️تمام اعلام، نامهای افراد و اماکن، بجز دو فرد اصلی داستان، پارسی شدهٔ اسامی یونانی هستند. با بررسی پاپیروسها و کتیبههای یونان باستان، پژوهشگران از جمله بو اوتاس وامق و عذرا را با متیوخوس و پارتنون تطبیق دادهاند.
❇️عنصری شاعر،که ملک الشعرای دربار غزنویان بود، دیرینه ترین ادیب پارسی گویی است که این افسانه را در سدهٔ پنجم هجری قالب مثنوی به نظم کشیده است
بیرونی منظومه عنصری را به عربی ترجمه کرده.
❇️در سدههای بعد دیگر ادبا و شعرا از قبیل قتیلی بخارایی، شعیب جوشقانی و دیگران به پیروی از عنصری منظومههایی با همین عنوان سرودهاند.
این داستان از یونانی به سریانی و بعدها در زمان خسرو انوشیروان به پارسی میانه برگردانده شده بودهاست.
❇️اثر عنصری برای مدتها، حتی به اذعان جامی شاعر، مفقود شده بود. تا اینکه در پاکستان، محمد شفیع، ۳۷۲ بیت از این مثنوی را در چند برگ لابلای کتابی دربارهٔ وقف در قرآن، پیدا کرد و با ضمیمه کردن ۱۴۲ بیت دیگر از اشعار پراکنده که در
فرهنگها آمده بود و سعید نفیسی آنها را در اختیار وی قرار داده بود، به طبع آن پرداخت. سعدی نیز در غزل ۶۱۳ خود از این داستان نام میبرد.
❇️عذرا، دختر پادشاهِ جزیرهیِ شامس (محتملا جزیره ساموس Samos) در معبد شهر، به جوان زیبارویی به نام وامق برمیخورد که از ترس نامادری خود به شامس گریختهاست. به وساطت عذرا، وامق میهمان دربار ملک میشود؛ از او در بزمی پرسشها میشود و تواناییهای او را میسنجند. این دو دلباختهٔ هم میشوند. شبی از شدت عشق، وامق به نزدیکی سرای عذرا میرود، اما تنها آستان در را میبوسد و بر میگردد. آموزگار عذرا این خبر را به پادشاه میدهد و او برمیآشوبد میان این دو فراق میافتد. دشمنان به تاخت و تاز به شهر میپردازند، پادشاه کشته میشود و عذرا اسیر.
❇️عاقبت بازرگانی که حال عذرا را در مییابد، به او قول میدهد که او را به وصال وامق برساند.
دیدار نخستینِ عذرا و وامق در معبد را عنصری اینگونه میسراید :
نگه کرد بدان روی وامق درنگ کزو
خیره شد آن بت آرای گنگ
سر و زلف مشکین او چون گره
فکنده بگل کرده بر بر زره
همی کرد عذرا به وامق نگاه
یکی شاه دید از در و گاه
دل هر دو برنا برآمد بجوش
تو گفتی تهی ماند جانشان ز هوش
ز دیدار خیزد همه رستخیز
بر آید بمغز آتش مهر تیز
🔻قتیلی بخارایی❇️این منظومه عاشقانه که توسط قتیلی بخارایی شاعر قرن دهم به رشته نظم کشیده شده. وی در سرودن مثنوی وامق و عذرا از نظامی گنجوی پیروی کرده و منظومه خود را به سبک عراقی و در بحر لیلی و مجنون سرودهاست.
❇️با توجه به ابیات متن منظومه، قتیلی به هنگام سرودن آن، منظومه وامق و عذرای عنصری را در دست نداشته؛ زیرا اشاره او به شنیدن افسانه از زبان روایتگران است و تنها نام وامق و عذرا و سایهای مبهم از برخی رویدادها میتواند برگرفته افسانه گویان از سروده عنصری باشد. اما آشکار است که زمان، مکان، شخصیتها، و روند داستان و … با منظومه عنصری تفاوت دارد.
#فرهنگ_عامیانه#فولکلور #قصص_عامیانه#افسانه_های_عامیانه⚜@legendfolkepic⚜